چند می پیچی سر از فرمان رهبر ای دلار
می شود هر ثانیه نرخت گرانتر ای دلار
دلخور است از دست تو روحانی بلبل صفت
سیدعلی را کرده ای انگار منتر ای دلار
بی توجه بر تذکرهای عظمای بزرگ
روز و شب قد می کشی مثل صنوبر ای دلار
نیستی تو تابع احکام شرع محترم
خود نمی ترسی تو از صحرای محشر ای دلار
جنتی را هم ببین از دست تو خون می خورد
سن و سالش می شود هر روز کمتر ای دلار
خاتمی با یک دعا یکدفعه سوسکت میکند
هان مکن تو بیخودی او را مکدر ای دلار
اقتصاد مملکت را غرق مشکل کرده ای
بیخودی جفتک نزن، هستی مگر خر ای دلار
بیش از اینها گر بپیچی سر ز حکم سیدعلی
می زند بر پشت تو او مهر کافر ای دلار
طبق دستورات "عاقا" زودتر ارزان بشو
شرم کن آخر کمی از روح "اکبر" ای دلار
نیست راضی از تو روحانی، ایا امپریالیس
بر دهانت می زند یک مشت دیگر ای دلار
در خفا روحانی از دست تو اشکش جاریه
گرچه جوک می گوید او در روی منبر ای دلار
با دروغایش بساطت را به آتش می کشد
می پراند از سرت برق مکرر ای دلار
مشکل تحریم را او یک شبه حل می کند
گر که با او تا کنی یک خورده بهتر ای دلار
او مصمم گشته تا نرخ تو را ارزان کند
بی گمان ارزان تر از نرخ چغندر ای دلار
بر اساس رهنمود اقتصاد سیدعلی
نقشه ها او می کشد بهر تو در سر، ای دلار
قصد دارد در خفا چاپت کند چاپت کند
بعد پخشت می کند در سطح کشور ای دلار
اینچنین شیخ بنفش روی تو را کم می کند
بر زمینت می زند، در حلق تو سم می کند