یک گزارش حکومتی ضمن اشاره قطره ای به بحران کولبران در رژیم آخوندی از جمله می نویسد: «کولبران افراد بیسواد جامعه نیستند، بلکه اکثریت آنها افراد تحصیلکرده و دارای مدارک عالی دانشگاهی هستند که به دلیل عدم اشتغال و کمبود درآمد به کولبری در مرزها روی آوردهاند». (خبررگزاری حکومتی ایلنا ۱۴ بهمن ۱۳۹۵
واقعیت در حاکمیت سرکوبگر و غارتگر ولی فقیه این است که به دلیل بیکاری گسترده در استان های ضربه پذیر و بویژه در کردستان و بخش های بزرگی از آذربایجان و همچنین در نبود زیر ساختارهای صنعتی و تولیدی، بسیاری از خانواده ها از سر استیصال به شغل کولبری روی آورده اند. انسان هایی که در برف و بوران سرما و در شرایط طاقت فرسا محصولات و نیاز های مردم در مناطق مرزی را از دره ای به دره ای و از کوهی به کوه دیگربر کول های نحیف و بدن های رنجور خود می کشند. در تازه ترین نمونه آن نیز، آن عده که از تیرمزدوران سپاه پاسدران در امان مانده بودند، زیر خروارها برف و با ریزش بهمن جان خود را از دست دادند.
دراین رابطه این گزارش با اشاره به بی بضاعتی و تهی دستی کولبران می افزاید: «کولبران جان باخته سردشتی که برای بدست آوردن روزی و لقمهای نان، جان شیرین خود را در اثر سقوط بهمن از دست دادند، اقشار ضعیف جامعه بودند که به دلیل کمبود درآمد و مشکلات مالی این شغل خطرناک را انتخاب کرده بودند».
همچنین سخن از انسان های دردمندی است که اساسا این نظام ضد ایرانی برای آنها هیچ جایگاه و ارزش انسانی و اجتماعی قائل نیست. مرگ چهار کولبر بی نان نشان طی هفته گذشته بر اثر ریزش بهمن و یا کشتار کولبران از سوی نیروهای سرکوبگر رژیم تماما مبین نبود جایگاه اجتماعی این قشر محروم و زحمت کش در حکومت ولی فقیه است.
یک کارگزار حکومتی ضمن اعتراف به این واقعیت و همچنین بحران مالی کولبران و وضعیت معیشتی آنان اضافه می کند: «این افراد برای صد هزار تومان درآمد کالاهای سنگین را به کول کشیده و به خارج از مرز رد میکنند...در پلاسکو 4 هزار نفر امرار معاش میکردند و آنقدر این حادثه تاسفآور بود که من به محض شنیدن آن شاگردان خود را برای تسلیتگویی به ایستگاه آتشنشانی شهر بردم اما نکته اینجاست که در استان من پلاسکویی وجود ندارد که 4 هزار نفر از طریق آن نان بخورند. مردم من شغل و بیمه و درآمد ندارند». (خبرگزاری حکومتی ایلنا ۱۴ بهمن ۱۳۹۵)