وضعیت بحرانی اقتصادی و معیشتی مردم که قریب هشتاد درصد از جامعه را به نفس زدن انداخته است، به حدی روبه وخامت گذاشته که پاسدار قالیباف در نمایش انتخابات حکومت در خردادماه گذشته به صراحت از وجود «۱۰ میلیون زیر خط فقر مطلق» و آخوند جلاد رئیسی از «۱۶ میلیون حاشیهنشین» خبر دادهاند.
اخیراً نیز پاسدار لاریجانی رئیس مجلس ارتجاع در جریان جنگ باندهای حکومتی در سخنانی ضمن اعتراف به عدم سرمایهگذاری حکومت در زمینههای اقتصادی و عمرانی گفت: «اکنون ۹۰ درصد بودجه کشور، بودجه جاری و تنها ۱۰ درصد بودجه ایران برای بودجه عمرانی است، تأمین بودجه عمرانی کشور هم با فروش اوراق مشارکت است». (خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس ۲۲ تیر ۹۶)
ترجمان جملات این پاسدار حکومتی همان آمار و ارقام داده شده از سوی بانک مرکزی حکومت از ابعاد درآمدهای دولت آخوند روحانی است. بنابراین آمار (سایت حکومتی فرهنگ نیوز ۱۸ خرداد ۹۶) درآمدهای دولت آخوند روحانی تماما بر دو محور فروش نفت و گاز و یا اخذ مالیاتهای سنگین از مردم طی سال ۹۵ محقق شده است.
این گزارش مینویسد: «درآمدهای مالیاتی محقق شده در سال گذشته ۱۰۱ هزار و ۴۷۰ میلیارد تومان و سایر درآمدها ۴۴ هزار و ۵۲۰ میلیارد تومان بوده است. به این ترتیب حدود ۹۷ درصد از درامدهای مالیاتی مصوب محقق شده است.
منابع حاصل از فروش نفت و فرآوردههای نفتی در سال گذشته ۷۳ هزار و ۸۸۰ میلیارد تومان بوده که ۵۵ هزار و ۱۹۰ میلیارد تومان آن فروش نفت خام و ۱۶ هزار و ۸۶۰ میلیارد تومان حاصل از صادرات فرآوردههای نفتی و میعانات گازی بوده است».
همچنین آخوند روحانی نیز در تازهترین سخنان خود با اشاره به نقش مخرب رژیم در منطقه و سرمایهگذاریهای کلان ولیفقیه برای صدور تروریسم و کشورگشایی گفته بود: ««وقتی ما میگیم کمک به ملت عراق بعضیها فکر میکنند فقط فداکاری جانی است که عدهای فداکاری میکنند درسته عدهای با جان فداکاری میکنند و باید قدردانی کنیم اما حقوق اینها رو کی تأمین میکنه؟ سلاح اینها رو کی تأمین میکنه؟ تمام سلاحی که عراق نیاز داشت برای مبارزه با داعش کی تأمین کرد؟ پولش رو کی تأمین کرد؟ در شرایط تحریم، نیازهایی که مردم سوریه داشتند پولش رو کی تأمین کرد؟». (سایت حکومتی الف ۲۰ تیر ۹۶).
این سخنان بدان معنا است که اولویتهای دولت آخوند روحانی اساساً رسیدگی به وضعیت اقتصادی و ریشهکن کردن فقر و فلاکت و بیکاری و بهبود وضعیت جامعه نیست، بلکه همانگونه که وی بهصراحت اعتراف کرده است، بخش بزرگی از درآمدهای نفت و گاز کشور یا صرف ساخت سلاح و موشک و یا جنگافروزی و صدور بنیادگرایی به کشورهای عراق و سوریه میشود.
بدینسان ملاحظه میشود که چرا و به چه دلیل تنها ۱۰ درصد از بودجه کل کشور صرف برنامههای عمرانی میشود؛ زیرا با هزینههای سنگین صدور تروریسم و مخارج جنگهای رژیم در سوریه و یمن و کمکهای مالی دیکتاتوری خامنهای به بشار اسد و یا گروههای تروریستی اساساً دیگر پولی در صندوق کشور برای رسیدگی به مردم و بحرانهای حاد اقتصادی، تولیدی، عمرانی و معیشت باقی نمیماند.
بهموازات این واقعیات و از آنجائیکه دولتهای دست نشانده ولیفقیه تماما دولتهای «رانتی» و دارای ساختار مدیریتی بسیار پر هزینهای بوده و اساساً بههیچوجه پاسخگو به مردم و افکار نمیباشند. النهایه هر آنچه که از تتمه جنگافروزیهای رژیم در صندوق حکومتی باقی میماند، یا در فساد و چپاول و یا در ساختار فاسد حکومتی هزینه میگردد.