م. سروش: «فراتر از فاجعه»

لرزیدن زمین زیر سقف هر آسمانی اتفاق بیفتد مصیبت است و مصیبت وقتی مرزهای فاجعه را هم پشت سر می گذارد که که این زمین در مملکتی بلرزد که حاکمیتش با مشتی عمامه به سر فاسد، جانی و ریاکار باشد. اینچنین است که «مهر» آنها نیز «مرگ» می زاید. عرض تسلیت به مردم ایران و بویژه هموطنان مصیبت زده در غرب کشور.

اینک مردمانی نجیب و رنجدیده را

به تماشا نشسته ایم

که به چنگال خونچکان خویش

آوار مهیب فروریخته را

درجستجوی پاره تنان خود

به عبث می خراشند

و مادرانی که ضجّه زنان و مویه کنان

عزیزان از دست رفته را

به عزا نشسته اند

با بغضی در گلو

زخمی بردل

و دیده ای خونبار

نظاره گر کشتگان بی شماریم

 ***

نفرینتان باد!

که «مهر» تان هم

بوی نای «مرگ» می دهد

نامتان متعفن تر از چرکین ترین

حوادث تاریخ

و کامتان

شوکران در شوکران در شوکران.

حرامتان باد هر نفسی که فرو می برید

و فرودتان باد

تا تیره ترین اعماق تیره زمین

که عزا و مصیبت در قدوم نحس شما

فراتر از هر فاجعه

جز رنج و محنت و اندوه

به بار نیاورده است.