مهین حری: انتشار سخنان منتظری؛ محصول تغییر فاز در شرایط پایانی رژیم آخوندی

انتشار سخنان منتظری پس از گذشت 28 سال از قتل‌عام تابستان 67 در اعتراض به «هیئت مرگ»،منصوب‌شده از جانب خمینی؛ فراتر از رعشه مرگ؛ به‌مثابه گرفتن آخرین فرصت‌ها از رژیم ولایت عمل کرد.

اما انتشار این نوار صوتی پس از 28 سال تصادفی نبود بلکه محصول شرایطی است که ناشی از دو پارامتر عمده و قانونمند در بیرون رژیم و باندهایش است که به همین دلیل رژیم امکان و توان مهار آن‌ها را ندارد وازآن جا که محصول واقعی‌ترین قطب‌بندی 35 ساله بین رژیم و مردم و مقاومت ایران است؛ رژیم را در ضربه‌پذیرترین و ضعیف‌ترین موقعیت قرار داده است. در این قطب‌بندی محوری‌ترین عامل؛ یعنی عامل تحول زا؛ مقاومتی است که نه‌تنها رژیم نتوانسته است با ضربات نظامی و سیاسی و بسیج تمامی ظرفیت‌هایش در جنایت و سرکوب و کشتار و صدور تروریسم و ارتجاع آن را از دور خارج کند؛ بلکه اکنون این مقاومت پس از 35 سال مقاومت و ایستادگی در برابر این رژیم و برخورداری از استراتژی درست یعنی پایداری بر سر خواست واقعی جامعه ایران در پیچیده‌ترین شرایط تاریخی و بی‌رحم‌ترین شرایط منطقه‌ای؛ بخصوص در 14 سال اخیر؛ به موجودیتی تبدیل‌شده که توان احیا و بهره‌وری تمامی سرمایه‌های مبارزاتی در داخل و خارج کشور و بسیج آن‌ها علیه رژیم را دارد.
رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران نوار صوتی دیدار آقای منتظری جانشین وقت خمینی با مسئولان قتل‌عام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ را یک سند تاریخی توصیف کرد و ازجمله گفت: تصریحات آقای منتظری که خود از بانیان و نظریه‌پردازان اصلی ولایت‌فقیه است، آن‌جا که گفت: «مردم ایران از ولایت‌فقیه چند‌ششان‌ می‌شود» و «بعداً خواهند گفت که آقا (یعنی خمینی) یک چهره خون‌ریز و سفاک بود» عدم مشروعیت نظام حاکم از همان دهه ۱۳۶۰ و انزجار عمومی از ولایت‌فقیه و حقانیت مقاومت برای سرنگونی آن را گواهی می‌کند.
به همین دلیل علم الهدی نماینده خامنه‌ای در مشهد وحشت رژیم را برملا کرد و گفت: نوار منتظری توهین به امام و اعلان‌جنگ قطعی با انقلاب است.
اما انتشار این فایل صوتی و پیامدهایش رژیمی را که به دنبال برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در کشاکش توفانی از خیزش واکنش در داخل کشور و در سطح منطقه و جهان بود و برای جبران تعادل فروپاشیده دست به اعدام جمعی زندانیان سیاسی اهل سنت با لشکرکشی دژخیمان به زندان زد؛ دستخوش موج‌های پرقدرت از عصیان علیه جنایات رژیم از درون زندان‌ها تا شهرهای سراسر میهن و تا تمامی اقشار مردم در سراسر کشور و در سطح منطقه و جهان کرد و فاز پایانی رژیم به‌مثابه فاز ورود به مرحله زمین گذاشتن شلاق توسط ساواک شاه؛ البته با تفاوت‌های یک استبداد بی‌رحم دینی با یک دیکتاتوری سلطنتی
به درجه‌ای از وضوح رسید که آخوند مسیح مهاجری گرداننده روزنامه موسوم به جمهوری اسلامی در یادداشتی در این روزنامه نسبت به پخش نوار منتظری درباره دستور خمینی جلاد برای اعدام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز در سال 67 به باندهای رژیم در قبال سرنگونی نظام آخوندی هشدار داد و نوشت: “شما کافی است فقط به این‌یک ترفند کاملاً سیاسی کارانه توجه کنید که دشمن نوار به‌اصطلاح افشاگرانه اهدائی شمارا چند روز بعد از دیدار محمود عباس با (مریم رجوی) که این نیز چند روز بعد از حضور و سخنرانی شاهزاده سعودی در همایش (مجاهدین) در فرانسه صورت گرفت، پخش کرده است. آیا همین واقعه نباید به‌اندازه کافی به شما هشدار بدهد و شمارا از بیراهه‌ای که در آن قرارگرفته‌اید بازگرداند؟!».(انتخاب 23 مرداد)
این اظهارات وحشت آلود؛ اذعان و اعتراف دشمن به قویی‌ترین تعادل و پتانسیل واقعی‌ترین قطب‌بندی جامعه ایران است که در بیرون از این رژیم؛ در مقاومتی سازمان‌یافته و مردمی که این مقاومت برآمده از آن‌ها و خواست‌هایشان و مهم‌ترین خواستشان یعنی سرنگونی است؛ شرایط حیاتی را برایش ناممکن می‌کنند.
 در چنین تعادلی است که مقاومت مردم ایران به پشتوانه فدای 35 ساله و پرداخت قیمت و بهای این مبارزه از رنج و خون بهترین فرزندانش ازجمله با آبشار خون مجاهدان در قتل‌عام سال 67 بر آن است تا محاکمه ولی‌فقیه دژخیمان و سایر سران این رژیم را به جرم جنایت علیه بشریت محقق کند و به دهه‌ها ستم و جنایت خونین این رژیم وحشی به‌رغم سازش ننگین مماشات گران؛ خاتمه دهد.