خمینی با اندیشه ضرورت ایجاد "حکومت اسلامی" به رهبری ولی فقیه، اساس و زیربنای آنچه که امروزه به عنوان تروریسم بنیادگرای اسلامی شناخته شده است را بنا نهاد. وی از همان ابتدا به صراحت گفت: ... میخواهیم انقلابمان را صادر کنیم و توضیح داده بود که “مفهوم صدور انقلاب در واقع شناخت و انتقال ارزشهای الهی و معنوی آن و رساندن این رسالت به گوش جهانیان است. "ما امید واثق داریم که ملل اسلامی، در آتیه نزدیکی بر استعمار چیره شود؛ و نیز " باید بسیجیان جهان اسلام، در فکر ایجاد حکومت اسلامی باشند و این شدنی است; چرا که بسیج، تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد.(1)
«ما انقلابمان رابه تمام جهان صادر کنیم چراکه انقلاب ما اسلامی است و تابانگ لااله الا الله و محمدرسول الله برتمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبرین هست، ماهستیم.» (2)
از این مقطع بهبعد، جهان با یک پدیده تروریسم بنیادگرایی اسلامی روبرو شد و رژیم خمینی در همین راستا به هدف صدور تروریسم و بحران به خارج ازمرزهای ایران به تاسیس نیروهائی از قبیل سپاه قدس، حزبالله در لبنان، حزبالله در حجاز، عصائب اهل الحق در عراق وسازمانهای دیگر و تعداد زیادی از شبهنظامیان طائفی در شماری از کشورها از جمله حوثیها در یمن پرداخت و امروزه این پدیده در اروپا و آمریکا و آفریقا و خاورمیانه در تنوع و ابعاد خود، به یکی از بزرگترین عوامل آشوب در جهان کنونی مبدل شده است.
اگر چه در این مطلب کوتاه بررسی ریشه های متعدد و متفاوت رشد ترورسیم و بالاخص ریشه ها و عوامل رشد اجتماعی و اقصادی تروریسم اسلامی مورد نظر نیست، اما برخورد و سیاست غرب بویژه آمریکا با این پدیده را میتوان به عنوان یکی از علل رشد آن مورد نظر داشت. بویژه از این دیدگاه که تروریسم اسلامی در پی تحریک مسلمانان علیه جامعه و تمدن غربی است و بخش های مهمی از این گروههای اجتماعی مسلمان فاقد پشتیبانی استوار و روشن نسبت به نظام و ارزش های دنیای غرب می باشند که این وضعیت بدگمانی و بی اعتمادی را هرچه بیشتر دامن زده است.
رژیم تروریستی حاکم بر ایران در طول موجودیت خود، چه در زمان حیات بنیانگذار آن و چه پس از مرگ وی با همان دکترین صدور انقلاب اسلامی، و یا به عبارت "صدور تروریسم بنیادگرائی اسلامی" و ایجاد یک حکومت اسلامی، به اجرای متعدد عملیات تروریستی بزرگ کوچک در خارج از مرزهای خود پرداخت. (3) اما سیاست اتخاذ شده غرب ودر راس آن امریکا در قبال این تروریسم بنیادگرائی علیرغم هشدارهای نیرویهای دموکراتیک در مورد خطر آن به عنوان اصلی ترین تهدید صلح جهانی(4)، نه یک سیاست باز دارنده بلکه تشویق آمیز نیز بوده و به عنوان عامل کلیدی در فراهمکردن شرایط مقدماتی برای گسترش افراطگرایی اسلامی و تروریسم مربوط به عمل کرده است. (5 و 6)
در این این اثنی اگر چه با وقوع حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱، تحولات شگرفی در حوزه روابط بین الملل رخ داد و تروریسم به دغدغهای جهانی تبدیل شد، اما سوء تعبیر غرب در مقابله با این پدیده مهمترین تناقض در رفتار سیاسی آنها را سبب شده است. اگر چه تحولات شتابناک ژوئن ٢٠١٤ میلادی که با هجوم داعش به عراق، ابعاد بسیار ویرانگری را به خود گرفت زنگ خطری بود که نهتنها کشورهای درگیر در منطقه که تمامی جهانیان را متوجه ظهور هیولای وحشتناک تروریسم ستیزهجو، در قالب خلیفهگری موسوم به «دولت اسلامی» یعنی زائیده و از همان جنس "حکومت اسلامی" خمینی، ساخت.
هرچند بستر عینی گسست سیاسی- اجتماعی، در وضعیت بیثبات امنیتی، از پیش در این مناطق برای نقشآفرینی این پدیده مخرب آماده بود، اما نباید از تاثیر بیرونی قدرتهای منطقه و بینالمللی در تشدید آن غافل شد. به همین دلیل، در چنین شرایطی که یک خلأ سیاسی- امنیتی در کانونهای بحران و نظام منطقهای وجود دارد هرگونه انتظاری برای مهار پدیده تروریسم بنیادگرای اسلامی از اساس، اشتباه و ادامه سیاستهای مخرب گذشته خواهد بود، مگر آنکه قلب ان را نشانه گرفت.
امروز پس از حملات تروریستی در فرانسه، بلژیک و سایر کشورهای غربی بار دیگر به بحث چگونگی مبارزه با پدیده شوم تروریسم بنیادگرائی اسلامی جان تازه ای بخشیده است و زنگ خطر تروریسم اسلامی و ایدئولوژی اسلامی، برای جوامع انسانی به عنوان یک تهدید جدی مطرح میکند که در صورت عدم واکنش مناسب، تمدن و دموکراسی و آزادی بطرز مهلک آسیب اساسی خواهند دید. (7)
سیاست مماشات، باج دهی و چشم پوشی از جنایات رژیم حاکم بر ایران، تحت هر عنوان که باشد سیاستی انحرافی خواهد بود، و یک استراتژی صحیح مستلزم یک مبارزه فرهنگی تمام عیار با پدیده شوم بنیادگرایی اسلامی است.
سیاست باج دهی و مماشات با حاکمان بنیادگرای شیعه مذهب در ایران که کماکان سرچشمه بنیادگرایی است برای بنیادگراهای سنی هم این پیام را دارد که با افراطیگری و تروریسم میتوان جهان را به تمکین واداشت.
مقاومت ایران از سال 1372 اعلام کرده بود که:«بنیادگرایی اسلامی: تهدید نوین جهانی» است. انها همچنین تأکید کردند که پاسخ بنیادگرایی در اسلام دموکراتیک است.
در حالی که تهدید بنیادگرایی و راهحل آن آشکار شده بود، در اوضاع پس از حمله یازده سپتامبر، جامعه جهانی در کنار اقدامات امنیتی و نظامی باید به ریشه مشکل میپرداخت و با حمایت از مقاومت ایران، به ریشهکنی این پدیده شوم کمک میکرد. ولی متأسفانه دولتهای غرب به جای ایستادن در کنار مردم ایران به همدستی با بانکدار تروریسم و بنیادگرایی رو آوردند و این سیاست فجایعی ایجاد کرد که آثار آن همچنان باقی است. این سیاست اشتباه دیگر نباید تکرار شود.(8)
مجتبی قطبی
29 مارس 2016
----------------------------------------------------------------------------------------------
پاورقی;
- (صحیفه نور،جلد 11،صفحة 266،تاریخ 2/11/58)
- مجله حوضه ص (25) و( 26)
- لیستی از عملییات های تروریستی توسط ایران و نیروهای وابسطه به آن:
عملیات بزرگ تروریستی رژیم از سال ۱۹۸۳با انفجاری در بیروت لبنان شروع شد. این عملیات ۶۳کشته بر جای گذاشت که ۱۷تن از آنها آمریکایی بودند.
- در بیستو سوم اکتبر همان سال ۱کامیون حامل ۶۶۰۰کیلوگرم تی.ان.تی مقر تفنگداران آمریکایی در بیروت را منفجر کرد که ۲۴۱سرباز و ملوان و تفنگدار آمریکایی کشته شدند و بیش از ۱۰۰نفر مجروح شدند.
-در دوازدهم دسامبر سال ۱۹۸۳، یک عملیات تروریستی در سفارت آمریکا در کویت صورت گرفت که ۶نفر کشته شدند و بیش از ۸۰نفر مجروح شدند. حزبالدعوه نوری مالکی متهم اصلی این عملیات تروریستی بود.
- در هفدهم مارس سال ۱۹۹۲، یک کامیون انفجاری، سفارت اسراییل در بوئنوسآیرس در آرژانتین را هدف قرار داد. در این عملیات ۲۹نفر کشته شدند و ۲۴۱نفر مجروح شدند.
- در بیستم سپتامبر سال ۱۹۹۴، آمیا مرکز همیاری یهودیان، در بوئنوسآیرس در آرژانتین هدف بمبگذاری قرار گرفت. ۸۵تن کشته و حدود ۳۰۰تن زخمی شدند.
- در سال ۱۹۹۶هم یک کامیون حامل مواد منفجره در مجتمع مسکونی ارتش آمریکا در برجهای «خبر» عربستان سعودی منفجر شد. ۱۹آمریکایی کشته و ۳۷۲تن زخمیشدند.
- مریم رجوی
- لوئیس فری رئیس وقت اف.بی.آی اعلام کرد که سپاه پاسداران در این عملیات دست داشته است؛ اما نه این عملیات و نه سلسله عملیات قبلی که اسناد و مدارک محکم برای اثبات دست داشتن رژیم ایران در آنها وجود داشت، توسط دولتهای وقت آمریکا دنبال نشد و از جنایات تروریستی آخوندها چشمپوشی شد. این نتیجه سیاست مماشات در قبال فاشیسم مذهبی بود. (کلیک کنید)
- روزنامه واشینگتن تایمز طبق گزارشی برای اولین بار نقش نیروی تروریستی قدس در حمله به سفارت آمریکا در بنغازی در سال ۲۰۱۲ را افشاکرد؛ اما دولت اوباما با توجه به شناخت موضوع از هرگونه اقدامی در این مورد خودداری کرده است. (کلیک کنید)
- لیستی از عملییات تروریستی در اروپا توسط تروریستهای بنیادگرای اسلامی:
- یازدهم مارس سال 2004 میلادی، اسپانیا:در چهار قطار مسافربری در مادرید بمبگذاری شد که در این انفجارها 191 نفر کشته و حدود دو هزار نفر زخمی شدند.شبه نظامیانی که مدعی بودند به تلافی مداخله اسپانیا در حملههای آمریکا به عراق،از جانب القاعده اقدام کردهاند مسئولیت این بمبگذاریها را به عهده گرفتند.
- هفتم ژوییه سال 2005 میلادی در انگلیس:چهار حمله انتحاری هماهنگشده در سه خط مترو و اتوبوس، 56 کشته و 700 زخمی بر جا گذاشت.شبکه القاعده مسئولیت این حملهها را به عهده گرفت.
- هفتم و نهم ژانویه سال 2015 میلادی:دو فرد مسلح به کلاشنیکف به دفتر نشریه فکاهی شارلی ابدو در پاریس که کاریکاتور موهنی منتشر کرده بود، حمله کردند.در این حمله 12 نفر از جمله هشت کاریکاتوریست و روزنامهنگار و همچنین دو افسر پلیس کشته شدند.
- سیزدهم نوامبر 2015 میلادی: تیربارانهای دستهجمعی و بمبگذاریهای انتحاری در منطقههای یکم، دهم و یازدهم شهر پاریس، فرانسه منجر به کشته شدن ۱۳۰نفر و مصدومیت ۳۶۸ نفر شد.
- مارس سال ۲۰۱۶ میلادی: سه انفجار در بروکسل، بلژیک رخ داد که دو انفجار آن در فرودگاه بروکسل و دیگری در ایستگاه مترو بود. در این انفجار تا بدین لحظه ۳۴ نفر کشته و ۱۳۶ نفر زخمی شدهاند.