۱ ــ قیام سال ۸۸ در ابتدا جناحی از رژیم که در پی بدست گرفتن اهرم های قدرت بودند، کوشیدند جلودار برآمدن توده ها از کوره های خشم و نارضایتی بشوند و به حساب خود واریز کنند. فیلمی که از صحنه آغازین آن قیام دیدم این بود که جمعیت با شعار «مرگ بر روسیه» طول خیابان را طی می کرد و یک تاکسی بار با تعدادی احتمالا پاسدار و بسیجی، شعار می داد «مرگ بر اسرائیل». نه جمعیت تاکسی بار را از سر راه خود کنار می زد و نه تاکسی بار مزاحم جمعیت می شد. معلوم بود که دست چه کسانی در کار است که زود به خانه نشستند و تظاهرات آنچنانی را پایان دادند. از فردای آن روز بود که قیام واقعی شعله ور شد. جوانان انقلابی به ویژه دانشجویان چنان به صحنه آمدند که نیروهای مسلح رژیم، پاک خود را باخته بودند و میخکوب شده بودند. خائن بزرگ بین الدول اوباما، انتخابش خامنه یی و رژیم بود. پانصد انقلابی را به کهریزک بردند که داستانش راهمه می دانند. جنایات بی سابقه یی که در کهریزک مخوف در حق اسیران روا داشتند، بعدها یقه جنایتکاران را گرفت و مسئله شد برای تمامیت نظام سرکوبگر حاکم که بعدها افتادند به جان هم و ریاکارانه در جستجوی عامل جنایت!! و بالاخره آن را روی یک جانی سرشکن کردند آنهم با حکمی مضحک در حق او. مردم می دانستند که چنان جنایت ها برخاسته از خواست نظام به ویژه سردمدار آن یعنی خامنه یی جنایتکار است.
۲ ــ هر چند به ظاهر قیام سرکوب شد اما آبرویی برای ولی فقیه نماند. انقلابیون چنان این عنصر فاسد محیل را تکاندند که پشم و پوشال و وزن و اعتباری برایش نماند.
۳ ــ ضربات بر پیکر نظام آنقدر سنگین و دردناک بود که از آن پس به عنوان «فتنه» از آن یاد کردند. برای هر سیاسی مشهود است که منظور از فتنه، مقاومت سرفراز ایران زمین است که همواره جاروب قدرت های خارجی هم یدک کش آن کرده و می کنند!!.
۴ ــ نمی توان انکار کرد که در گرفتاری ها و ناعلاجی های یک ملت تحت ستم، در آن زمان اصلاح طلبان قلابی بتوانند عده محدودی را فریبکارانه به خود مشغول کنند. آنانکه زیر ساطور تیز رژیم و سانسور کامل اپوزیسیون واقعی، راه به جایی نمی برند؛ به حکم از این ستون تا آن ستون شاید فرج، برای مدتی کوتاه فریب بخورند. این نه چیز خاصی ست و نه صرفا ویژه جامعه ایران.
۵ ــ می گوییم اصلاح طلبان قلابی بدین سبب که نباید بدان زودی جا بزنند. آنان همواره در اندیشه حفظ نظام به شیوه شیره ماشتن سر مردم بوده و هستند. یک اصلاح طلب واقعی که از درون نظام برخیزد بهتر از امثال من، چند و چون آن را می شناسد و توان و جوهرهٌ به میدان آمدن خود را می سنجد و آنگاه مردم را فرامی خواند. هدف آنان که برسر زبان ها انداخته بودند اینکه «رأی ما چه شد؟». یعنی ای ولی فقیه ما که با تو و حفظ نظام دعوایی نداشتیم پس چرا ما را سنگ روی یخ کردی؟.
و اما ویژگی های این قیام سراسری:
۱ ــ اوبامای عصای دست رژیم رفته و کسی آمده که تند و تیز با آن مقابله می کند.
۲ ــ مهره های ریز و درشت رژیم هماره به هم هشدار می دادند که بترسید از «فتنه» دیگری که در راه است. با سنجش اوج گرفتن نارضایتی های عمومی، شامه شیطانی آنان بو می کشید که خواه ناخواه مردم برای همیشه خاموش نمی مانند. خاصه که شاهد اوجگیری دشمن سرسخت خود یعنی مقاومت ایران هم بودند. اما زمان انفجار خلق را نمی دانستند که کی صاعقه آسا برآنان فرود می آید و شادمانا که آمد و چه جور هم.
۳ ــ تراکم و تمرکز قیام ۸۸ در تهران بود و اگر چند شهر دیگر هم خبری می بود، خبرساز نشد. همه چیز، عمده در تهران می گذشت. این قیام سراسر ایران را پوشانده است. شراره های سرکش آن بسیار جاها شاید بیشتر از تهران.
۴ــ قیام کنندگان از نیروهای سرکوبگر رژیم هراسی ندارند که بل به شدت درگیر هم می شوند.
۵ ــ حمله به مراکز دولتی و سپاه کاملا چشمگیر و غرورانگیز است.
۶ ــ شعارها تندتر و صریح تر از آن است که کسی بتواند آن را با تعبیرهای غلط، لوث کند و از جیب مقاومت بدزدد، بریزد به جیب رژیم یا جناحی از آن.
۷ ــ شاخص قیام کنونی نفی کلیت نظام است. شعار «نه اصلاح طلب و نه اصولگرا، دیگه تموم ماجرا». معنی این شعار این است که ما مردم ایران دیگر فریب جناح بازی های شیادانه شما را نمی خوریم. چنین است که فریاد برمی دارند «مرگ بر روحانی، مرگ بر دیکتاتور». بچه ها هم می دانند که منظور از دیکتاتور رهبر عظیم الفساد است و بس.
۸ ــ چه این قیام قیامت آسا تداوم یابد و یا در نقطه یی به دلیل سرکوب و دستگیری های شدید، ظاهرا و به موقت متوقف شود باید بدانیم که چندان طول نخواهد کشید که به شیوه های نوینی دگرباره فروزان و فروریزاننده تر با قامتی ستبرتر، افراشته تر سربرخواهد داشت.
درودهای شورانگیز و شادمانه خود را نثار قهرمانان در میادین ایران می کنیم. و تکرار می کنیم که آنان بدانند مقاومت پایا و پرتوان ایران در هر لحظه و هر قدم با آنان است.