لازم نیست تاریخ نحس و نکبتبار سی و اندی ساله کفتاران عمامه بسر را ورق بزنیم. نگاهی به فجایع یک سال گذشته کفایت است. اسیدپاشی بر سر و صورت زنان آزاده مهین که بسا هولناکتر از اعدام و حلقآویز بیوقفه ملاهاست. شکنجهای مستمر و مرگی تدریجی و دردناک برای خود، خانواده و جامعه.
فاجعه زیستمحیطی: آتشسوزی جنگلها، به راه افتادن سیلهای ویرانگر، طوفانهای کشنده ریز گردها در اقصای نقاط میهن در زنجیر، تصادفات هولناک جادهای و...
سونامی گسترش یابنده امراض لاعلاجی همچون سرطان و... که در اثر استفاده از موج پارازیت دستگاه سرکوب و شکنجه سپاه جور و جنایت ملاها سرچشمه میگیرد.
فاجعه گورخوابها، لوله خوابها، توالت خوابها و... در اثر فقر و فساد افسارگسیخته عاملان و آمران بزرگ عمامه داران.
آتشسوزیهای گسترده در اماکن عمومی، پالایشگاهها، بازار و... که آخرینش آتشسوزی در ساختمان پلاسکوست. جزغاله شدن آتشنشانان قهرمان و به خاک سیاه نشستن هزاران تن از مردم زحمتکش و داغدار. ابعاد حادثه و تبعات و تأثیراتش بهقدری است که خودشان از آن با عبارت فاجعه پلاسکو نام میبرند. هنوز از خاکستر ساختمان پلاسکو شعله برمیخاست که جمعی از کوله بران محروم کردستان ایران در زیر کوهی از برف دفن شدند. متأسفانه به دلیل حساسیت و اهمیت فاجعه پلاسکو کمتر به فاجعه سیل درسیستان و بلوچستان و سرنوشت دردناک کولبران هموطن مرزنشین پرداخته شد. داستان کولبران کردستان و جنایتی که از جانب قاتلان حرث و نسل مردم ایران بر آنها وارد میشود حادثه تازهای نیست.
فقط در سال گذشته اخبار مندرج در رسانههای خود رژیم حاکی از به قتل رسیدن حداقل بیش از صد نفر کوله بر کردستانی است. در میان قربانیان از جوان ۱۵ ساله دیده میشود تا مردان کهنسال هفتاد و هشتاد ساله. اخیراً گزارشگر یکی از تلویزیونهای خارجی گزارش کوتاهی از مرز بین کردستان عراق- ایران دراین رابطه پخش میکرد که بسیار دردناک و غمانگیز بود. (۱)
درویدیوکلیپ کوتاه دیگری به زبان کردی، کوله بری حزنانگیز میسراید:
گناهمان چیست که مرزنشینیم، دوریم از همهجا. دستمان خالی است، آه نداریم پس برای نان چه کنیم!
گناهمان چیست که همگان و همهکس خفتند و ما بیداریم!
کولبری درد است، قصه مردمی است که به هجران نان مبتلا شدهاند.
مرگ کوله برفقط آماراست... فاجعه نیست! (۲)
کوله بران و احشامشان فقط به دست حرامیان رژیم نیست که به رگبار بسته میشوند. بسیاری از آنها در رودخانههای خروشان آن دیار غرق میشوند. برخی از کوهپایهها به درهها پرتاب میشوند و برخی در لابلای برف و بوران جان میبازند. در بحبوحه اعتراضات بهحق مردم در رابطه با آتشنشانان فداکار در فاجعه پلاسکو، کوله بران محرومی در شبی تیره وتار زیر خروارها برف مدفون شدند. مردم غیور و مهربان محلی بهمحض اطلاع از وقوع حادثه با کمترین ابزار و با چنگ و ناخن برای نجات آنها شتافتند. تنها چهار نفر از کوله بران نجات یافتند و مابقی در حدود دوازده نفر جان باختند.(۳)
راستی مسئول اینهمه فساد، جنایت و فاجعه کیست و چه باید کرد؟!
گذشت زمان و تجربه تاریخ به ما نشان داده است که برای در امان ماندن از گزند افعی شرزه و مار زنگی لاجرم باید سرمار را به سنگ گران کوبید و له کرد. کوله بران زحمتکش کردستان ایران، تن بر آتشسپردگان ساختمان شعله ور پلاسکو، قهرمانان در زنجیر در زندانها، دانشجویان غیور دانشگاهها ... و کارگران جان به لب رسیده اراک شعارشان این است:
زیر بار ستم نمیکنیم زندگی، جان فدامی کنیم در ره آزادگی... وای از این وضع ... وای از این وضع!
سرسلسله جنبان اسید پاشان، آمران به رگبار بسته شدن کوله بران، آوارگی کودکان و زنان بیپناه در سراسر کشور، پیدایش پدیده گورخوابها و... را باید فقط در یک جا سراغ گرفت. مسبب همه این جنایات انتقام ناگرفته، فاجعه حاکم شدن آخوندها بر میهن در زنجیراست. فاجعه فاجعه ها غصب حاکمیت مردم توسط ولیفقیه و ادامه حاکمیت بزرگ عمامه داران است. برخیزیم و گامی فرا پیش نهیم.
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=10154035139751441&id=76683931440&_rdr
2-https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=10154000975872271&id=108514667270&_rdr
3- https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=1724246417904534&id=1446732415655937&_rdr