کانون زمینلرزه ۵ کیلومتری شهر ازگله کرمانشاه بود و زلزله نگاری آمریکا کانون این زلزله را ۳۲ کیلومتری حومه شهر عراقی حلبچه اعلام کرد.
طبق نظر کارشناسان امور زلزله، کشورمان ایران در یکی از پرخطرترین جایگاه زمین ساختی قرار گرفته است. به همین جهت از نظر آنان، ایران همواره در معرض حرکت گسلها و نهایتا خرابی و ویرانی ناشی از زلزله میباشد.
زمینلرزه یا زلزله، لرزش و جنبش زمین است که به علّت آزاد شدن انرژی ناشی از گسیختگی سریع در گسلهای پوستهٔ زمین در مدتی کوتاه روی میدهد.
در مروری کوتاه از زمین لرزه های کشورمان متوجه میشویم که علیرغم این آگاهیهای موجود، نه در زمان شاه و نه در زمان شیخ اقدام اساسی برای پیشگیری و به حداقل رساندن تلفات و خرابیهای ناشی از زمین لرزه انجام نگرفته است. هر دو سیستم سلطنت پادشاهی و سلطنت ولایتفقیهی در آبادانی و استحکام زیر ساختها در موارد مختلف دست به خیانت زدند و نیازهای اولیه و بدیهی مردم را نیز برآورد نکردند.
دیکتاتورها میدانند که به لحاظ اجتماعی پایگاهی ندارند لذا در هر جنبش زمینی آنها درصدد سرکوب و جلوگیری از جنبشهای مردمی برمیآیند.
حدود ۵۵ سال پیش در بوئین زهرا زلزله ای معادل زلزله کرمانشاه " ۷ و دو ریشتر " در شامگاه ده شهریور ۱۳۴۱ اتفاق افتاد و گویا حدود ۲۰۰۰۰ نفر هم قربانی ندانمکاریها و " اعلیحضرت " بازیهای دربار سلطنت شدند. در آن زمان جنبش دیگری هم با رهبری پهلوان نامدار میهن، جهان پهلوان تختی آغاز شد. یکی از یاران تختی دراینباره میگوید: «در جریان کمک به زلزلهزدگان بوئین زهرا حرکت تختی برای جمعآوری کمک حماسه آفرید، پس از حادثه زلزله بوئین زهرا، تختی در قالب و کسوت ورزشکار به همراه دوستان ورزشکارش شروع به فعالیت کردند که البته بحث بود که از کجا شروع کنند... " طبق همین گفتهها تختی جنوب تهران را زلزلهزده میدانست. گویا در محله لالهزار تهران به وی پیشنهاد میدهند که برای جمعآوری کمکهای مردمی به فلان کافه و ... هم سر بزنید که جواب میدهد آنها خود زلزلهزده اند.
همبستگی ملی از خصوصیات مشترک این دو نوع زلزله است؛ و وجوه مشترک فراوانی هم دارند. در زلزله بوئین زهراهم مردم زلزلهزده با کمبودهای فراوان مواجه بودند. گماشتکان شاه همه را وادار میکرد که کمکهایشان را به
"شیرخورشید" تحویل دهند که مردم و از جمله پهلوان ایران زمین تختی به نهادهای حکومتی درست مثل امروز اعتماد نداشتند. به همین جهت بعد از جمعآوری اعانه توسط تختی و یارانش، "شیر و خورشید" (هلال احمر امروزی) خیلی پافشاری کرد که اعانات به موسسه تحویل داده شده و از آن طریق توزیع شود ولی تختی قبول نکرد و با کمک و راهنمایی دوستان و ورزشکاران قزوین، خودش به منطقه رفت و اعانات را به دست مردم رساند.
در زلزله کرمانشاه هم نکته بارز، همین بیاعتمادی به نهادهای حکومت ولایتفقیه از جمله سپاه پاسداران، هلال احمر و... بود. در این زمینه زیباترین ترافیک جاده ای را در یک کلیپ دیدیم که توسط ماشینهای شخصی مردم ایران بهطرف مناطق زلزلهزده تشکیل داده بودند. این ترافیک زیبا و طولانی گسل سرنگونی را آشکارا در چشم انداز نزدیک قرار می داد. علاوه بر آن صف طولانی، مردم در کلیپهای مختلف اینترنتی توصیه می کنند که کمکهایشان را به حکومتیان ندهند و خیلی جاها هم دست به افشاگری میزنند.
انواع کلیپها در فضای مجازی در دسترس همگان قرار میگیرد و انقلابی عظیم در این فضا برعلیه تمامیت دستگاه خامنهای و شرکا راه افتاده است؛ و همانطور که در قیام ۸۸ احمد خاتمی امام جمعه تهران میگفت: " فرماندهی قیام عاشورای ۸۸ دست مجاهدین بود الان هم میگویند که مجاهدین فضای مجازی را به تسخیر درآوردهاند.
در میان کلیپها از جمله به هم خوردن ناگهانی و وحشتناک جشن تولد دو بچه بود که در زمان برگزاری جشنشان، محل جشن بر سر همه فامیل در اتاق آوار شد... به همراه آنان هزاران هموطن هم برای همیشه خاموش شدند. در یک خبر آمده بود که همان موقع جنبش زمین در یک مهمانی که ۴۳ نفر بودند همگی با صوت ۷ و ۳ ریشتر زندگیشان مثل بقیه خاموش گشت.
کلیپی دیگر از یک خبرنگار در گیلانغرب نیز خیلی در فضای مجازی دیده شد و گویا پربیننده ترین هم بوده است. در این کلیپ این خبرنگار میگوید: "مردم هم اینه بهت بگم. بنده بعنوان خبرنگار منطقه دارم میگم حرف شخص خودم نیست. مردم بارها از خدا میخاند که نظام جمهوری اسلامی سرنگون بشه و... "
این حرف خبرنگار ریشه در آگاهی و بیداری جنبش خلق ایران دارد. ریشه در سیاست راهبردی مقاومت ایران دارد که از ۳۰ خرداد ۶۰ خواستار سرنگونی تمامیت حکومت ایران بوده و هست.
در یک کلیپ دیگر، خانم و خانمهایی داد میزنند که بعد از ۷ روز هنوز بیرونیم و آواره. روحانی بعد از ۵ روز آمد و هیچ کمکی نکرد. خانمها فریاد میزدند که برای هشت سال جنگ ما را لازم داشتید؟...و روحانی پاسخگو باش... غیرت ایرانیت کجاست؟ زن و بچه مردم تو خیابونند مال خودت بود قبول داشتی؟ خاکبرسر دولتمان. دولت جمهوری اسلامی تا قیام، قیامت شرمنده کرمانشاهه و...
بعد از یک هفته نیز خامنهای مخفیانه به همراه تعداد زیادی از ملا و بسیجی و پاسدار وارد جایی در کرمانشاه میشود.
این دیداربغایت ارتجاعی و نمایشی خامنهای و همراهانش در واقع نشانگر رفراندومی بود که مردم ایران نظام ولایتفقیه پوسیده را نفی کردند؛ و سرنگونی سریع حکومت ولایی ایران را نوید دادند.
بیاد زلزلهزدگان هموطن، مراسم بزرگی نیز در آلبانی با حضور مریم رجوی رئیسجمهور برگزیده مقاومت برگزار شد. وی سخنان مهمی بیاد عزیزان از دست رفته و مجروحان و بی خانمانها ایراد کرد که با جملاتی از آن سخنرانی مطلب را به پایان میبریم.
مریم رجوی ۲۹ دی در همان مراسم گفت: "زلزله کرمانشاه دو واقعیت خیلی مهم را رودرروی هم آشکار کرد: یکی شدت فساد و چپاول و بحرانزدگی رژیم حاکم و دیگری روحیه همدلی و اتحاد برای مقابله با رژیم".