«حقّه بازی ... به معنی تَردستی و شعبده بازی و ... آمده و حقّه باز کسی است که تردست و شعبده باز و فریبنده و مکار و بامبول باز باشد...
حُقّه ... ظرف کوچک و مدوّریست که سابقاً بیشتر از چوب یا عاج ساخته می شد و در آن الماس و لعل و مروارید و داروها و ... و عطریات می نهادند و در سفر و حَضَر (=خلاف سفر) مورد استفاده قرار می دادند.
"حقّه فایده دیگری هم داشت و آن این که افراد تردست و شعبده باز در بساط معرکه گیری ضمن شیرینکاریها چیزی را در زیر حقّه می نهادند و چون حقّه را برمی داشتند آن شیئ برجای نبود و گاهی چیزی دیگر را به جای آن شیئ از درون حقّه بیرون می آوردند.
امروزه هم بساط حقّه بازی در همان مایه ولی به صورت بهتر و مدرن در گوشه و کنار جهان و ایران معمولست و مخصوصاً در کافه ها و کاباره ها از حقّه بازها و این گونه حقّه بازی برای جلب مشتری استفاده می کنند.
بدون شک ریشه اصلی و اساسی ضرب المثل "حقّه بازی" از این نوع تردستی و بازی با حقّه سرچشمه گرفته است که در تداول عوام فارسی زبانان، افراد نیرنگباز و مُحیل (=حیله گر) و مکار را "حقهباز" و عمل آنان را به "حقهبازی" تشبیه و تمثیل می کنند.
"در اَزمنه (=زمانها) گذشته، حقّه بازی به شکل دیگر هم معمول بود... سابق بر این کعبتین (= دو طاس در بازی نرد) را در طاس یا حقّه یی می انداختند و حرکت می دادند که ... تصور نشود که کعبتین را لای انگشتها طوری قرار داده اند که مطابق دلخواه شماره منظور بر زمین نقش شود کما آن که امروزه پاره یی نردبازان کعبتین را در استکان می ریزند و حرکت می دهند و رها می کنند.
به هرحال، چون با ریختن از طاس، کعبتین بر زمین مینشست می گفتند طاس را بریز، و کمکم به جای کعبتین لفظ طاس گفته شد.
ولی بد نیست بدانید لفظ حقّه بازی هم از این اصل پیدا شده زیرا عده یی طرّار و مردمان زرنگ بوده اند که با وجودی که کعبتین را در حقّه می ریختند بلد بودند طوری با حقّه بازی کنند که کعبتین مطابق دلخواه خودشان بر زمین بنشیند. و این مردم را بازیگران با حقّه یا حقّه بازان می گفتند که کمکم لفظ حقّه بازی به معنای طرّاری و شعبده بازی و چشمبندی و شارلاتانی مصطلح شده است" (خرقه درویش، دکتر محمدعلی احسانی طباطبائی، صفحه 262).
"با این ترتیب معلوم گردید که معنی و مفهوم "حقهبازی" همان بازی با حقّه از طرف افراد تردست در بازی نرد و سایر بازیهای متداول بوده است که اَمثله (=مَثَلهای) "حقّهباز" و "حقّه بازی" و "حقّهزدن" با مفاهیم مجازی طرّار و تردست و شعبده بازی و نیرنگبازی و مکر و حیله و قَلّاشی (=کلّاشی) و چاخان …. از آن مشتق شده است».
(«ریشه های تاریخی اَمثال و حکَم»، مهدی پرتوی آملی، «هنر و مردم»، شماره123، دیماه 1351).