حسین یعقوبی: نانخوران حاشیهٔ بیت

سازمان غیر دولتی شفافیت بین المللی (انترنشنال ترنسپرنسی) که هدف آن تلاش برای مبارزه با فساد و اطلاع رسانی در این زمینه است، در گزارش سال ۲۰۱۶ خود، رژیم ولایت فقیه حاکم بر ایران را در میان ١٧٦ رده، در رتبه ١٣١ طبقه بندی نمود و به این ترتیب آنرا بعنوان “از جمله کشورهای مبتلا به فساد گسترده ساختاری” ارزیابی کرد.

برخلاف اکثر کشورهای جهان، بویژه کشورهای دمکراتیک با حاکمیت قانون که با بکارگیری مکانیزم های کارآمد در صدد ریشه کن کردن پدیده مخرب فساد می باشند، در ایران تحت حاکمیت استبداد دینی اما، گسترش هدفمند و سازمانیافته فساد در ساختار سیاسی و اقتصادی کشور بخشی از پروژه حفظ نظام است! شاید این دیدگاه در نگاه نخست متناقض تلقی گشته و جایگاه و نقش فساد و دزد سالاری (کلیپتوکراسی) در پروژه حفظ نظام مورد پرسش قرار گیرد. نوشته پیش رو نگاهی است هر چند محدود به این موضوع.

نخست باید به این نکته توجه داشت که رژیم ولایت فقیه دیگر به هیچ عنوان قادر نیست شیوه های سرکوبگری "دوران طلایی امام" را برای مهار اوضاع بکار بگیرد. در نتیجه، ظاهرا بیت خامنه ای برای جبران این ضعف و بالانس آن، شیوه جدیدی برای تربیت و حفظ نسلی از نیروهای خدمتگزار، البته با اولویت دادن به "ژن های برتر" را در دستور کار قرار داده است. این خط جدید در دو جمله ساده خلاصه می گردد: "با دشمن برانداز (مجاهدین) نباش و سکوت کن! بعد تا می توانی بچاپ!"
و بدین طریق سالهاست که ترویج پاداش و ترفیع در ازای تملق و چاپلوسی برای نظام جهت کشاندن نیروهای فاقد کاراکتر به باتلاق حاشیه بیت رهبری به "فرهنگ" متداول آنها تبدیل گشته است!
با یک نگاه آماری به سادگی می توان دریافت که فساد در ساختار سیاسی – اقتصادی نظام ولایت فقیه با ضعف و روند فروپاشی (بالاخص ریزش نیرویی) آن رابطه مستقیم دارد. بدین معنی که به تناسب گسترش هر چه بیشتر تنفر عمومی مردم از رژیم ولایت فقیه از یک سو و ضعف و ریزش نیرویی در درون رژیم از طرف دیگر، رژیم آخوندی برای حفظ اندک نیروهای پیرامون خود، چاره ای جز تقسیم سرمایه ها و امکانات کشور بین کسانی که حاضر به حیات انگلی در حاشیه لجنزار ولایت فقیه هستند، ندارد. با این هدف که این افراد تضمین منافع باد آورده خود را در گرو حفظ نظام دیده و در راستای آن کوشا باشند. بدیهی است که هرچه روند فروپاشی رژیم در چشم انداز نزدیکتر قرار می گیرد، نرخ حفظ نیروهای “دارای ژن برتر” اما در حال ریزش نظام بیشتر هم گشته، امری که در دزدی های نجومی سالهای اخیر بیشتر نمایانتر گردیده است.
اما فساد در نظام ولایت فقیه تنها حوزه اقتصاد و قدرت را دربرنمی گیرد. استبداد دینی حاکم بر کشورمان از همان ابتدای قبضه قدرت هرگونه فعالیت فرهنگی، هنری وعلمی جامعه را عملا مشروط به همکاری با دوایر دولتی و امنیتی و کرنش در مقابل حکومت کرد. این رویکرد رژیم البته با مقاومت تحسین برانگیز اکثریت جامعه و با پرداخت بهای سنگین مواجه گردید. نتیجه این سیاست ضد ملی فرار مغزها و سرمایه های ملی و هنری جامعه ما را بدنبال داشت و رژیم در رسیدن به نتایج مطلوب خود با شکست مواجه گردید. به عنوان چاره کار، رژیم در این زمینه نیز اختاپوس فساد برای تطمیع و نهایتا جذب و حفظ عناصری با ظرفیت و کاراکتر لازم "انطباق" برای حیات دوگانه را بکار می گیرد.
شاید تاملی بر “نعش گردانی” اخیر سران دجال رژیم مثال خوبی برای درک موضوع باشد. رژیم ولایت فقیه از روز سه شنبه ۴ تا پنجشنبه ۶ مهرماه تمام امکانات تبلیغاتی خود را حول تدفین جنازه یکی از بسیجیان دبش رژیم که در سوریه به هلاکت رسیده بود، بسیج نمود. پیشتر از آن رژیم با تبلیغات گسترده ای عکس و فیلمی - که صحت و سقم آن هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد - از کشته شدن این بسیجی توسط "داعش" منتشر کرده بود. نهایتا در تاریخ ۹ شهریور، یعنی یک ماه پیش، از ورود جنازه ای به ایران خبر داده شد که ظاهرا مربوط به بسیجی مزبور بوده است! رژیم آخوندی نیز فرصت را غنیمت شمرد و جنازه را موقتا "بایگانی" نمود تا با آمیختن دجالگرانه این موضوع با فضای عزاداری حسینی در ایام محرم، هم خود را دشمن داعش جلوه دهد و هم خوراک آمیخته با حس جوانمردی و وطن پرستی لازم را برای حاضران در سفره فساد خود فراهم نماید.
"جنازه را ابتدا به‌ بهانه طواف به ‌مشهد می برند و پس از یک سری نمایش مجددا به‌ تهران آورده و نمایش مفصلی ترتیب می دهند که به‌طور مستقیم از سیمای آخوندی پخش شد. خامنه ای خود نیز همراه با بسیاری از مهره‌های نظامی و غیرنظامی رژیم در آن شرکت می کند؛ این نمایش مشمئزکننده سپس در اصفهان تکرار می گردد و نهایتاً در نجف‌آباد با تدفین به پایان می رسد.” (از سایت مجاهدین خلق ایران)
اما این تنها بهره برداری دجالگرنه رژیم از این کارناوال تبلیغ مرگ و نیستی نبود.
 متعاقب این نمایش مسخره، سایت های رژیم پر بود از پیام های کسانی که در ساختار حلقه فساد حکومتی، انگل وار دست و پا می زنند و خود را “هنرمند” می نامند! "هنرمندانی" که از حق نگذشته درمددرسانی بموقع به حفظ نظام سنگ تمام می گذارند!
به قسمتی از تملق و چاپلوسی تهوع آور این به اصطلاح “هنرمندان” - که اساسا اعتقادی هم به آنچه بر زبان می آورند نداشته و بیش‌تر از همه هم خود رژیم بر آن واقف است – توجه کنید:
 
"خانه سینما با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که هنرمندان فردا ۵ مهرماه برای تشییع پیکر مطهر شهید محسن حججی به میدان امام حسین(ع) می روند. در متن این بیانیه آمده است:
"امام راحل (ره) فرمودند: "شهادت هنر مردان خدا است" و تبلور عینی این سخن در شهادت هنرمندانه محسن حججی و محسن حججی ها در دوران ما است.
سینماگران ایران که در مراسم جشن خانه سینما به احترام شهید حججی به پا خاستند و هنرآفرینی او را در عرصه پایمردی و دفاع از آرمان های والای اعتقادی در روز ملی سینما گرامی داشتند با ورود پیکر مطهرش به میهن فردا چهارشنبه ۵ مهر ماه ساعت ۹ صبح به میدان امام حسین(ع) خواهند شتافت تا همزمان با سوگواری برای سالار شهیدان، حسین زمانمان؛ محسن حججی را به خانه ابدی بدرقه کنند.” (١)

فساد ساختاری در خدمت حفظ نظام یعنی این!
این حرف های مشمئز کننده در مورد پاسداری به زبان آورده می شود که کار روزانه او و امثال او در خیابانهای کشور سرکوبگری و شکار دگراندیشان و اسید پاشیدن روی زنان شریف میهن بوده و ماموریتشان در سوریه کشتار زنان و کودکان بی دفاع آن کشور برای حفظ رژیم بشار اسد، دیکتاتور خونریز سوریه.
و این همه در حالی است که مردم چپاول شده و مالباخته توسط باندهای تبهکار رژیم و بویژه فرهنگیان شریف هر روز در خیابانهای کشور فریاد می زنند "سوریه را رها کن، فکری بحال ما کن"!
 
اما عمق فاجعه را باید در گستره فساد ساختاری در حریم علم و دانش جست. در شرایطی که هزاران تن از نخبگان جامعه در شکنجه گاههای رژیم به شهادت رسیده و یا بناچار ترک دیار کرده اند، اختاپوس فساد در رژیم ولایت فقیه، این حوزه را نیز به انحصار کامل خود درآورده و با فروش و یا ارائه مدارک پوشالی برای کسانی که بعضا حتی مدرک دیپلم نداشته از آنها یکشبه دکتر، مهندس و استاد دانشگاه و در نتیجه نانخور خود می سازد که طبعا هرگز از ترس از دست دادن استخوان چرب گیرآمده، دست از پا خطا نخواهند کرد و تا ابد شکرگزار بیت ولایت خواهند ماند!

اکنون دیگر گوشه هایی از این فساد سازمانیافته در جریان جنگ باندهای متخاصم رژیم نیز برملا می گردد.
”اکنون در کوچه‌های ۶ متری بالای سر ساختمان محقری که برای یک مدرسه ابتدایی هم مناسب نیست، تابلو دانشگاه نصب شده است. آن هم دانشگاه جامع! چرا مسابقه “مدرک در برابر پول” راه افتاده است؟ چرا پارسال خبر رسوایی ۳۹۸ نفر از اعضای هیأت علمی ایرانی در “تقلب علمی” توسط مجله معتبر “نیچر” اعلام شد؟ چرا در میان فهرست ۵۰۰ دانشگاه برتر دنیا نامی از ما نیست؟ در ایران شمار دانشگاهها طی سه دهه از حدود بیست دانشگاه به ۲۸۰۰دانشگاه رسیده است که با هیچ کشور دیگری از این سیاره، مقایسه‌ پذیر نیست.“ (روزنامه اطلاعات ۹ شهریور ۹۶)

همانگونه در مورد شیوع مواد مخدر این نظر عام وجود دارد که دست خود سران رژیم در تهیه و توزیع آن در کار بوده تا جوانان را زمین گیر کرده و از پتانسیل شورشگری آنان در امان بمانند، ظاهرا رژیم آخوندی تلاش می کند با ترویج خط "با دشمن برانداز نباش و آزاد بچاپ" نانخوران داخلی و خارجی خود را "معتاد" و وابسته لجنزار "بیت رهبری" کند.

این حاشیه نشینان بیت خامنه ای، مخصوصا آنانی که نام "هنرمند" و "اصلاح طلب" را یدک می کشند، افشا و طرد کنیم.



http://www.alef.ir/news/3960704241.html

(١)