صحنههای پرشور در میادین و خیابانهای بیش از ۵۱ شهر در مهین اسیر و بهویژه حضور گسترده جوانان و زنان وا قشار به جان آمده و سرکوب شده، اکنون خواب را از چشم حاکمان زر و زور ربوده است.
خامنهای جنایتکار و خیل گزمگان سرکوبگر وی هیچ حد و مرزی را در شناعت و بیرحمی باقی نگذاشتهاند. صحنههای دردآور قتلعام جوانان، حمله و هجوم «آدم آهنی» های حکومتی و نیروهای سرکوبگر، پلیس، لباس شخصیها و بسیج ضد مردمی به تظاهرکنندگان تماما به موازات روضهای صد من یک غاز آخوند شیاد روحانی مبنی بر دعوت به «آرامش» صورت میگیرند. بر این منطق اکنون شاهد هستیم که دیکتاتوری خونریز شمشیر سرکوب و قتلعام مردم را از رو بسته است و سران جنایتکار حکومت بر طبل هرچه بیشتر نظامی، امنیتی کردن جامعه تلاش میکوبند.
هدف رژیم به موازات سرکوب خونین، منحرف کردن جنبش و ضربه زدن و یا ربودن رهبری قیام است. لجن پراکنی های گسترده سران رژیم در رسانههای حکومتی علیه مجاهدین خلق و مریم رجوی به یقین آینه تمام قد این سیاست ضد خلقی است که باید آن را به جد افشاء نمود.
تلاش پاسداران سیاسی رژیم در داخل و خارج از کشور نیز در همین راستا است. روضههای صد من یک غاز مشتی عامل حکومت و مماشات گر و نان خورهای پنهان و آشکار وزارت بدنام اطلاعات و تلاش آنان برای «آرام کردن» قیام کنندگان تماما در راستای این سیاست ولی فقیه میباشند.
آنان بهخوبی میدانند که با رفتن خامنهای، بساط اپوزیسیون نمایی در داخل و خارج از کشور جمع خواهد شد. بهویژه همان «اصلاح طلبان» قلابی که اکنون چهره از نقاب کشیده و نسخه سرکوب مردم را به سپاه خونریز پاسداران میدهند.
به موازات این واقعیات، اکنون همگان شاهد هستند که چگونه گزمگان ولایت با زدن تیر به سر و صورت قیام کنندگان، بکار گیری از نارنجک و گلولههای ساچمهای، استفاده از قمه و چاقو برای کشتار مردم، گاز اشکآور و شلیک مستقیم به قیام کنندگان قهرمان، به مقابله با خواستههای بهحق مردم به جان آمده برخاستهاند. سخن از قیامی است که تنها طی چند ساعت از شعار «نان من کو» به «مرگ بر خامنهای، خامنهای حیا کن، مملکت رو رها کن» تبدیل گردید.
در یک کلام صحنه، صحنه دستان خالی مردم بیدفاع و بیگناه، اما مصمم برای رسیدن به خواسته ملی و واژگون نمودن بساط دیکتاتوری خامنهای و در طرف دیگر ماشین سرکوب خونین یک دیکتاتور قهار با تمامی امکانات سرکوب.
بر این مبنا است که ایرانیان دردمند و جهانیان رهنمود برادر مسعود به قیام آفرینان را فهم میکنند آری پاسخ تنها در این جمله است «شاه سلطان ولایت، آتش جواب آتش»