رادیکالیسم انقلابی در شعارهای مردم ایران بیانگر این واقعیت است که هوشیاری سیاسی همراه با شجاعت ملی راه را بر هرگونه دخالت آخوندی مدل ۸۸ برای منحرف ساختن خواسته ها و مطالبات مردمی بسته است. از این روی اینبار مردم آگاه و شجاع ایران یکراست سراغ تمامیت نظام رفته و با شعار های کوبنده: مرگ بر روحانی، اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا... عمق نفرت و انزجار اجتماعی خود را در شعارهایشان نسبت به تمامیت نظام فاسد و تبهکار آخوندی نشان می دهند و در رزم آخر با جسم و جان خود به جنگ هیولای ارتجاع رفته اند تا ریشه ظلم و ستم را از بیخ و بن برکنند.
از سوی دیگر قیام سراسری مردم ایران قویا مورد حمایت و پشتیبانی مقاومت ایران و شبکه وسیع هوادران و پشتیبانان آن قرار گرفته و اخبار و گزارش های آن بصورت گسترده و پیوسته و لحظه به لحظه در شبکه های اجتماعی و خبرگزاری های مقاومت و دیگر خبرگزاری ها بازتاب پیدا می کند بطوریکه حتی رژیم مجبور به اعتراف آن شد و به صراحت اعلام می کند که رهبری این قیام در دست مجاهدین است.
آخوندعلم الهدی بصراحت مریم رجوی را دشمن شماره یک نظام توصیف نموده و اعتراضات مردم را نتیجه فراخوان مریم رجوی اعلام کرد و مجاهدین را یک گروه تروریستی خطاب کرد که ۱۷ هزار نفر از سران و مهره های نظام را کیفر دادند. همچنین مهره های سرکوبگر رژیم یکی پس از دیگری از نقش مجاهدین در این قیام صحبت کرده و خواهان اعدام آنها می شوند.
دولت های آمریکا و کانادا با موضع گیری های رسمی از قیام مردم ایران حمایت کرده اند و این درست برخلاف سال ۸۸ است که باراک حسین اوباما به دروغ به مردم ایران وعده کمک و پشتیانی داده بود اما در عمل دلش برای ولی فقیه می تپید. اینبار اما رییس جمهور آمریکا و رییس مجلس سنا و ... از خواسته های مردم ایران حمایت کرده اند. رییس جمهور آمریکا در اولین موضع گیری خود اعلام کرد: "گزارش های بسیاری از اعتراضات مسالمتآمیز شهروندان ایرانی وجود دارد که از فساد رژیم و هدر دادن ثروتهای کشور برای تأمین مالی تروریسم در خارج به تنگ آمدهاند. حکومت ایران باید به حقوق مردم از جمله به حق آزادی بیان احترام بگذارد. جهان به نظاره اوضاع نشسته است".
همینجا باید به دولتهای اروپایی و افراد و خبرگزاری هایی که سعی در منیمیزه کردن قیام سراسری مردم ایران دارند و زیرکانه یا سکوت کرده اند و یا خروش سرنگونی مردم ایران را تنها به وضعیت بد اقتصادی، گرانی و یا کار مهندسی شده نظام و زیر سر احمدی نژاد توجیه و تحلیل و مخابره می کنند و یا اینکه موضع صریح و روشن و دو پهلو در رابطه با این قیام گرفته اند و یا حتی برخی هنوز با بی شرمی هیچ موضعی نمی گیرند گفت تا کجا می خواهید حافظ منافع آخوندهای جنایتکار باشید؟ سیاست کثیف مماشات کافیست، نظام فاسد و جنایتکار آخوندی رفتنی است. تجارت نفت و گاز و کالا را با ارزش های انسانی معاوضه نکنید و تا دیر نشده روابط با رژیم آدمکش ملاها را قطع و با مردم و مقاومت آن دوستی کنید.
همچنین خواسته های مردم ایران را نباید تنها در مطالبات اقتصادی و اعتراض به وضع بد اقتصادی و گرانی خلاصه کرد. این نادیده گرفتن حقوق سیاسی ملت آگاه و شجاع ایران است. شعارهای مرگ بر روحانی و خامنه ای، سوریه را رها کن فکری به حال ما کن، نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران، اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمومه ماجرا، حکومت آخوندی سرنگون، سرنگون، این آخرین پیامه، هدف کل نظامه... قبل از هر چیزی مبین عمق شعور سیاسی و نفرت مردم ایران از آخوندهای جنایتکار از هر باند و جریانی است و نه تنها سیاست های سرکوبگرانه داخلی رژیم را به چالش می کشد بلکه سیاست های صدور تروریسم و دخالت در امور کشورهای منطقه را هم محکوم می کند. مردم ایران به درستی سوریه یعنی شیشه عمر رژیم تروریستی را نشانه گرفته اند که رژیم آن را همیشه عمق استراتژیک خود نامیده است. آتش زدن و لگد کوب کردن عکس خامنه ای و پاسدار قاسم سلیمانی جنایتکار بر خلاف تلاش های رژیم برای قهرمان سازی از این جنایتکار آدمکش، برگ زرین دیگری در صفحه تاریخ مبارزات آزادیبخش مردم ایران است.
بی گمان سیل خروشان اعتراضات مردم قهرمان ایران در روند آزادیخواهی خود هر چه رادیکالیزه تر به رویارویی نهایی با ایلغار آخوندی برای سرنگونی فاشیزم مذهبی منجر خواهد شد و همانطور که رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی گفتند: شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده، آتش جواب آتش