واقعیت این است که شور انقلابی و عشق به آزادی علیرغم همه تدبیرهای ریز و درشت حکومتی در رگ زنان و مردان آزادیخواه جریان داشته و دارد. توده های مردمی که مترصد جرقه ایی هستند تا شعله های قیام را برافروزند. مردمی که تا کنون شجاعانه و هوشیارانه در سرفصل های مختلف حاضر بوده اند و نشان داده اند که با این نظام در تمامیتش در تعرض اند، از نمونه های بارز آن می توان به خرداد ۶۰، کوی دانشگاه و قیام اعتراضی ۸۸ و همچنین به تجمع هفتم آبان امسال در پاسارگاد اشاره کرد.
برجسته ترین ویژگی تجمع بزرگ هفتم آبان، سالروز کوروش بزرگ، حضور چشمگیر جوانان و شعارهای سرنگونی طلبانه آنان بود.
شعارهایی چون "حکومت آخوندی فقط جنگ، فقط ظلم"، " آزادی اندیشه با ریش و پشم نمیشه"، "سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن" و یا "ایران وطن ماست، کوروش پدر ماست" صراحتا سران حکومت را نشانه رفتند و آشکار ساختند که حکومت آخوندی یک حکومت ضد ملی و ضد ایرانی است.
حضور پرشور جوانان در پاسارگاد در واقع بیانگر عشق به آزادیی است که هزاران سال پیش کوروش بزرگ مبشر آن بود.
حال در ورای همه مسایل، تجمع هفتم آبان، یک "نه" بزرگ به حاکمیت سراپا دروغ و فاسدی است که کوروش بزرگ در باره اش چنین گفت: خداوند این کشور را از گزند دشمن، دروغ و خشکسالی به دور نگه دارد. حال آنکه مردم ایران اکنون دست به گریبان دشمن، دروغ و خشکسالی هستند. واقعیت این است که حضور مردم در پاسارگاد صرفا یک یادبود سالانه برای کوروش و یا وظیفه ایی از سر ایرانی بودن نبود. بلکه همانطور که یکی از سردمداران نظام اعتراف کرد کوروش بهانه است، اصل نظام نشانه است. اینکه کوروش افتخار ماست شکی نیست ولی این افتخار کهن را باید تبدیل به یک پرنسیب اجتماعی و سیاسی روز نمود تا کارکرد روزمره داشته باشد و تجمع هفتم آبان حاصل چنین برداشت و پیامی است.
البته دشمن مثل همیشه سعی کرد با فرستادن عوامل حکومتی به این تجمع و سردادن شعارهای نژادی و انحرافی... این اعتراض ملی را لوث کرده و از هدف اصلی اش دور نماید و صحنه را طوری نشان بدهد که گویی مردم صرفا سالروز کوروش را گرامی می دارند در حالیکه شعارها حکایت از سرنگونی نظام ملاها داشت.
همان عوامل ساندیس خور همیشه در صحنه ایی که نقش سیاهی لشکر نظام را در همه جا برعهده دارد. در نمایش های نماز جمعه عربده های مرگ بر... می کشند و یا در میدان های اعدام جوانان، شعار نیروی انتظامی تشکر، تشکر!!! سر می دهند، در استادیوم های ورزشی بنام مردم ایران شعارهای نژادپرستانه و فحش های رکیک حواله می کنند و یا در فضاهای مجازی سرگرم دادن کدهای انحرافی هستند.
البته بدلیل آگاهی های اجتماعی، اینگونه ترفند ها که هدفش ایجاد اختلاف در میان مردم ایران و گروههای مختلف است کسی را نمی فریبد و فقط باعث رسوایی بیشتر برای رژیم آخوندی و مزدورانش خواهد شد.
باید گفت اگر در هفتم آبان، حکومتگران با بکارگیری همه امکانات جاده ها را نمی بستند و با ایجاد موانع از شرکت عمومی مردم جلوگیری نمی کردند این تظاهرات ابعاد بسا بزرگتری بخود می گرفت و ارکان رژیم را بشدت به لرزه در می آورد.
بنابراین عشق به فرهنگ و تمدن کهن ایرانی در پاسارگاد نشان داد رژیم در برخورد با تجمع جوانان اکنون در برابر یک دو راهی قرار خواهد گرفت، یا اینکه به سرکوب و قهر متوسل شود که برایش بسیار خطرناک خواهد بود و حرکتهای مردمی را به سمت قهر و رادیکالیسم سوق خواهد داد و یا اینکه به نوعی چشمش را بر روی این حرکتها ببندد که باعث گسترش و رشد این حرکتها خواهد شد که در نهایت بنیانش را بر باد خواهد داد.