پشت این صحنه سازی تکراری و مندرس، رژیم جمهوری اسلامی، حامیان بین المللی او، مزدوران و کارچاق کنانش، و سر سپردگان به خط اصلاحات قلابی و مبلغان ایده ی بریدن دسته چاقو بوسیله ی تیغه ی چاقو، قرار دارند!.
بسته ی تحریم های جدید ایالات متحده آمریکا علیه نظام آخوندی حاکم بر ایران، تن و جان رژیم و حامیان رنگارنگش را به لرزه انداخته است. بویژه که برای نخستین بار یک نهاد به اصطلاح قانونی رژیم، یعنی سپاه پاسداران، بطور مستقیم و با صراحت مهر تروریست بودن را می خورد. این امر ضربه ی خرد کننده ای بر پیکر پوسیده نظام آخوندی است. ترفندهای عجیب و غریب رژیم و حامیانش برای جلوگیری از قانونی شدن این بسته ی تحریمی ـــ که مادر تحریم ها نام گرفته است ـــ از مدت ها پیش به اجرا در آمدند. از جمله می توان به طراحی و اجرای دو آکسیون به اصطلاح تروریستی به اسم داعش در مجلس آخوندی و سر قبر خمینی اشاره کرد.
وزیر امور خارجی رژیم، جواد ظریف، همزمان با اجرای ترورهای سناریوئی!! دور جهان راه افتاد تا با مظلوم نمائی و نوحه خوانی آخوندی، مانع از تصویب طرح تحریم آمریکا علیه رژیم شود. همزمان با سفر او کارشناس نمایان تحت فرمان، در شبکه های ارتباطی و بویژه رادیو و تلویزیون های دست نشانده و متمایل به رژیم آخوندی، کوشیدند داستان رنگ و رو رفته ی گزینه ی نظامی را روی میز بکشانند و آن را به خطر عاجل علیه ایران! و منطقه جا بزنند. گزینه ای که نه تنها روی میز کسی نبوده است، بلکه بطور واقعی و عملن وجود خارجی ندارد
اما همزمان با امضای مصوبه های مجس نمایندگان و سنای آمریکا از طرف رئیس جمهوری این کشور و قانونی و لازم الاجراشدن آن، هم رژیم آخوندی و هم چوب های زیر بغلش با وجود امتحان های شکست خورده ی مکرر، نوحه ی افزایش خطر جنگ علیه ایران را سر داده اند با دو هدف مشخص: هدف نخست اینکه در داخل کشور و برای مردم تحت ستم حاکمیت آخوندی این امر را القاء کنند که منافع رژیم حاکم بر ایران یعنی منافع مردم ایران!(مردمی که چهل سال است در اسارت حاکمیت آخوندی قرار دارند و نمافع و مصالحشان در هر موردی با منافع باندهای حاکم بر کشورمان در تضاد کامل قرار دارد). بنا براین هر نوع پشتیبانی از این تحریم ها یعنی پشتیبانی از افزایش خطر جنگ علیه مردم ایران و منافع آنها!
و هدف دوم اینکه در اجماع بین المللی برای رویاروئی جدی و کار ساز با سیاست های ضد حقوق بشری، جنگ افروزانه و مداخله جویانه در کشورهای منطقه و ایجاد باند های تروریستی رنگارنگ و پشتیبانی مالی و لجستیکی و عقیدتی از آنها،تزلزل، شکاف و چند دستگی ایجاد کنند و از این طریق تنفس گاه و مفری برای حاکمیت رو به مرگشان فراهم آورند!
واقعیت امّا این است:
ــــ احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران یک در ده هزار هم نیست.
ــــ احتمال حمله نظامی آمریکا به رژیم جمهوری اسلامی هم در همین حدود است.
ــــ داغ کردن تنور بحث درباره حمله نظامی آمریکا به ایران، خودش یک سناریو است تا جَو داخل ایران و فضای بین المللی را به سود رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی بچرخاند.
ـــ نباید در تله این بازی افتاد. باید با منطق و استدلال قوی آن را خنثی کرد.
و بالاخره؛ باید بطور مستمر و گسترده، همزمان با طرد و نفی سیاست مماشات با رژیم و ایده ی مداخله نظامی در ایران، بر تعمیق و گسترش پشتیبانی جهانی از راه حل اصلی مساله ایران یعنی سرنگونی نظام ارتجاعی و ضد بشری با قیام مردم ایران، کوشید!.