در تمام جهان امروز وقتی شهروندان کشوری مورد تهاجم تروریستی واقع میشوند روسای دولت و رهبران آن جوامع بلافاصله به صحنه میایند و ضمن همدردی با مردم موضع دولت را علیه تروریسم اعلام مینمایند، در ایران آخوند زده اما ازین خبرها نیست وبطوریکه تمام جهان و رسانهها در محکومیت عمل تروریستی موضع گرفتهاند ولیفقیه پوسیده وارد میدان میشود و آنرا «ترقهبازی» اعلام میکند و نه تنها حتی یک کلمه به مردم و بازماندگان کشتار اشارهای نمیکند بلکه از آن تیغی برای سلاخی همین مردم و خطونشان کشیدن برای جناح دیگر میسازد و به زبان بسیجی فهم فرمان «شرکت فعال داشته باشید» و «تماشاچی نباشید» و «مأیوس نشوید» جهت سرکوب مردم صادر میکند.
یک نگاه از تصویری وسیعتر که موقعیت رژیم آخوندی را در مختصات سیاسی داخلی و منطقهای وجهانی ترسیم میکند بهطور «آشکاری» حاکی از این حقیقت است که عملیات تروریستی اخیر در تهران هرچه که باشد باعث «ذوقزدگی» ولیفقیه ارتجاع گردیده تا از آن برای سرکوب و خفقان بیشتر در جامعه ایران از یکسو و حفظ تعادل از دست رفته خود در داخل و در خارج از ایران بهره ببرد.
قطببندیهای جهانی و منطقهای در خارج، جنگ قدرت در درون رژیم فاسد ولایتفقیه و شکست سنگین خامنهای در انتخاب رئیسی به عنوان رئیسجمهور نظام وازهمه مهمتر جنبش دادخواهی مردم ایران در کف خیابان که به ابتکار مقاومت سازمان یافته سازماندهی گردیده، جملگی تصویری ارائه میدهد که در طول سیوهشت سال حاکمیت «زندان و اعدام» بیسابقه بوده بطوریکه رژیم زهر خورده را در پائین ترین نقطه در حیات ننگینش قرار داده و سراسیمه نموده است.
در خلال چهار دهه حاکمیت ولایتفقیه در شرایط کمی مشابه شرایط امروز خمینی که خود بنیانگذار این جرثومه غارت و فساد بود نیز از همین دست واکنشها را با توجه به سایه پر عطوفت دستگاه مماشات و جنگ کویت و اشغال عراق و... انجام میداد در مقاطعی خود را با جنگ با عراق، حکم قتل سلمان رشدی، کشتارهای ابتدای سال شصت و قتلعام زندانیان مجاهد و مبارز در سال شصتوهفت و در این دههی اخیر حفظ حرمین در سوریه و... ادامه میداد.
امروز اما داستان شکل دیگری دارد و بسیاری از «امدادهای غیبی» همانطور که از «غیب» نازل شده بود غیب شدهاند و فرجه رژیم در این زمینه ته کشیده وعنقریب است که سپاه پاسداران و عوامل دست نشاندهاش در منطقه در تحریم و لیست تروریستی قرار گیرند، اجماعی وسیع از کشورهای مسلمان در منطقه بر علیه صدور تروریسم و نقطه اتکا و منبع «لجستیکی و ایدئولوژیکی» آن یعنی رژیم آخوندی متحد وهم جبهه گشتهاند ابر قدرت مماشاتگر سازی دیگر ارکستر نموده، قلب اتمی رژیم بتون آرمه گردیده جام زهر اتمی سر کشیده شده و بزرگترین و پیگیرترین دشمن رژیم یعنی مجاهدین و مقاومت ایران با تشکل کامل سازمانی از قفس ارتجاع و استعمار جهیده و به «مکان امن» رسیدهاند و در یک کلام تمام ظرفیتهای مکارانه و شانسها «بادآورده» و استمالتهای دیرینه به پایان رسیده، حال با این تفاسیر داعش هم «بهصورت پدرخوانده خود چنگ کشیده».
اکنون با توجه به نکات فوق که بخش بسیاراندک و قابل رؤیت زوال این هیولای ضد تاریخی را نشان میدهد میتوان تا اندازهای از علل وحشت ولیفقیه پوسیده و در فساد تنیده ارتجاع حاکم در واکنش هراس آلود، وحشتزده و احمقانهاش از تعبیر «ترقهبازی» و فرمان به «تماشاچی ومایوس نباشید» درک نمود.