اما با ظهور بینادگرائی اسلامی و تفکرات ارتجاعی و زن ستیز خمینی و گسترش آن در جامعه جهانی جنبش زنان نمی توانست به شکل گذشته راه خود را برای برابری باز کند. بنیادگرائی و تحجر خمینی هم آورد تازه ای طلب می کند. هماوردی که جنس و ماهیت زن ستیز این ایدئولوژی قرون وسطائی را بشناسد و خمیرمایه این طرز تفکر را دریابد و راه کارهای تازه و نوینی را رقم بزند. در این مبارزات زنان نمی توانند حاشیه نشین باشند. اگر زنان به خواسته های خود آگاه هستند و ارتجاع سد سدیدی در برابر این خواسته هاست، باید که رهبری این مبارزات در دست زنان قرار گیرد. مریم رجوی این تضاد را شناخت و توانست برای رسیدن به آرمانهای برابری، مردان مقاومت ایران را هم در این چالش جدید جهانی همراه سازد؛ که همین توان مقاومت ایران را به دفعات افزایش می دهد.
مریم رجوی در پیام خود در به مناسبت روز جهانی زن می گوید: "بنیادگرایی سرطان رو به گسترشی است که همه را تهدید میکند. بهطوری که از حاشیه اقیانوس اطلس تا اقیانوس آرام، همهجا، افراطیگری تحت نام اسلام از جمله گروه داعش سربلند کرده که قربانیان اصلی آن زنان هستند؛ بنابراین ضروری است که نقطه کانونی این بلای عظیم را بشناسیم و به راه ریشهکنی آن و نقش زنان در این مبارزه بپردازیم".
مریم رجوی در مورد نقش زنان در مقاومت ایران اضافه می کند: "زنان در مقاومت ایران برای آن مبارزه میکنند که مردم ایران، بهویژه زنان، آزاد باشند و حق مداخله در سرنوشت خود را بهدست آورند؛ اما ولایت فقیه که یک انحصارطلبی جنونآساست، با تمام قوا رودر روی این حق ایستاده است.
در نقطه مقابل، ما بر حداکثر دخالت زنان یعنی مشارکت برابر آنها در رهبری سیاسی تأکید داریم؛ اما این خواست، فقط شعار و برنامهیی برای آینده ایران نیست، بلکه مبنای عمل این مقاومت است. مقاومتی که طی ۵۰ سال نبرد با دو دیکتاتوری و با برخورداری از راهبری با یک اندیشه عمیقاً ضد بهرهکشانه و توحیدی، راه پیشروی جنبش برابری را باز کرده است".
این درک و دریافت از زن ستیزی بینادگرائی اسلامی است که می تواند زنان آگاه را چون مغناطیس به سوی خود بکشد.
راستی مگرمی شود از زنان و مبارزات آنان گفت و به مناسبت ۸ مارس از زنان مقاومت ایران یاد نکرد. زنانی چون فائزه رجبی که در یکی از حملات دست نشانده های ولایت فقیه به اشرف رو به خامنه ای می گوید «ما نمی ترسیم، ما تو را سرنگون می کنیم»، و یا صبا هفت برادران که با زخم عمیق ناشی از شلیک مستقیم گلوله مزدوران می گوید: «ما ایستاده ایم، ما تا آخرش می ایستیم». مگر می توان از نسترن عظیمی و یا آسیه رخشانی نگفت که در آغاز بهاران زندگی برای رسیدن به آزادی جان خود را در طبق اخلاص برای مردمشان گذاشتند. مگر می شود از ریحانه جباری نگفت که برای حفظ شرف انسانی خودش رو در روی مترجع ترین دیکتاتوری تاریخ ایستاد و گفت: «من یاد گرفتم که باید جنگید. در راه خلق یک ارزش باید ایستاد، حتی اگر جانت را هم برای خلق آن ارزش از دست بدهی». زنان ایران در مبارزه با بنیادگرائی اسلامی در نوک این نبرد هستند و"بشنو از سیمرغ بر البرز کوی ! تیر آرش در کمان یک زن است".
روز زن بر تمامی زنان آزاده جهان مبارک باد