سخن از کارخانهای است با قدمتی بیش از شش دهه که با هدف تولید محصولات فولاد برای داخل و سپس مازاد تولید برای صادرات به کشورهای دیگر برنامهریزیشده بود. در این راستا علاوه بر تولید چدن و فولاد، این کارخانه بزرگ توانست طی مدت کمتر از ده سال، ضمن گسترش بخشهای مختلف تولیداتی همچون انواع فولادهای صنعتی، چدن جامد، زغال کلک، قطران، سولفات آمونیوم آهک و دیگر محصولات شیمایی را نیز به محصولات خود اضافه نماید.
در این رابطه دانشنامه ویکیپدیا ازجمله مینویسد: «ذوبآهن اصفهان اولین و بزرگترین کارخانه تولیدکننده فولاد ساختمانی و ریل در ایران است که با ظرفیت ۲٫۸ میلیون تن محصول نهایی، انواع مقاطع فولادی ساختمانی و صنعتی را تولید میکند».
یک گزارش حکومتی از بحران موجود در این کارخانه بزرگ تولید فولاد مینویسد: «شرکت سهامی ذوبآهن اصفهان که در ابتدای جاده ورودی آن، نوشتهشده» خط مقدم جبهه صنعت «اکنون ماهانه ۱۰۰ میلیارد تومان ضرر میدهد و با زیان انباشته ۱۵۱۳ میلیارد تابلوی مجسم نابودی صنعت فولاد در کشور شده».
واقعیت این است که هیچکدام از کارگزاران، مدیران و متولیان حکومتی که از فردای بروی کار آمدن دیکتاتوری ولیفقیه به مناصب و پستهای حساس گمارده شدهاند، دانش، توان و ظرفیتهای لازم برای اداره چنین شرکتهای بزرگی را نداشتهاند. این امر تا بدانجا در این حکومت ضد ملی پیش رفته است که اکنون بهموازات چپاول و غارت اموال ملی، صنعتی بنام «سوء مدیریت» در جایجای کشور ساری و جاریشده است.
این گزارش (سایت حکومتی قطره ۲۱ مرداد ۱۳۹۵) ضمن اعتراف به این واقعیت میافزاید: «یکی از بزرگترین عوامل ضرر و زیان در ذوبآهن اصفهان، مشکلاتی است که منشأ مدیریتی دارند. از زمانی که احمد صادقی در ذوبآهن اصفهان به مدیرعاملی رسید، رشد ضرر و زیان انباشته این مجموعه با شیب تندتری به سمت انباشت غیرقابلباور ۱۵۰۰ میلیاردی رفت.
صادقی در شرایطی به خط مقدم تولید فولاد کشور وارد شد که تنها مدرک تحصیلی او لیسانس است و طبعاً حضور در بزرگترین کارخانه صنعتی کشور، نیاز به تخصص بیشتر از مدرکی دارد که اکنون میلیونها مشابه آن در کشور صادرشده و در اختیار بسیاری از هموطنان است».
بهموازات این واقعیتها نیز باید به عدم رسیدگی دولتهای دستنشانده ولیفقیه به صنایع مادر و پایهای کشور نیز اشاره نمود. امری که خود را در نبود سرمایهگذاری، مرمت و بازسازی و بهینهسازی، اکنون به استفاده از تجهیزات، ماشینآلات و دستگاههای فرسوده راه برده و بهتبع آن مشکلات عدیدهای را هم برای اقتصاد کشور و هم برای محیطزیست تولید نموده است.
در این رابطه این گزارش ادامه میدهد: «فرسودگی تجهیزات و استفاده از فناوری ۸۰ سال گذشته این کارخانه بهخصوص استفاده از سوخت کک و فناوری کوره بلند دهههای ابتدای قرن بیستم باعث شده آلایندگی این کارخانه به بالاترین درجه ممکن برسد. دود نارنجی و قهوهای که از دودکشهای کوره بلند و سایر بخشهای ذوب این مجموعه متصاعد میشود مانند لحافی کدر و کهنه، پهنه شهرستان لنجان واقع در جنوب اصفهان را پوشانده و آلایندگی آن تا نزدیک شهر اصفهان نیز میرسد».