بحث امسال اما، روشن است که کاملا در مدار جدیدی مطرح میشود، دلیل هم را فقط بهتر است ازواکنش های رژیم ولایت فقیه تا این لحظه،بیاورم . اما حیف است که این بحث را با نقل قسمتهای از مشاهدات خودم همراه نکنم، گزارشی از صحنه از یک روز تاریخی، نقل قولی از شاهد یک صحنه، بیشتر به این جهت که به این صورت، از دیدگاه یک هوادار سازمان مجاهدین، از دید بسیار، بگذارید بنویسم جانب دارانه، رفیقانه و مخلصانه، نوشته ام، افتخار هم میکنم که بیطرف نیستم، واقعیت ها را هم میشود با گرمی و هیجان ناشی از شعف بیان کرد، مگر عیب دارد؟ به حرمت کلام قسم که جز آنچه که دیده ام ننوشته ام، اما من که خبرنگار حرفه ای نیستم، هواداری هستم که شاهد حادثه ی بزرگ در تاریخ این مقاومت بوده ام، اگر یک روز در همین پاریس گرمی شعله های تن عزیزانی را شاهد بوده ام که تا عمری خواهد بود، این گرمی را در قلب و ذهن و وجدان خود حمل میکنم، سعادت دیدن این روز را هم داشتم که ضربه ی سیاسی مقاومت، آنچنان عمیق و کارا بر کمر حکومت ولایت فقیه وارد شد که مراسم هنوز خاتمه نیافته بود، صدای آی سوختم ولی فقیه به آسمان برخاست و به گوش ما در پاریس هم رسید،
هنوز سخنرانی مهمانان از مقاومت قهرمانانه ی سوریه، در بخش پایانی برنامه، تمام نشده بود که واکنش های مطبوعاتی و عجز آلود رژیم آغاز شد، اگر چه که منهم مانند اکثر شرکت کنندگان از حضور و سخنرانی بسیار قابل توجه امیر ترکی الفیصل، به یک نوع شوک مثبت دچار شده و به طور سریع به بالا و پائین کردن این حضور در ذهن خود مشغول بودم، اما تصور اینکه فی المثل هش تاگ free Iran توسط نیم میلیارد انسان در سیستم تویتر مشاهده بشود، کجا و ذهن من کجا؟ فکر میکنم که ما هواداران مقاومت به ابعاد و توان شاهکارهای این مقاومت کمتر از همه إشراف داریم، یعنی به نوعی در ذهن خود در دورانی به سر میبریم که توان و پتانسیل سیاسی این مقاومت را در زنجیر لیست سیاه، قفل کرده بودند، دیدن دستاورد های این مراسم در کیفیت بالای اجرای مراسم، صف پر شکوه و پر جذبه ی سخنران های از چهار گوشه ی عالم، البته که واقعی است و باعث شور و شعف، اما در أصل یک دید حداقلی است، کف را دیدن و از دست دادن سقف بالا بلندی است که این کهکشان شکافته و طرحی نو بر آن ترسیم کرده است. قبل از هر تحلیل و واکنش فکری، اول از هر چیز، می بایست این دیدگاه را تصحیح کرد، واقعا "هزار اشرف "یعنی چه ؟ وقتی سخنرانی خانم رجوی را مجددا بخوانیم و در تک تک کلام آن دقیق بشویم، عبارت "ما یگانه راه حل را پیشنهاد میکنیم" را چه گونه میبینیم؟
مریم میگوید:
"اما پاسخ ما به سردمدار ارتجاع این است: حکم الهی، بیتردید، جاری خواهد شد و این، همان سرنگونی ولایت فقیه است؛ پس منتظر باش!
دراین رژیم، نه عمامه سیاه، نه عمامه سفید، سرنگون باد ولایت فقیه
از آنچه در این یکسال گذشت، به سهحقیقت اساسی میرسیم:
اول اینکه هردو جناح در یافتن راهی برای ادامة بقای رژیم شکست خوردهاند. وانگهی، قرار نیست که مردم ایران از افعی به مار غاشیه پناه ببرند. خیر؛ حرف مردم ایران این است که دراین رژیم، نه عمامه سیاه، نه عمامه سفید، سرنگون باد رژیم ولایت فقیه.
حقیقت دوم این است که بهدلیل تمایل جوشان عمومی و بهدلیل آمادگی مبارزاتی جامعه، سرنگونی رژیم ولایت فقیه ممکن و در دسترس است.
و حقیقت سوم، درخشش راهحل واقعی است. بهاین معنی که از درون دیکتاتوری دینی راه حلی درنمیآید در نتیجه، آنچه اثبات میشود، راه حل شورای ملی مقاومت یعنی سرنگونی رژیم استبداد مذهبی است.
این راهحلی است مبتنی بر وجود یک آلترناتیو دمکراتیک، و راهحلی است مبتنی بر جوشش و آمادگی جامعه.
رنجی که زندانیان سیاسی با اعتصاب غذاهای طولانی برخود هموار میکنند، شعلهیی از این مقاومت است. کارگران ما شلاق میخورند، معلمان ما بهحبسهای سنگین محکوم میشوند، اما از اعتراض، دست نمیکشند و مقاومت میکنند. دختران و پسران ما هر روز دستگیر و تحقیر میشوند، اما بهاجبارات آخوندها تن نمیدهند.
مادران ما به زندان میروند، انواع فشارها را تحمل میکنند اما از دادخواهی دست برنمیدارند. و مجاهدان آزادی در لیبرتی، موشکباران میشوند و در سختی و محاصره زجرکش میشوند، اما ذرهیی کوتاه نمیآیند و الگوی مبارزه با رژیم ولایت فقیه شدهاند.
بله، ایناست قدرت لایزال مقاومت؛ این است جان ناآرام خلق ما که آزادی را در کام اژدها هم که باشد، بهدست خواهد آورد."
در مقابل این پیام روشن رژیم چه میگوید ؟ فقط به چند نمونه از ده ها موضعگیری
توجه فرمایید
١- بنابه گزارش سایت وزارتخارجه رژیم ایران امروز سه شنبه ۲۲ تیر ۹۵ ”ابوالقاسم دلفی مدیرکل غرب اروپای وزارت امور خارجه با فراخوان سفیر فرانسه در تهران مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی نسبت به برگزاری گردهمایی منافقین به وی ابلاغ کرد “.
وی «چنین گردهمایی و اظهارات علیه جمهوری اسلامی در خاک فرانسه را غیرقابل قبول» خواند.
٢- روزنامه وطن امروز در ۲۱ تیر ۹۵ با تیتر «سکوت ظریف مقابل "برادران سعودی"»! نوشت:
نشست امسال مجاهدین “... در دامن مادر دموکراسی غرب، یک تفاوت ویژه با سالهای قبل داشت. آنها که به لطف آمریکا و اتحادیه اروپایی چند سالی است از لیست گروههای ترور درآمده و مورد حمایتهای امنیتی- اطلاعاتی و مالی غرب هستند، امسال شاهد حضور پررنگتر آل سعود و اعراب مرتجع منطقه در همایش خود بودند. ... نشست امسال تفاوتی فاحش با سالهای گذشته داشت و آن توجه ویژه عربستان به منافقین(مجاهدین) و حمایت مالی و رسانهای آل سعود از آنان است. در نشست امسال، هیئتهای متعددی از مجلس نمایندگان آمریکا، پارلمان اروپا، کشورهای عربی و برخی شخصیتهای غیررسمی از آسیا مانند هند و شماری هم از آفریقا حاضر بودند بااینحال اما حضور هیئتهای عربی که در محور عربستانسعودی هستند، پررنگ بود.
٣- دولت بهار ۲۰ تیر ۹۵ نوشت: "نشست امسال منافقین تفاوتی فاحش با سالهای گذشته دارد و آن توجه ویژه عربستان به منافقین و حمایت مالی و رسانهای ویژه از آنان است. در نشست امسال، هیئتهای متعددی از مجلس نمایندگان آمریکا، پارلمان اروپا، کشورهای عربی و برخی شخصیتهای غیررسمی از آسیا مانند هند و شماری هم از آفریقا حاضر بودند. حضور هیئتهای عربی که در محور عربستان سعودی هستند، پررنگ بود. شاهد حضور «ترکی الفیصل» رئیس سابق استخبارات عربستان بود.
علاوه بر «ادریانوس میلکرت» رئیس پیشین حزب کار هلند و فرستاده ویژه بان کی در عراق، جولیو ترزی وزیر خارجه سابق ایتالیا هیئتهایی از کشورهای الجزایر (احمد غزالی نخستوزیر سابق) و اردن (صالح القلاب وزیر فرهنگ اسبق)، مصر (هیئت پارلمانی)، مغرب، بحرین (هیئت پارلمانی)، کویت، لبنان (جناح وابسته به عربستان)، یمن (جناح وابسته به عربستان)، تونس، امارات و عربستان در این نشست حضور داشتند.
هیئت مصر یکی از رسمیترین هیئتهای عربی بود. سلیمان وهدان قائممقام پارلمان مصر در رأس یک هیئت بلندپایه مصری در این نشست شرکت کرده و پیام مخالفت قاهره با آنچه سیاستهای مداخلهجویانه ایران در منطقه نامیده شده را اعلام کرده است."
در واقع باید به شرایط جدید با دقت بیشتر و دیدگاه جدید تری نگریست، کل رژیم بعد از جام زهر عقب نشینی اتمی و تثبیت دوگانگی در سر رژیم در یک شرایط جدید قرار گرفته و تلاشهای دیوانه وار حفظ رژیم خونخوار سوریه هم به موفقیت نرسیده است، نه از معامله ی بوئینگ خبری شد و نه صد و ده ایرباس به دست رژیم رسید. آنچه ملموس و معلوم است، إفشاء و بیرون زدن آمار و میزان فساد های اقتصادی در مدار نجومی، گرفتار شدن در مرداب سوریه و یمن، انزاوی منطقه ای، غلیان اجتماعی در داخل، ناراضی خیلی گسترده و عمیق در بین کارگران، معلمین، بیکاری میلیونی، از شرایط بحرانی حکومت ولایت فقیه میگوید. اختناق گسترده و افزایش سرسام آور اعدام ها تنها جواب عملی حکومت بوده است، حتی تلاشهای عیان دولتهای غربی برای شرکت در غارت مردم ایران نمیتواند در این دوران راه را بیشتر از این برای رژیم باز کند، دوران تعیین تکلیف با این رژیم فرا رسیده است.
ما " مسعود و مریم" را داریم. رژیم چه دارد؟