زندگی: پیوند موج و صخره ها
زندگی: جنگ سکوت و نعره ها
زندگی: باران بغضی در گلو
گم شدن در ژرفی رازی مگو
زندگی؛ چون واحه ای پیش سراب
شادیش در هم شده با اضطراب
زندگی زیبائی گلخنده ای
زندگی شمع به شب تابنده ای
انتظار مهر روشن، زندگی
دیده بگشودن به گلشن، زندگی
زندگی را دست کم هرگز مگیر
زندگی دارد بسی بالا و زیر
زندگی گلخنده ی چشمان تو
گل دهد شادی به باغ جان تو
زندگی یعنی که می خواهم تو را
عشق من باشی،نه با چون و چرا
زندگی یعنی مباش از خود خجل
عاشقی کن،عاشقی،بی خون دل
زندگی زیباست،زیبایش ببین
در حضورش،چین میاور بر جبین