گسل بزرگ کارگری که به یقین بخش بزرگی از اقشار ضربه پذیر میهن امان با ظرفیتی بالغ بر بیش از ۱۱ میلیون میباشند، در حالی به قیام کنندگان پیوستهاند که حاکمیت فاسدوغارتگر آخوندی بیشترین فشارهای معیشتی و مالی را بر آنان وارد میکند.
در نبود قراردادهای کاری و یا سفید، نبود بیمههای درمانی و پوششهای خدماتی و همچنین امینی در کارگاهها و واحدهای صنعتی و تولیدی و یا عدم پرداخت حقوق، معوقات و دستمزد باید به استثمار سیستماتیک این گسل ضربه پذیر از سوی حاکمیت اشاره نمود.
ابعاد روبه رشد اعتصاب کارگران به جان آمده را بهخوبی میتوان در بازتابهای رسانهای و یا اخبار ارسالی در شبکههای مجازی رؤیت نمود.
برای نمونه به گزارش سایت مجاهدین خلق (۱۷ دی ۱۳۹۶): «اعتصاب کارگران کارخانه هپکو روز یکشنبه ۱۷ دی وارد دوازدهمین روز خود شد.
این کارگران در اعتراض به وعدههای توخالی کارگزاران دزد و غارتگر رژیم و عملی نشدن وعدههای داده شده دست به اعتصاب زدهاند«.
اعتصاب و اعتراضات در بخشهای کارگری در حالی است که دولت آخوند روحانی با سیاستهای مخرب و ضد کارگری طی ۵ سال گذشته به رکود اقتصادی ضریب زده و بدینسان به بروز بحرانی بنام تعطیلی واحدهای صنعتی و کارخانهها راه برده است. ابعاد رشد بیکاری در حاکمیت ولیفقیه را پیشتر وزیر کار در دولت آخوند روحانی با «ورود سالانه ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار بیکار» به تصویر کشیده بود.
در نمونهای دیگر خبرگزاری حکومتی ایلنا (۱۷ دی ۱۳۹۶) مینویسد: بیش از ۴۰۰ تن از «کارگران سد شفا رود در استان گیلان در اعتراض به پرداخت نشدن ۶ ماه حقوق و تأمین نشدن بیمه تأمین اجتماعی در محل کار دست به اعتصاب زدند».
همچنین طی روزهای اخیر «رانندگان بخش خصوصی واحد تهران» و «کارگران حمل و نقل خلیج فارس» و همچنین «کارگران کارخانه هپکو» نیز به صف معترضین پیوستهاند.
به موازات این وضعیت بحرانی بسیاری از کارفرمایان حکومتی که به مانند بختک بر شیرازههای مدیریتی کشور سوار شدهاند، ضمن چپاول و غارت اموال ملی، به سیاستی بنام «عدم پرداخت دستمزد کارگران» روی آوردهاند. این سیاست مخرب در راستای خود بخش بزرگی از کارگران محروم و زحمت کش را به پرتگاه سقوط کشانده و خانوادههای آنان را به حاشیه جامعه پرتاب کرده است.
بدینسان ملاحظه میشود که مخرج مشترک تمامی نارضایتیها عمق فساد، سرکوب و بیعملی حکومت نسبت به وضعیت معیشتی بخشهای محروم کشور و بهویژه کارگران میباشد. فریادهای اعتراضی کارگران به جان آمده نیز به یقین تنها در راستای مشکلات صنفی نبوده و نیست، بلکه ریشه عمیق در اتحاد میان این قشر محروم و میلیونها ایرانی به جان آمده برای رسیدن به آزادی و رفاه است.
در نمونهای دیگر کارگران هفتتپه طی روزهای اخیر به صف معترضین پیوستند و ضمن تجمع در مجتمع کشت و صنعت هفتتپه علیه «معوقات مزدی و شرائط کاری» اعتراضات خود علیه نظام آخوندی را برای چندمین بار از سر گرفتند.