بنابرآخرین گزارش، وزارت نیرو در دولت آخوند روحانی در گزارشی از جمله نوشت: «از ابتدای مهرماه سال آبی جاری تا ۱۹ آبان ماه، میزان روانآبها و جریانهای سطحی ورودی به سدهای کشور، با ۳۶ درصد کاهش به یک میلیارد و ۹۴۰ میلیون مترمکعب رسی»د.
بر این اساس حجم روانآبهای ورودی به سدهای کشور در مدت مشابه در پارسال حدود ۳ میلیارد و ۶۰ میلیون متر مکعب بوده است.
آخرین آمار اعلام شده از سوی شرکت مدیریت منابع آب ایران حاکی از آن است که ۴۶ درصد مخازن سدهای کشور در سال جاری پر است». (خبرگزاری حکومتی مهر ۲۶ آبان ۱۳۹۵)
ترجمان این جملات به معنای بیآبی و خشکسالی برای ۵۶ درصد از سدهای کشور است که بهیقین به روند این بحران ضریب دوچندان میزند؛ زیرا در نبود سیستمهای جایگزین و در نبود سیاستهای راهبردی برای مبارزه با مشکل آب در کشور، در آینده بسیار نزدیک نه تنها شاهد خشکسالی گسترده در ایران خواهیم بود, بلکه فراتر از آن بسیاری از کارشناسان مسائل زیست محیطی بر این باور هستند که به موازات خشکسالی، بسیاری از استانهای ضربهپذیر درگیر «جنگ برسرآب» شده و بدینسان به بحران بزرگتری در ایران ختم خواهد شد.
در این رابطه پیشتر سایت حکومتی انتخاب در مطلبی تحت عنوان «تا پنج سال آینده شاهد جنگ فراگیر آب در کشور خواهیم بود» ضمن اعتراف به این واقعیات نوشت: «مردم در مسئله بحران آب متهم نیستند بلکه آنها قربانی سیاستهای غلط سیاستگذاران و حکمرانی اشتباه نظام تدبیر در حوزه آب شدهاند و اکنون حق نداریم آنها را متهم کنیم» (۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۴)
یک کارگزار رژیم نیز ضمن اشاره به بیبرنامگی و بلبشو در حاکمیت آخوندی در رابطه با بحران آب افزود: «اما این بحرانی که اکنون در حوزه آب پدیدار شده و گرفتار آن شدهایم و ناشی از حکمرانی غلط در این ۳۰ سال بوده است و سیاستمداران با خطاهای فاحش ما را به بحران رساندهاند و حالا هم انگشت اتهام را به سوی جامعه دراز کردهاند». (همان منبع بالا)
همچنین با نگاهی به آمارهای ناقص و محدودی که از سوی ارگانهای مختلف حکومتی به بیرون درز کرده، اکنون میتوان بهیقین به بحران شدید آب در بسیاری از استانهای کشور از جمله، اصفهان، قم، سیستان و بلوچستان، هرمزگان خراسان رضوی، لرستان و یا تهران پی برد. بیآبی، کاهش شدید آبهای زیرزمینی و سدها، خشک شدن دریاچهها و رودخانهها بهیقین نتایج حاکمیت یک رژیم سرکوبگر و چپاولگری است که به دلیل غارت و چپاول اموال ملی و عدم رسیدگی، سرزمینی را که بر بستر دریایی از منابع طبیعی و انرژی فسیلی قرار دارد، به چنین حال و روزی انداخته است. این در حالی است که در سایهی کشورگشائی آخوندی، دیکتاتوری خامنهای بهعوض پرداختن به مشکلات داخلی و حلوفصل مسائل اضطراری کشور، بفکرحلوفصل مشکلات آب و برق دیکتاتورهای در حال سقوط مانند بشار اسد و یا معضلات آب و برق حزب اللشیطان در لبنان است.