آخرین گزارش سازمان ملل متحد از احساس شادی در میان ملتها، ایران را در ردیف ۱۰۵ از میان ۱۵۶ کشور جهان قرار داده است.
این گزارش را شبکه راهحلهای توسعه پایدار، وابسته به سازمان ملل متحد، در آستانه روز جهانی شادی، اول فروردین، منتشر کرده که در آن کشورها بر اساس میزان شادی مردمانشان رتبهبندی میشود.
این گزارش که حاصل تلاش «شبکه راهحلهای توسعه پایدار سازمان ملل» است بر اساس میزان رضایت کلی مردم از زندگی در سراسر جهان جمعآوری شده است.
در گزارش امسال کشور دانمارک به عنوان شادترین کشور جهان معرفی شده است و پس از آن نیز به ترتیب کشورهای سوئیس، ایسلند، نروژ، فنلاند، کانادا، هلند، نیوزیلند، استرالیا و سوئد در رتبههای دوم تا دهم قرار گرفتهاند.
امارات متحده عربی در میان کشورهای خاورمیانه بهترین رتبه را دارد، رتبه ۲۸، در حالی که عربستان سعودی رتبه ۳۴، قطر رتبه ۳۶، کویت رتبه ۴۱ و بحرین رتبه ۴۲ را به خود اختصاص دادهاند.
پیش از این، دادههای مربوط به مجله فوربس و شرکت تحقیقاتی گالوب نیز منتشر شده بودند. آمار ایران در پژوهش گالوب، آماری متفاوت بود؛ این موسسه ایران را پس از عراق دومین کشور غمگین جهان معرفی کرد.
دادههای این پژوهش مربوط به سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۱ است. کشورها در این سالها به دودسته تقسیم میشوند؛ کشورهایی با تغییرات مثبت و کشورهایی با تغییرات منفی. ایران در این آمار در میان 10 کشوری قرار گرفته که تغییرات منفی داشتهاند و شاخصهای شادی در آن اُفت کرده است.
در این سالها شاخص امید به زندگی سالم در جامعه پایین آمده است. آلودگی هوا، وضعیت اقتصادی و... همه در این امر موثر بودهاند. البته ذکر این نکته لازم است که امید به زندگی در ایران،امید به زندگیای مثبت و سالم نیست.
میزان استرس و فشار روانی در جامعه ما بالاست، که این استرس و فشارها موجب پائین آمدن شادی و نشاط و امید در جامعه شدهاند. همچنین شاخص توسعه انسانی که در این پژوهش به آن توجه شده، در ایران جایگاه خوبی ندارد. همه اینها بر روی میزان رضایت از زندگی و ایجاد عواطف منفی تاثیرگذارند.
کارشناسان پرونده ایران به سایت حکومتی فرارو می گویند: در گزارش سازمان ملل کشورهای آفریقایی با اینکه وضعیت اقتصادی بسیار پائینتری از ایران دارند، از ما شادتر هستند؛ این یعنی شادی به مسائل مادی وابستگی ندارد.
شاد بودن و شادیکردن به عوامل مختلف اجتماعی مربوط است. دلیل کاهش شادی در ایران به تمام سازمانهای مربوط از صداوسیما گرفته تا سیستم آموزشی ما بازمیگردد و مشکلات اشتغال، تورم، فقر، گرانی و... نیز بر روحیه افراد موثرند. متاسفانه ما در جامعهای زندگی میکنیم که یک دختر نمیتواند به استادیوم برود، افراد جامعه از بزرگ و کوچک با یکدیگر برخوردهای نامناسبی دارند، برای گذران اوقات فراغت جوانان هیچ تدبیری اندیشیده نشده است و...
مشکلات اقتصادی ما در کنار سایر مسائل موجود است که سبب میشود تا ما انسانهای شادی نباشیم. فقر در کشوری مانند هند بیداد میکنند، اما تنها نگاهی به آثار تولیدی هنری آنها نشان میدهد که هندیها چقدر از ما شادتر هستند. در جامعه ایران حتی افراد ثروتمند نیز احساس شادی عمیق نمیکنند، بنابراین مسائل ریشهای تر و مهمتر از اقتصاد نیز وجود دارند.
در جامعه ما توقعات برآورده نمیشوند؛ افراد سرکوب میشوند، اگر کسی بخواهد کاری بکند که کمی متفاوت است جلوی او گرفته میشود و سرخوردگی جایگزین خواستهها و توقعات میگردد. بنابراین چه انتظاری داریم که مردم شاد باشند؟
اگر شرایط اجتماعی و روال مدیریت و پیشبرد اهداف ما به همین صورت باشد که تا کنون بوده، باید منتظر پایین آمدن بیشتر رتبه ایران در موضوع شادی باشیم.