اسامی این زندانی عبارتند از ۱ـ صادق ریگی ۳۰ ساله که حدودا ۵ سال در بند ۳ زندان مرکزی زاهدان زندانی بود . او از جوانان شهر زاهدان بود.
۲ـ محمد سنجرانی حدودا ۲۵ ساله که نزدیک به ۵ سال در بند ۳ زندان مرکزی زاهدان زندانی بود .
و جمشید دهواری ۲۸ ساله از شهروندان سروان به مدت ۱۲ سال در بند ۸ زندان زاهدان زندانی بود .
دژخیمان خامنه ای این سه زندانی را روز یکشنبه ۵ اردیبهشت ۹۵ از بندهای خودشان تحت عنوان انتقال به بیدادگاه خارج و به سلولهای انفرادی بند قرنطینه شکنجه گاه زندان زاهدان منتقل کردند.
پس از سه روز انتظار دژخیمان این سه زندانی را روز سه شنبه اعدام کردند.
آنها پیش ازاین یکبار به منظور اجرای حکم ضدبشری اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بودند اما به دلایل نامشخص مجددا به بند بازگردانده شدند.
خاطرنشان می شود دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران روز پنجم اردیبهشت طی اطلاعیه به نجات این سه زندانی و همچنین 7 زندانی دیگر که از زندان گوهردشت کرج به سلول انفرادی منتقل شده بودند، فراخوان داد.
در قسمتی از این اطلاعیه آمده بود: مقاومت ایران ارگانهای بینالمللی مدافع حقوقبشر را به اقدام فوری برای نجات جان ۱۰ زندانی که در زندانهای قزلحصار کرج و زاهدان برای اجرای حکم ضدانسانی اعدام به سلولهای انفرادی منتقل شدهاند، فرا میخواند.
دژخیمان رژیم روز یکشنبه ۵ اردیبهشت (۲۴ آوریل) هفت زندانی محکوم به اعدام را در زندان قزلحصار برای اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی منتقل کردند.
سه زندانی محکوم به اعدام دیگر در زندان مرکزی زاهدان برای چندمین بار بهمنظور اجرای حکم به سلولهای انفرادی منتقل شدند. انتقال زندانیان به بند قرنطینه که ویژه زندانیان در آستانه اعدام است یا بردن آنها پای چوبههای دار برای دیدن صحنه اعدام دیگر زندانیان یک روش معمول برای اعمال فشار و شکنجه روانی بر زندانیان در زندانهای قرونوسطایی نظام ولایت فقیه است.
آخوند صادق لاریجانی سرکرده قضاییه رژیم روز ۳۰فروردین در دفاع از مجازات اعدام گفت: «در قوانین جمهوری اسلامی اعدام برای قتل نداریم بلکه این قصاص است که نوعی حق است». آخوند روحانی رئیسجمهور بهاصطلاح میانهرو این رژیم نیز که مجازات مرگ را «فرامین الهی» و «قوانین پارلمان که به مردم تعلق دارد» توصیف کرده است.
موج اعدامها بهویژه اعدام جوانان نشانگر وحشت سران رژیم از نارضایتی و اعتراضات فزاینده مردم به جان آمده ایران بهخصوص میلیونها جوانی است که از فقر و فساد و اعتیاد و بیکاری و دیگر معضلات اجتماعی که دستاورد حاکمیت ملاهاست به ستوه آمدهاند و خواهان سرنگونی فاشیسم دینی حاکم بر ایران هستند.