پیامدهای پول‌شویی در نظام ولایت فقیه

به‌تازگی بر طبق مؤسسه مدیریت دولتی بازل برای سومین بار متوالی ایران در میان ۱۴۹ کشور رتبه اول را به‌عنوان پرخطرترین کشور جهان درزمینهٔ پول‌شویی به دست آورد.

وزارت خارجه آمریکا در گزارش سالانه خود اعلام کرد که رژیم ایران اصلی‌ترین کشور حامی تروریسم در جهان است. فسادهای بانکی، دزدی‌های نجومی سران رژیم, صدور تروریسم، رشوه‌خواری در همه بخشهای مالی و دیگر آلودگی‌هایی که در سیستم تجارت رژیم وجود دارند باعث می‌شوند که سرمایه‌گذاران خارجی از ورود سرمایه‌های خود به ایران منصرف شوند که این موضوع نشان‌دهنده ضعف نظام اقتصادی و عدم توزیع عادلانه ثروت و ثبات اقتصادی است.
به گزارش وال اسریت ژورنال در ۷ مرداد ۱۳۹۵ ...رتبه اول ایران به‌عنوان دولتی است که در تلاش برای محو سیستم بانکی خود برای به دست آوردن سرمایه‌گذاری خارجی در پی توافق هسته‌ای با قدرت‌های جهان در ماه ژانویه است.
جدا از قدرت‌های جهانی خود مؤسسات بین‌المللی هم محدودیت‌هایی در معامله با تجارت با ایران دارند.
پول‌شویی و عدم توزیع عادلانه ثروت چه عواقبی برای جامعه دارد؟
 در اینجا تنها به چند پیامد اشاره می‌شود.
ــ پول‌شویی تخریب بازارهای مالی را در پی دارد. به دلیل اینکه پول را از گردش بخش واقعی اقتصاد خارج می‌کند و در نرخ تولید ناخالص داخلی نیز تأثیرگذار است. ریسک اقتصادی را بالابرده و در روند نرخ‌های ارز و بهره بانکی ایجاد اختلال شدید می‌کند.
ــ بر طبق کتاب صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۱۵ "باید سلامت جامعه را نه بر مبنای وضعیت ثروتمندترین بخش جمعیت، بلکه بر اساس شرایط زندگی فقیرترین گروه‌ها بسنجیم".
 توزیع عادلانه درآمد در رشد اقتصادی اهمیت بسیار زیادی دارد.
ــ نابرابری شدید درآمد به تضعیف توان ادامه تحصیلات و نداشتن فرصت‌های مناسب شغلی برای افراد منجر می‌شود. چنین وضعیتی نهایتاً به اتلاف منابع، فساد، خانواده سالاری و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سوء می‌انجامد.
ــ شهروندان اعتماد خود را نه‌تنها به همه نهادها ازدست‌داده بلکه اعتماد میان مردم نیز از بین می‌رود.
یکی دیگر از پیامدهای نابرابری عدم دسترسی به خدمات آموزشی و درمانی و به گسترش فقر می‌انجامد.
ــ خدمات بهداشتی و درمانی با توجه به سطح پایین درآمد افراد وضعیت نامناسبی پیدا می‌کند.
ــ درنتیجه فاصله فقر و غنا افزایش گسترده‌ای می‌یابد.
ما امروز شاهد همه این پیامدها در جامعه تحت حکومت آخوندها هستیم. جامعه ایران هرروز فقیرتر می‌شود. رژیم ایران در سراشیب سقوط اقتصادی است. فساد بانکی بیداد می‌کند. توزیع نابرابر درآمد در دست دولت است. دزدی‌های نجومی سران رژیم هرروز بیشتر افشاء می‌شوند. تأمین مالی تروریسم در جهان از طریق شبکه‌های فساد مالی در دست آخوندهاست و این در دنیا افشاء شده است. آلودگی سیستم بانکی داخلی توانایی جوابگویی به نیازهای جامعه را ندارند و در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران خارجی حاضر به تجارت با رژیم ایران نیستند. در یک جمله رژیم آخوندی در بن‌بستی قرارگرفته که راه نجاتی برایش وجود ندارد.