واقعیت این است که خامنهای سرمایهگذاریهای هنگفتی از جیب مردم محروم و تحت ظلم و ستم امان، برای توسعه تروریسم و بنیادگرایی در منطقه انجام داده است، بر این منطق اکنون شاهد هستیم که حاکمیت به موازات از دست دادن پروژه بمب اتمی و برهم خوردن تعادل بیرونی، به دنبال استراتژی جایگزین دیگری بنام به دست آوردن «زمین» در کشورهای منطقه و بهویژه در عراق، سوریه، لبنان و یا یمن میباشد. اگر مبنا را همان سیاست کلی حاکمیت یعنی برپایی «اتحاد جماهیر اسلامی» قرار دهیم، در آنصورت بهتر میتوان به عمق این سرمایهگذاری برای ایجاد» خاکریز» در کشورهای منطقهای و اسلامی رسید. در این راستا مهمترین ابزار صدور برای این سیاست مخرب نیز همان نیروی تروریستی قدس و زیر شبکههای تروریستی رژیم در جایجای منطقه بحرانی خاورمیانه و یا شاخ آفریقا است.
در چارچوب این سیاست مخرب نیز شاهد هستیم که صدور «موشک، سلاح و پول» به نیروهای تروریستی وابسته به رژیم مانند حوثیها در یمن و یا حزب الشیطان در لبنان، حشد الشعبی در عراق، حمایت از بشار اسد خونریز و یا حمایتهای آشکار و پنهان از «القاعده و طالبان» تنها نمونههای کوچکی از این سرمایهگذاری ولیفقیه برای برهم زدن تعادل منطقهای را به نمایش میگذارند.
در این رابطه العربیه با اشاره به اهداف این کنفرانس و چشمانداز سیاستهای اتخاذ شده، گزارش داد: «تنها طرفی که از سفر دونالد ترامپ به ریاض و حضورش در جلسات سران کشورهای عربی و اسلامی که زیان میبیند رژیم آخوندی است. هدف مهم این کنفرانسها برقراری ثبات اقتصادی و امنیتی آیندهدارو وضعیتی است که رژیم آخوندی به دلیل دخالتهای مستمر در کشورهای منطقه و به هم زدن ثبات این کشورها و نادیده گرفتن قوانین بینالمللی و مورد تهدید قرار دادن کشتیرانی بینالمللی در خلیجفارس و بابالمندب بهصورت مستقیم یا توسط آلت دستهای فرقهگرایش بهعنوان دشمن مشترک برای عربستان و آمریکا محسوب میشود».
به یقین شکلگیری این ائتلاف فرا منطقهای که در آن شخصیتهایی مانند پرزیدنت عباس، رهبر فلسطینیان نیز شرکت داشت، بهخوبی مبین واقعیتی بنام «ایزولاسیون» رژیم آخوندی و نیز» چرخش اوضاع منطقه» علیه دیکتاتوری خامنهای میباشد. وضعیت به حدی برای «مقام معظم» بغرنج شده که پاسدار رضایی، دبیر مجمع مصلحت نظام بیمحابا میگوید»: مسئولان کشور این ائتلاف را جدی بگیرند»! (خبرگزاری حکومتی مهر ۱ خرداد ۹۶)
همگان میدانند که خامنهای در سایه سیاست مخربی بنام «مماشات» و شکست استراتژی ایالاتمتحده در کشورهایی مانند عراق که برای رژیم بیش از ۱۰ سال فرصت بقاء خرید و نیز به یمن خلع سلاح مجاهدین در اشرف قهرمان، اکنون تلاش دارد تا به ضرب زور و صدور تروریسم از طریق بسیج نیروهای بنیادگرا در منطقه، به سیاست مخرب باجگیری و کشورگشایی ادامه دهد.
اما چرخش دوران، پایداری اشرفیان قهرمان دز زندان لیبرتی و عزیمت تمامی آنان به آلبانی و نیز شکست سیاست مماشات برای حفظ رژیم و یا رسیدن به سرابی بنام «مدره نمایی» اکنون راه بدانجا برده است که ولیفقیه به عیان میبیند، چگونه نظام پوسیده و غرق بحران وی طی یک هفته و از سر ناچاری متحمل دو شکست سنگین شده است.
در صحنه داخلی پیشرفت جنبش مقاومت و یا فراگیر شدن موضوعی بنام «دادخواهی و تحریم گسترده نمایش انتخابات» و در صحنه منطقهای و بینالمللی، آنهم درهمان روز پایان نمایش انتخابات با شکل گرفتن جبههای علیه» سیاستهای بنیادگرایانه» رژیم آخوندی، تماماً موئید واقعیتهای سرسخت علیه ولیفقیه میباشند.
سخن از جبههای است که پایهگذار آن نیز اتفاقاً مقاومت ایران و خانم مریم رجوی میباشد. بهواقع این مریم رجوی بود که برای نخستین بار (۲۳ آذر ۱۳۸۲) هشدار داد: «تکرار میکنم! خطر دخالتهای رژیم در عراق صد بار خطرناکتر از تهدید اتمی است».!
و باز این مقاومت ایران بود که کشورهای اسلامی و منطقهای و نیز تمامی نیروهای دمکرات و انسانهای آزاده را علیه «ولایتفقیه» و علیه مطامع هار رژیم برای کشورگشایی در چارچوب تشکیل» جبهه متحد ضد بنیادگرایی» فراخواند.
به یقین نقش اصلی و اساسی برای رسیدن به هرگونه تحول بنیادین در ایران را مردم و مقامت ایران و مجاهدین خلق ایفا میکنند. برای خروج از این وضعیت بحرانی و برای رسیدن به صلح، حسن همجواری و خلاصی از افعی ولایت در منطقه منطقاً سقوط بشار اسد، خلع ید از رژیم در کشورهایی مانند عراق، سوریه، یمن و لبنان، لیست گذاری سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس و نیز حمایت از مقاومت ایران و مجاهدین خلق، مکمل پازلی بنام «جبهه متحد» علیه بنیادگرایی هار خامنهای میباشند.