در پس موضع گیریهای کارگزاران حکومت و معرفی یک پاسدار جنایتکار به عنوان «قهرمان» مبارزه علیه داعش، هراس واقعی رژیم نهفته است.
مکارم شیرازی پاسدار سلیمانی را سزاوار جایزه نوبل دانسته و علت آن را خاموشی جنگ و رهایی دنیا از یک کابوس خطرناک اعلام کرده است.
خامنه ای در صحبتهایش به ناباوری مردم نسبت به «خود» (یعنی رژیم) و مخالفت مردم با دخالت در منطقه تاکید می کند. وی در هراس از این مخالفتها، خواهان نخواندن «آیه یاس» شده است. او کار داعش را تمام شده اعلام کرد و مدعی شد که آمریکا را به زانو در آورده است. سخن پراکنی او با همه کلمات خصمانه اما عمیقا از موضع ضعف و شکست در تقابل با جبهه شکل گرفته علیه رژیم در منطقه است. حرفهای او پاسخ دردآلود در برابر شعار مردمی «نه سوریه، نه لبنان، جانم فدای ایران» است.
شرایطی که پایوران رژیم خود را فاتح آن می دانند، محصول حمله های هوایی آمریکا و روسیه است. بدون حمله های هوایی مجموعه نیروهای رژیمهای ایران، عراق و سوریه در مبارزه با داعش زمین گیر می شدند. البته در این اوضاع، ثروت مردم ایران خرج پیاده نظام این جنگ شده است و هزینه نیروهای به اصطلاح مستشاری همچون نیروهای حزب الله، فاطمیون و حشد الشعبی از جیب مردم ایران دزدیده می شود.
نشست پوتین، اردوغان و روحانی در روز چهارشنبه اول آذر، در پی مذاکرات ترامپ و پوتین، پوتین و بشار اسد و رایزنیهای پشت پرده صورت گرفت و قرار است نشست سوری سوری در آینده ای نزدیک تشکیل شود. بیانیه ای که بعد از نشست سران سه کشور در سوچی صادر شد، از برقراری «صلح، ثبات در سوریه، از تدوین قانون اساسی با حمایت مردم سوریه و از انتخابات آزاد، منصفانه با مشارکت تمامی مردم واجد شرایط در سوریه تحت نظارت مناسب سازمان ملل» صحبت شده است. مواردی که اگر قرار باشد به درستی و زیر نظر سازمان ملل به اجرا درآید، در گام اول باید دست و پای جمهوری اسلامی یعنی سپاه پاسداران و حزب الله از منطقه و به ویژه در سوریه قطع شود. در غیر این صورت جنگ در سوریه در شکل دیگر ادامه خواهد داشت.
برگرفته از ایران نبرد - پنجشنبه ۲ آذر