ابتدا به ساکن وقبل از شروع به بررسی محتویات مکالمات افشا شده باید به این موضوع بسیار مهم تاکید کرد که منتظری هرکسی نبوده، دشمن رژیم وخمینی نبوده، اپوزیسیون نبوده، ضد ولایت فقیه نبوده ... اوبه اذعان خودش از تئوری نویسهای حامیان ولایت فقیه بوده، او جانشین و ولیعهد خمینی بوده او «امید امت وامام» بوده و به همین دلایل هم او توسط خمینی از جانشینی وولایتعهدی خمینی حذف شده، نتیجه گیری اینکه این سخنان در بالاترین سطوح حاکمیت انجام شده وحاکی از این است که تمام مهره های کلیدی رژیم در این قتل عام ونسل کشی دخیل وسهیم بوده اند و تک به تک از مصادیق بارز «جنایت علیه بشریت» هستند و مجرمند.
صحبتهای آقای منتظری با عاملین ودست اندرکاران «هیئت کشتار» تنها گوشه ای از پرده این جنایت هولناک را کنار کشید و مواضع مجاهدین دراین زمینه را مهر تایید زد.
گوش کردن این نوار و شنیدن صدای منتظری دراینمورد ازجوانب مختلف حیرت انگیز هولناک، و درعین حال عبرت انگیز است، از یک سو اوج شقاوت و تعجیل وتسریع خمینی و عاملان در این کشتار را برملا میکند، از یک سو مقاومت و استحکام زنان و مردان مظلومی را نشان میدهد که تا کجا به مواضع و اعتقادات و مقاومت خود «تا آخرین نفس» معتقد بودند، و از یک سو دست هرکس، بله هرکس با هر عنوان و اتیکت و سابقه را رو میکند که این قتل عام را با نشان دادن آدرسهای عوضی از مسببین موهوم، طابق و نعل به نعل با رژیم، جای مظلوم و قتل عام شده را با قاتل و جنایتکار بالمناصفه تقسیم میکنند و سعی در به در بردن خمینی و رژیمش را از محاکمه و مجازات داشته و دارند.
عباراتی که منتظری در این نوار بیان کرده و آنهم بیست و هشت سال پیش و در تاریخی که فقط بیش از سه هفته از آغاز قتل عام نگذشته بوده همان تعابیر و عباراتیست که مقاومت ایران از روزهای شروع قتل عام و آگاهی نسبت به آن اعلام نمود.
منتظری میگوید «...من نمیخواهم که خمینی جنایتکار معرفی شود...» پس اینکار را نکنید ...«بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده به دست شما انجام شده...»...«شما را درآینده جزء جنایتکاران تاریخ مینویسند ...» ...«این گونه قتل عام بدون محاکمه آنهم نسبت به زندانی و اسیر در دراز مدت قطعا به نفع آنهاست و دنیا «ما را» محکوم میکند...» ...«پسر آقای خمینی ازسه چهار سال قبل میگفت مجاهدین از مجله خوانش... . تا روزنامه خوانش تا اطلاعیه خوانش همه باید اعدام شوند»...«مردم ایران از ولایت فقیه چندششان میشود...» ...”...و بعدا آقا را یک چهره خونخوار و سفاک نشان میدهند...»...«کشتار دختر جوان پانزده ساله و زن بار دار... و من به آقا گفتم که حداقل زنان را اعدام نکنید ولی او قبول نکرد...» و ...
به همین دلیل است که بلافاصله تهدیدهای وزارت اطلاعات شروع شد و فایل صوتی از صفحه منتظری حذف گردید و سران ریز و درشت رژیم از عاملان و آمران قتل عام تا سایر دست اندرکاران و تا اصحاب مماشات با همه امکانات رسانه ای به صحنه ریخته اند که ماجرا را به هر شکل ممکن یا به انحراف بکشند یا جمع وجور کنند تا از تبعات اجتماعی آن و بالمال از پرتاب مجاهدین ومقاومت ایران به جلو در اثبات حقایقی که در بیست و هشت سال پیش تا امروز در مورد رژیم گفته اند ممانعت نمایند.
سخنان آخوند «رازینی» از عاملان نسل کشی درسال شصت وهفت درمورد قتل عام و «...روشن کردن ماهیت مجاهدین برای نسل فعلی...» که ازکلمه به کلمه اش وحشت از استقبال «نسل فعلی» ازمجاهدین فوران کرده... وسخنان وحشتزدهٔ «مهدی محمدی» از اعضای تیم مذاکرات اتمی از «رویارویی بزرگ» که از «قضا» دقیقا رابطهٔ استراتژیک اعدام وسرکوب داخلی با سلاح هسته ای و دستگاه مماشات را نشان میدهد و رشد منطقه ای وجهانی مجاهدین ومقاومت ایران را بازتاب میکند، حاکی ازاثرات و ترکشهای اولیهٔ موشک «جام زهر حقوق بشر» بر راس رژیم است و حاکی از هرچه مهلک بودن این ضربه کاریست
مجاهدین ومقاومت ایران بعد ازگسستن زنجیرهای دست و پایشان در درهم پیچیدن از لیست تروریست و بعد از ریختن جام زهر هسته ای درکام رژیم و بتون کردن قلب اتمی آن «تعهد» دادند و با صراحت کامل اعلام نمودند که از اینک با تمام قوا جام زهر حقوق بشری مردم ایران را در حلقوم رژیم خواهند ریخت و حقوق به یغما رفته و خونهای به ناحق ریخته پیشتازان مقاوت بزرگ مردم ایران را از این رژیم سفاک و ضد بشر «حتی اگر درکام اژدها باشد» مسترد خواهند نمود.
نتیجه اینکه این نوار صوتی با صدای منتظری در واقع حجت را برای همه تمام کرد و اگر تا امروز هر کسی به هر دلیل با جیره و مواجب و یا بی جیره و مواجب این حقایق را «نمیدید» و یا نمیخواست که ببیند، امری که در اصل موضوع و محتوی هیچ تفاوتی باهم ندارد، میتوان با قاطعیت گفت که هر صدا و هرندا و هر موعظه و هر تفسیر و هر تحلیل و هر پیامی چه از درون رژیم و چه از بیرون رژیم سعی در گرد و غبار نشاندن بر روی این حقیقت را داشته باشد جز مزدور و پادویی حقیر برای رژیم نیست که دست در دست خون آلود رژیم در جنایت علیه بشریت شریک است، باشد که پرده های دیگری از این «بزرگترین جنایتی که درجمهوری اسلامی» صورت گرفته برملا گردد امری که چه اتفاق بیافتد و چه اتفاق نیافتد در تقدیری که این خونهای ریخته شده در سرنگونی محتوم این رژیم رقم خواهد زد تغییری کیفی ایجاد نخواهد نمود.