از تعارف های صوری و شادباش های فرمالیستی در باره هشتم مارس و روز زن که بگذریم، بطور محتوایی هشتم مارس و روز زن بر آمده از یک مسیر پرتلاطم و خونباریست که قطره قطره دستآوردهای ارزشمند آن که اکنون زینت بخش رابطه ها و مناسبت های اجتماعی و نهاد خانواده در کشورهای توسعه یافته شده است، مدیون مبارزه و فداکاری های وصف ناپذیر زنانی است که در طول تاریخ در برابر قید و بندهای ستم جنسی و طبقاتی کوتاه نیامده و ایستادگی و پایداری ورزیده اند.
در همینجا هشتم مارس، روز جهانی زن را بر قامت استوار و پایدار ریحانه جباری بر بالای دار به مثابه نمونه بارزی از شجاعت و حق طلبی و ایستادگی در برابر ظلم و نابرابری و تمکین نکردن به ارتجاع هار و وحشی و به همه زنان و مادران مبارز و تحت ستم میهنم تبریک می گویم.
بی شک هشتم مارس و روز زن، سمبل و نماد حق طلبی جنبش جهانی زنان در برابر قانون های تبعیض آمیز و ظالمانه ای است که در طول تاریخ بر زنان جهان روا داشته شده است. قانون های مرد سالار و استثمارگرایانه ای که هنوز در میهن اسیرمان جاری و ساریست و زنان شجاع و دلاور وطن نیز هرگز تسلیم آن نشده اند و بدین روی هر روز مورد کین و خشم آخوند ها و پاسداران و بسیجی ها، همان هرزه گان فکری و مغزی و سرکوبگران قرون وسطایی قرار می گیرند. کوته بینان سیه دلی که چشم دیدن رشد و شکوفایی زنان را در عرصه های سیاسی و فرهنگی و علمی و اجتماعی ندارند و روزمره در برابر این سیل توفنده و سازنده میهن، سد و مانع حقوقی و قانونی ایجاد می کنند و با جو سرکوب و اجبار به گمان باطل خویش می خواهند جلوی سیل خروشانی که هر روز بر توان و سرعت خواسته های برابری طلبش افزوده می شود را با اعدام و شکنجه و سنگسار و اسید پاشی و با بالا بردن چوب و چماق و شلاق همراه با نشر هزار حیله و مکر و دروغ مهار کنند.
یک روز از کار کردن زنان در بیرون از خانه (در دولت) آخوند حسن روحانی جلوگیری می شود و دیگر روز جلوی زن ورزشکار را به بهانه توهین آمیز نبود اجازه شوهر می گیرند و آنگاه برای ایجاد رعب و وحشت بیشتر اسید می پاشند؛ اما هیچیک از این تشبثات مانع از این نشده است که زن شجاع و دلاور ایرانی از پیگیری خواسته ها و حقوق پایمال شده اش ترسیده و کوتاه بیاید. بلکه امروز با مرگ هر جوانی که دژخیمان خامنه ای او را به دار می کشندش، جوانه های تازه ایی رشد می کنند و از هر فرزند به دار کشیده شده ای مادری بر می خیزد همچون مادر ریحانه، ستار بهشتی، امیر ارشد تاجمیر، سعید زینالی و بی شمار مادران دیگر از خاک سرخ خاوران گرفته تا اقصا نقاط جهان که پرخروش و توفنده خواب را از چشمان خون آشام اهریمنان در وطن می ربایند.
واقعیت این است که در میهن اسیر و آخوند زده ما، خواسته های برابری خواهی و رفع تبعیض جنبش زنان با عوامل و پارامترهای دیگری از جمله نبود آزادیهای سیاسی، حضور نیروی ارتجاعی برآمده از قرون وسطایی در راس حاکمیت و وجود قانون اساسی ماقبل تاریخ تمدن، وضعیت متناقضی بوجود آورده که هرگونه مطالبه بحقی حتی در کادر و چارچوب مدنی و صنفی به زیر سوال بردن کلیت نظام تلقی شده و بطور شدیدی سرکوب می شود، بنابراین محقق نمودن خواسته های برابری خواهی و آزادی زنان بدون سرنگونی تام و تمام این حکومت و همه دار و دسته ها و جناح های درونی و بیرونی آن هرگز امکان پذیر نخواهد بود. بعبارت دیگر سرنگونی این رژیم و آزادی زنان دو روی یک سکه میباشند.
وقتی که ارگانهای بین المللی اعلام میکنند: ایران در سال 2015 ازنظر رده بندی آزادی رسانه ای در میان 179 کشور جهان، در رتبه 175 قرار گرفته است، میتوان به عمق فاجعه، عمق سرکوب و عمق ترس و وحشت حکومت از شنیده شدن صدای مردم، بویژه زنان پی برد. بی دلیل نیست که در دولت به اصطلاح «تدبیر و امید» روباه بنفش آخوند روحانی سرکوب و محدودیت های مطبوعاتی نیز افزایش میبابد.
بدین خاطر و بدلیل سرکوب و تحقیر 37 ساله ای که در حق زنان این میهن انجام گرفته است دراثر مقاومت و پایداری، زنان ایران نه تنها پرچمدار برابری طلبی برای احقاق حقوق خود شناخته شده اند، بلکه جنبش زنان و زن ایرانی بی تردید پرچمدار مبارزه سیاسی برای سرنگونی حکومت پلید ملاها و استقرار یک نظام دمکراتیک در قالب پلورالیزم سیاسی نیزمیباشند. این جریان را می توان در حضور چشمگیر زنان در جنبش های اجتماعی و سیاسی جامعه و مقاومت ایران بوضوح مشاهده کرد.
بنابراین جا دارد تا در هشتم مارس یعنی روز زن از همه زنان دلاور، شجاع و والامقامی یاد کنیم که در برابر فرهنگ استثماری حاکم بر جامعه ستمزده میهنمان همچون خورشید درخشیده اند و حضور و وجودشان را بر سران و سلاطین حاکمان زورگو و قلدر زمانه تحمیل کرده اند و بر تارُک افتخارات ملی و میهنی ایران همچون الماس می درخشند.
بنابراین تا روزی که یک حکومت ضد مردمی و زن ستیز چون نظام آخوندی در ایران حاکم است، هشتم مارس و روز زن هر سال بهترین بهانه برای یادآوری ستمهای مکرری خواهد بود که در طول تاریخ بشریت بر زنان جهان و از جمله زن ایرانی روا داشته شده است. هشتم مارس امسال نیز بهترین بهانه خواهد بود که میتوان راسختر از همیشه و باید پرتوان تر از گذشته بر مقاومت و مبارزه در برابر جهل و ستم و نابرابری تاکید ورزید. طبیعی است که رهایی زن از قید و بندهای استثماری مقدمه آزادی مردان و شکوفایی کل جامعه خواهد شد.
در پایان به همه جانباختگان و شهیدان زنی که در طول 37 سال حکومت ننگین و جنایتبار آخوندی از سیاهچالهای خامنه ای در ایران تا اشرف و اروپا به هر جا و هر مکان که مورد تیر و خشم ستمکاران آخوندی قرار گرفته و جان عزیز خود را هر یک به طریقی فدیه راه روشن فردا نموده اند ادای احترام کرده و درود می فرستم.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند