با نیم نگاهی به مواضع اخیر کارگزاران حکومتی در زمینه خبر رسانی برسر خشکسالی، بخوبی می توان نه تنها به ابعاد وخیم این بحران، بلکه فراتر از آن به مخرج مشترکی بنام «فقرشدید و رشد خشکسالی» در حاکمیت غارتگر ولی فقیه رسید.
اگر تا چندی پیش بحران آب تنها به نواحی مرکزی، جنوبی و جنوب شرقی کشور محدود می گردید، اکنون وضعیت بقدری روبه رشد گذاشته است که عنقریب بزرگ شهر های کشور مانند اصفهان، مشهد و یا تهران با بی آبی روبرو خواهد شد. مدیرعامل حکومتی در شرکت آب ضمن اعتراف به این بحرن، از جمله گفت: «تهران با فقر جدی منابع آبی و بیلان منفی ۱۵۰ میلیون مترمکعبی سفرههای زیرزمینی روبهروست».
(سایت حکومتی خبرآنلاین ۲۴ دیماه ۱۳۹۵)
ترجمان این جملات به معنای کاهش شدید حجم آب در پشت سد های کشور بویژه در استان مرکزی است. برای نمونه خبرگزاری حکومتی مهر (۲۵ دیماه ۱۳۹۵) در مطلبی ضمن اشاره به این واقعیت، نوشت: «به استناد آخرین آمار ثبت شده از وضعیت حوضههای اصلی آبریز کشور از ابتدای سال آبی جاری تا چهارشنبه ۲۲ دی ماه امسال، میزان ورودی آب به ۱۶۹ سد کشور هفت میلیارد مترمکعب بوده است.
این در حالی است که حجم آب ورودی به ۱۶۹ سد کشور در مدت مشابه سال قبل حدود ۱۱ میلیارد و ۱۰۰ میلیون مترمکعب بوده است. میزان آب ورودی به سدهای کشور در مقایسه با مدت مشابه پارسال حدود ۳۷ درصد کاهش داشته که بیشترین کاهش ورودی مربوط به حوضه آبریز قرهقوم و سرخس با ۶۲ درصد بوده است».
به موازات این واقعیات نیز باید به نبود سیاست های ضد بحران از سوی دولت آخوند روحانی اشاره نمود که به یقین به این وضعیت فاجعه آمیز ضریب زده است. این کارگزار رژیم با اعتراف به این حقیقت و وجود بلبشو در وزارت نیرو اضافه می کند: «چندینسال است که وزارت نیرو درباره وضعیت نامناسب آب کشور و قطع شدن یا جیرهبندی آب هشدار میدهد، اما به سبب عملکرد مناسب خود این وزارتخانه یا عملکرد مناسب طبیعت، این اتفاق نمیافتد». (همان منبع بالا)
بحران بی آبی در کشور در حالی روبه افزایش گذاشته است که بنابر داده های مرکز خشکسالی ایران، قریب ۸۴ درصد مساحت کشور اکنون به طرق مختلف با خشکسالی روبرو شده است. به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا (۲۵ دیماه ۱۳۹۵): «۳۳ درصد مساحت کشور خشکسالی خفیف، ۴۱ درصد خشکسالی متوسط، ۱۰ درصد خشکسالی شدید و دو دهم درصد خشکسالی بسیار شدید دارند».
همچنین درحالیکه دولت آخوند روحانی تلاش می کند تا مردم را مقصر این بحران قلمداد نماید و الگوی مصرف آبی را از عوامل مهم برای بروز خشکسالی فزاینده جلوه دهد، اما واقعیات در رژیم آخوندی بیان کننده حقیقت دیگری هستند. نمونه هایی مانند وجود باند های مافیایی مانند مافیای آب، طرح های نظامی سپاه پاسداران، انتقال های غیر استاندارد آب رودخانه ها، سد های غیر اقتصادی و استفاده های غیر مجاز از منابع زیر زمینی آب تنها بخش از دلائل واقعی بررای بروز بحران آب در کشور می باشند.