خبر خیلی با هیجان و باشکوه بود و بشارت بزرگی را نوید می داد.
بعد از ۱۴ سال این دیدار معنا و مفهوم خاص خود را در مدار مبارزه برای سرنگونی هیولای ولایت فقیه، بهمراه داشت.
رزمندگان اشرفی بطور سازمانی در آلبانی مستقر شده اند. سال پیش چنین تصوری غیر ممکن و دور از ذهن به نظر می آمد. اما پایداری فوق طاقت انسانی اشرفیان، آنهم با پرداخت بهای سنگین و با آرمان آزادی و سرنگونی تمامیت حکومت و استبداد دینی ایران، این امکان را فراهم ساخت.
مجاهدین خلق ایران که از بدو روی کار آمدن حکومت بنیادگرای خمینی با شعار مرگ بر ارتجاع، زمینه مبارزه با "بنیادگرایی تهدید جدید جهانی"را فراهم ساخت در شکل گیری مبارزه جهانی علیه بنیادگرایی نقش اول را بازی می کند. اکنون جهان و منطقه با شعار محوری مجاهدین و مقاومت ایران بر علیه بنیادگرایی، هم سو و همگرا شده اند. بهمین دلیل دوران تغییر در شرایط کنونی ملموس و قابل فهم است. بهمین جهت مناسبات بین المللی و تعادل قوای جهانی و منطقه ای بین حکومت ولایی و مقاومت سازمان یافته ایران، ناگزیراز تعیین تکلیف است.
هجرت بزرگ و سازمانیافته مقاومت ایران انجام یافته است. مبارزه با بنیادگرایی و تروریسم رژیم ایران در میزهای سیاسی جهان و منطقه بطور جدی جا باز کرده است. مقاومت ایران و رهبریش، که تا چند ماه پیش تمامی تمرکز خود را در حفاظت اشرفیان و دفع انواع توطئه های ارتجاع حاکم بر ایران، مماشات و استعمار صرف می کرد؛ در شرایط کنونی حالت تهاجمی برای سرنگونی استبداد مذهبی را در داخل و خارج پیش می برد.
" خوشحالم که امسال مراسم روز جهانی زن، با حضور گروهی از هزاران پیشتاز اشرفی برگزار میشود که در سالهای کذشته حفاظت از آنها در برابر حملات رژیم آخوندی، بخشی از کوشش و مبارزات خواهران ما در سراسر جهان بود... " ( مریم رجوی آلبانی ۱۷ اسفند ۹۵ بمناسبت روز جهانی زن)".
مقاومت ایران بارها خصوصیات بنیادگرا و صدور تروریسم و ارتجاع حکومت ایران به خارج از مرزها را افشا کرده بود. اما این بار مریم رجوی در آلبانی، صفت بنیادین زن ستیزی رژیم ایران و صدور آن به کل جهان بمثابه یک ایدئولوژی را نیز برجسته کرد. هر چند جهان مماشات تا بحال درهمدستی با بنیادگرایی ایران، آن را یا نادیده گرفته و یا در عمل در تایید آن عمل کرده است. برای نمونه، هر زن دیپلمات اروپایی در سفر شرم آورش به ایران تحت حاکمیت ملایان، برخلاف رسم و آیین خودشان، روسری سر می کند، که نفس این عمل توهین به زنان ایرانی و تایید ارتجاع و صفت زن ستیز حکومت بنیادگرای ایران بود. این نوع دیدارها شرم آورتر است؛ زیرا همین هزار زن اشرفی و میلیونها زن ایرانی بودند که در سنین جوانی و در دورانی که میلیشیای مجاهد خلق نامیده می شدند، زنجیر می بستند که چماقداران خمینی زنان بی حجاب، در تظاهراتشان علیه حجاب اجباری را ، سرکوب و دستگیر نکنند. پس شکوه دیدار امسال افشای تمام عیار صفت زن ستیز استبداد مذهبی ایران و عملکرد بی پرنسیپ زنان دیپلمات و مماشاتگران غربی در سفر به ایران و خوردن چای و قهوه در زیر سقف خیمه ولایت فقیه ایران بود. این افشا شدنها، افتخار بزرگی برای مقاومت ایران و رهبری آن بود.
آری خبر با شکوه بود از جمله آنجا که مریم رجوی در مقابل زنی مجاهد خلق زانو زد که بر اثربمباران پایگاههای ارتش آزادی در دوران اشغال عراق هر دو پای خود را از دست داده بود. به سان بوسیدن دست نغمه سرای آزادی ایران مرضیه در آخرین روزهای عمرش در بیمارستانی در پاریس.
و بازهم خبر با شکوهتر و تاثیر گذارتر بود که مریم رجوی در همین سخنرانیش در آلبانی مفهوم عمیق و آگاهی بخش برابری زن و مرد را بیان داشت که:
" رهبری زنان وقتی بصورت یک نهاد پایدار به بار می نشیند که ضرورتا با مسئولیت پذیری مردان مومن و معتقد به آرمان برابری همراه باشد. بدون وجود مردانی که آرمان برابری را پیشاروی خود قرار داده و برای برقراری آن قیام کرده باشند، رهبری زنان صورت واقعی به خود نخواهد گرفت. تجربه رهبری زنان در جنبش ما، با نقش افرینی صفی از این مردان، از این پیشگامان دنیای تازه، امکان پذیر شد. ... "