بسیاری از کارشناسان مسائل منطقهای بینالمللی از فردای قانونی شدن لایحه تحریمهای جدید، چشمانداز را برای رژیم آخوندی بسیار تیره و تار میبینند؛ زیرا این تحریمها که نظام آخوندی از آن بهعنوان «مادر تحریمها و سیاهچاله» نام میبرد، دارای طول و عمق بیانتهایی است که بنا برداده های حکومتی بیش از ۵۰۰۰ فرد حقیقی و حقوقی در درون و بیرون را شامل خواهد شد.
بر اساس این مصوبه قانونی، رئیسجمهور ایالاتمتحده پس از ۹۰ روز باید دست به اعمال تحریمهای جدید علیه سپاه پاسداران و عوامل رژیم و یا طرفهای مالی، تجاری آخوندها بزند.
همچنین این لایحه قانونی وزیر خارجه آمریکا را موظف مینماید تا فهرستی از ناقضان حقوق بشر، عاملان و آمران شکنجه، اعدام و سرکوب مردم در داخل ایران را تهیه و برای برنامهریزی تحریمهای بیشتر به دولت آمریکا ارائه دهد.
بدینسان ملاحظه میشود که تحریمهای جدید نه تنها به موضوعاتی مانند پروژههای موشکی سپاه پاسداران، اعمال تروریستی این ارگان و زیر شبکههای آن در منطقه و بهویژه کشورهای اسلامی و عربی رسیدگی میکند، بلکه فراترازآن به ناقضان حقوق بشر در ایران نیز راه برده است.
سناتور منندز، از طراحان تحریمهای جدید در سخنانی با اشاره به عمق، وزن و نیز دلائل برای این سیاست جدید، از جمله تاکید کرده است: در این لایحه رژیم ایران به خاطر زیرپاگذاشتن قوانین و نظم روابط بینالمللی مورد پیگرد قرار میگیرد. ما اخیراً نخستوزیر لبنان را داشتیم. او میگفت اگر شما در مورد حزبالله نگرانید باید منابع مالی حزبالله را پیدا کنید!!!، منابع مالی حزبالله رژیم ایران است و من اضافه میکنم، اگر شما در مورد موشکهای قارهپیمای بالستیکی نگرانید، عامل آن رژیم ایران است، اگر شما در مورد بزرگترین صادر کننده تروریسم نگرانید بازهم رژیم ایران است.
اگر شما در مورد نقض حقوق بشر در درون ایران نگرانید رهبری رژیم ایران است.
به همین دلیل این لایحه فرستادن پیامی به رژیم ایران است که نقض قوانین بینالمللی عواقب دارد». (سی ان ان ۶مرداد ۱۳۹۶)
بر این منطق اکنون میتوان پیشبینی نمود که نه تنها سپاه و فرماندهان سرکوبگر آن، بلکه بسیاری از متولیان، کارگزاران، وزرا، مدیران کل، فرمانداران، استانداران، نمایندگان خامنهای در شهرهای مختلف، مأموران آشکار و پنهان اطلاعاتی رژیم، عوامل و مزدوران خارج کشوری ولیفقیه تا شخص «مقام معظم» و روسای سه قوه حکومت در دیکتاتوری ولیفقیه که ید طولانی در تروریسم، صدور بنیادگرایی و نقض حقوق بشر در ایران را دارند، بهزودی در لیست تحریمهای جدید قرار خواهند گرفت.
همچنین جا دارد تا در این رابطه به سکوت چند هفتهای خامنهای طلسم شکسته اشاره شود، امری که به گفته بسیاری از کارشناسان مبین خالی بودن چنته دیکتاتور در زمینههای یاد شده میباشد. بر این منطق خامنهای بهخوبی میداند که هرگونه موضعگیری علیه این تحریمها منطقا به خراب تر شدن وضعیت برای رژیم راه خواهد برد.
در ثانی هرگونه پا به میدان گذاشتن شخص اول نظام نیز باید با تهدیدات متقابل برای دلگرمی دادن به نیروهای زهوار دررفته و روحیه باخته رژیم همراه باشد که این نیز وضعیت را «خراب اندر خراب» خواهد کرد، لذا بهخوبی میتوان به دلائل سکوت مرگبار ولیفقیه و پاس دادن موضوع به وزارت خارجه و النهایه به آخوند روحانی پی برد.
آخوند روحانی نیز در یک موضعگیری ۱۰ ثانیهای همان خزعبلات قبلی نظام را تکرار نمود و تاکید کرد «حتما واکنش نشان خواهیم داد»!! و سپس برای شانه خالی کردن از بار سنگین مسئولیتی که خامنهای بر گردن وی گذاشته بود، موضوع را مانند توپ به مجلس رژیم احاله داده است!! مجلس هم تا به امروز خفقان: گرفته و بقول عوام «لام تا کام» سخنی نگفته است!!
شاید جامع ترین تحلیل از آچمز شدن ولیفقیه را بتوان در چند جمله از روزنامه شرق (۸ مرداد ۱۳۹۶) یافت که نوشته است: «آنها به تحریمهایی روی آوردهاند که فوقالعاده پیچیدهتر و فلجکنندهتر است. تا دیروز با پدر تحریمها روبهرو بودیم، امروز با مادر آنها هم طرف هستیم».
نکته پایانی آنکه به یقین این تحریمها علیه رژیم هار آخوندی و سپاه پاسداران «فی سبیل الله» به دست نیامده است. بیش از سه دهه است که مجاهدین و مقاومت ایران بهکرات ضمن افشاگریهای اصولی خود، بر ضرورت اعمال تحریمها و لیست گذاری سپاه پاسداران، عاملان و آمران نقض حقوق بشر در ایران و تمامی زیر شبکههای تروریستی رژیم تاکید کردهاند.
هزاران اطلاعیه افشاگرایانه، کنفرانسهای مطبوعاتی و بینالمللی با حضور صدها شخصیت معتبر داخلی و خارجی و صدها ساعت کار فشرده در پارلمانها و یا در داخل ایران با جمعآوری اطلاعات دقیق از اهداف و شبکههای مخرب اتمی، موشکی و یا زندانهای و شکنجه گران و آمران قتلعامها در ایران، بزرگترین کمک به جامعه بینالمللی بوده است که با آن مردم و مقاومت ایران توانستند چراغ سویی را به تاریکخانه بنیادگرایی و ام القرای ترور و وحشت در ایران روشن نمایند.
به یقین این یک کارزار مردمی، میهنی و ملی است و همانگونه که مجاهدین توانستند ماشین جنگ افروزی خمینی را با خوراندن جام زهر به گل بکشانند و یا درب برنامههای اتمی رژیم را که سالیانه صدها میلیارد دلار هزینه بر گردن مردم محروم ایران می گذاشت، مهر و موم کنند، اکنون نیز این پهنه و این صحنه را بر سر رژیم و حامیان داخلی و ابواب جمع سیاست مخرب مماشات خراب نمودند.
مهرداد هرسینی