دختری که با عشق و آرزویی بزرگ وارد دانشگاه شد برای تحقق آزادی و صلح در کشورش ولی آرزوهایش از بین رفت چون فقط شاهد سلول انفرادی شکنجه بازجویان، سلول های دهشتناک زندان قرچک ورامین و دیوارهای زندان اوین و گوهردشت بود.
بله دوستان گرامی من در طول ۵ سال زندانم شاهد جنایتهای بی شمار این رژیم بر مردم بخصوص زنان و دختران بی پناه ایران بودم و اکنون اینجا هستم تاصدای بی صدایان باشم آنها که زیر چکمه زن ستیز آخوندها در سکون و سکوت وبی عملی دنیا له می شوند.
از زمانی که من و برادرم و تعدادی جوان دیگر و زندانیان سابق ایران را ترک کرده و به مقاومت پیوستیم، رژیم ایران و مزدورانش تلاش میکنند که بگویند ما صدای مردم ایران نیستیم. امتحانش خیلی ساده است، لطفا به مردم اجازه انتخابات عادلانه و آزاد بدهید تا خواسته و صدایشان را بیان کنند، ولی آنها خودشان میدانند که چنین انتخاباتی پایان عمر آخوندها خواهد بود.
داستان درد و رنج مردم ایران داستان یک سال، دو سال نیست.
داستان سی و هفت سال اعدام و شکنجه و کشتار انسانهای بی گناه است.
و در مقابل داستان سی هفت سال مبارزه و فدا و ایستادن به پای آرمان آزادی خواهی است با ۱۲۰ هزار تن از بهترین های ایران که جانشان را فدا کردند ولی همچنان تا به آخر ایستاده است.
مردم ایران اراده کرده اند که این رژیم را سرنگون کنند و با مبارزه و تلاش خستگی ناپذیر مقاومت ایران سرنگون خواهند کرد.
شما باید دادخواهی مادران شهدا و خانواده بازماندگان قتل عامل ۶۷ را بشنوید و رژیم جنایتکار آخوندی را به جرم اعدام سی هزار انسان بی گناه پای میز محاکمه بکشانید.