هر چند که آنچه در مورد سابقه و حال یکدیگر و فجایع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گفتند، تنها نوکی از قله سلسلهای از کوههای یخ بود که طی بیش از سه دهه حکومت سیاه آخوندی بر سر مردم ایران خراب کرده بودند؛ و تازه این در حالیست که همگی آنها منجمله آخوند رئیسی و روحانی به این واقعیت اذعان میکنند که سینههایشان از پروندههای سنگین یکدیگر پر است ولی به صلاح نظام نمیبینند که در این رقابتهای بهاصطلاح انتخاباتی رو کنند ...
بدون تردید خروجی و نتیجه این مناظرههای کنترل شده، علیرغم هشدارهای و دستورالعملهای آخوند خامنهای و خرچنگ نظام، خاتمی، به تمامی مردم ایران و جامعه بینالمللی نشان داد که وضعیت اسفبار فعلی کل کشور، محصول و کارکرد بیش از سه دهه حاکمیت تمامیت نظام جنایتکار و فاسد ولایتفقیه از سر تا ذیل آن است.
از این مناظرههای بهخوبی روشن بود که این جنگ جناحها چه غالب و چه مغلوب، برای دفاع از حق مردم ایران، برای تحقق آزادی و دمکراسی، برای ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی و برای منع هرگونه تبعیض جنسی، قومی و مذهبی نبوده و نیست، بلکه جنگ قدرت جناحهای نظام آخوندی بر سر تقسیم مناصب برای چپاول هر چه بیشتر اموال و ثروت ملی مردم رنجدیده و خیانت شده، ایران است که در رأس تمامی آنها خود خامنهای دجال قرار دارد.
آخوندهای دینفروش در میدان ربودن گوی مقام و منصب از یکدیگر برای فراهم کردن زمینههای دزدیهای نجومی برای خود و عمله و اکره و آقازادههایشان، دست به هر افشاگری علیه یکدیگر و همچنین هرگونه جنایتی علیه مردم ایران، خواهند زد.
در کارنامه سیاه نظام انحصارطلب و دیکتاتوری ولایتفقیه چه در دولتهای قبلی و چه در دولت فعلی نه تنها هیچ آثاری از سازندگی، گسترش واحدهای تولیدی، ایجاد اشتغال، امنیت شغلی، ایجاد خدمات اجتماعی و تحصیلی برای اقشار مختلف مردم ایران بهویژه جوانان و زنان نبوده و نیست بلکه برعکس تنها پرونده قطور قتل و جنایت و فساد و تروریسم و جنگافروزی است که هر چه بیشتر رشد کرده است.
اگر کسی در این نظام بخواهد ادعای مردمگرایی داشته باشد باید در اولین گام قانون اساسی نظامی دیکتاتوری ولایتفقیه را منسوخ کند، سپاه پاسداران ظلمت و تباهی و نیروهای تروریستی و جنگافروز سپاه قدس را منحل کند و در یک کلام تمامیت این نظام پلید و فاسد را سرنگون کند.
کاندید مطلوب خامنهای، آخوند ابراهیم رئیسی، یکی از چهار عضو کمیته مرگی است که خمینی برای قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ تعیین کرد این آخوند جنایتکار احکام اعدام برای هزاران زندانی سیاسی را صادر کرده است؛ و بعدازآن نیز خامنهای او را بهعنوان نماینده خود در مناصب بالاتر و ازجمله ریاست تولیت آستان قدس رضوی، یکی از مهمترین و قویترین نهادهای مالی نظام ولایتفقیه گماشت.
این در حالیست که شماری از اعضای کابینه و نزدیکان روحانی بهویژه آخوند مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری او نیز بهمراه رئیسی جنایتکار، یکی از اعضای کمیته مرگ در قتلعام ۳۰ هزار تن از زندانیان سیاسی مجاهد بوده است. علاوه بر این روحانی به گفته خودش در ۳۸ سال گذشته در همه تصمیم گیریهای نظام آخوندی نقش داشته و دست کم بیش از ۱۶ سال بهعنوان نماینده خامنهای در مناصب مختلف امنیت ملی به کار گمارده شده بود؛ و نقش او در اعدامها و سرکوب حرکتهای اجتماعی بهویژه قیام دانشجویان در سال ۸۸ جزیی از این کارنامه سیاه است.
بنابراین علیرغم سرکوب و بگیر و ببند، حامیان مقاومت سازمان یافته مردم ایران، بر سر هر کوی و برزن با شعارنویسی، پخش تراکتها و چسباندن پوسترهای رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، خانم مریم رجوی، در اقصی نقاط ایران فریاد میزنند که رای واقعی مردم ایران، نه به تمامیت رژیم تاریخ در رفته ”ولایتفقیه”، نه به روحانی شیاد و نه به رئیسی جلاد بلکه آری به سرنگونی تمامیت این رژیم جنایتکار و آری به استقرار آزادی، دمکراسی و حاکمیت مردمی است.