درحالیکه قریب یک ماه به پایان ضرب الاجل از سوی ایالاتمتحده مبنی بر خروج احتمالی این کشور از توافق هستهای موسوم به برجام مانده است، تمامی دادههای حکومتی سخن از آن دارند که خامنهای زهر خورده تمامی تخممرغهای حکومت را یکبار دیگر در سبد «وساطت» اتحادیه اروپا و حل و فصل کدخدامنشانه از سوی بزرگترین شریک تجاری خود قرار داده است.
بر این منطق باید سفر شتابزده جواد ظریف به کنفرانس امنیتی مونیخ را بهطور خاص زیر ذره بین و تجزیه و تحلیل قرارداد، زیرا گرچه متولیان دیکتاتوری ولیفقیه از هرگونه موضعگیری و یا دادن نتایج این سفر «نیمه مخفی» تا به امروز خودداری کردهاند، اما در آن دوران پارهای از طرفهای مورد گفتگو که تا به امروز نخواستهاند نام اشان بیرونی شود، از قول و قرارها و یا دادن امتیازهای رژیم آخوندی برای راهاندازی مذاکرات بر سر مسائلی مانند «موشکی و یا منطقهای» خبر داده بودند.
انتشار چنین اخباری که هیچ تکذیبیهای از سوی دستگاه دیپلماسی ولایت را تا به امروز در برنداشته است، خود موئید «ناگفتههایی» از پشت پرده در دنیای سیاست و بهویژه عقبنشینی خامنهای از هرگونه «هارت و پورت های» موشکی و یا راه زنی هایی دریایی میباشد.
پیشتر از آن نیز پاسدار سلامی که به گوبلزولایت شهرت دارد، علائم این عقبنشینیها را با پائین آوردن برد موشکهای رژیم از «۲۰۰۰ کیلومتر» به شعاع «۱۰۰۰ کیلومتر» به بیرون ساطع کرده بود.
بهرحال از فردای مذاکرات پنهانی در مونیخ بهویژه بعد از «پا درمیانی» وزیر خارجه اسبق آمریکا که از دوستان قدیمی و نان و نمک خور جواد ظریف میباشد، تحرکات گسترده ای در پایتختهای مهم اروپایی بهویژه در پاریس، لندن و برلین صورت گرفته است، بطوریکه خبرگزاری رویتر (۹ فروردین ۱۳۹۷) در فردای نشست سران اتحادیه اروپا در بروکسل گزارش کرد: «حرکت این سه کشور شبیه یک اقدام کماندویی بود ولی شکست خورد. موضوع این است که در اتحادیه اروپا همه معتقدند دونالد ترامپ از توافق هستهای با ایران خارج خواهد شد و در نتیجه برخی این اقدامات را بیفایده میدانند».
صرفنظر از این رایزنیها و چشماندازهای احتمالی، هرآنچه که به «رهبر صوری» نظام آخوندی بر می گردد، وی میدان زیادی برای مانور در زمینه حفظ برجام را ندارد. بر این منطق سه تابلو برای آینده توافق هستهای از هم اکنون می توان پیش بینی نمود.
نخست اتحادیه اروپا سرانجام بتواند ایالاتمتحده را برای باقی ماند در برجام با تمامی نواقص و خسارات کنونی آن و بدون آنکه امتیازی داده و یا تغییری در این توافق هستهای به وجود آورد، متقاعد نماید.
تابلو دوم، تصحیح و ایجاد تغییرات اساسی در این توافق نامه میباشد که ایالاتمتحده از فردای بروی کار آمدن دولت جدید در واشنگتن همواره خواهان آن بوده است. بر این اساس بسیاری از منافذ و زمینههای سیاهبازیهای رژیم برای رسیدن به «سلاح هستهای» و یا «پروژههای موشکی» بسته خواهند شد.
سفر آتی رهبران فرانسه و آلمان به واشنگتن در ماه می آینده را به یقین باید در این راستا ارزیابی نمود. بر این منطق اکنون باید شاهد توافق اصولی اتحادیه اروپا برای اعمال تحریمهای جدی و قابل اجرا علیه رژیم آخوندی در چند زمینه مهم و اساسی مانند «پروژههای موشکی، سپاه پاسداران، نیروی تروریستی قدس و بازوان خونین آن در منطقه مانند حزب الشیطان و همچنین دخالتهای آشکار خامنهای در امور داخلی کشورهای منطقهای مانند سوریه، یمن و یا عراق، نقض حقوق بشر، بستن منابع مالی سپاه پاسداران، تحریمهای سایبری و یا کشتیرانی» باشیم.
سومین تابلو: دوری جستن اتحادیه اروپا از هرگونه نزدیکی به ایالاتمتحده و گام برداشتن بهسوی دیکتاتوری خامنهای و تن دادن به خواستههای رژیم!
اما بسیاری از کارشناسان مسائل بینالمللی بر این باور هستند که برخلاف نقطه نظرات پارهای از افراد در این اتحادیه که بخشی از آنان همان ابواب جمع سیاست مماشات میباشند، نظر کلی بر آن است تا کشورهای عضو روش نزدیکی هرچه بیشتر با ایالاتمتحده را جستجو و آن را در دستور کار خود قرار دهند.
رئیسجمهور آمریکا پیشتر در سخنانی در این رابطه اعلام کرده بود: «بدینوسیله از کشورهای اروپایی میخواهم با ایالاتمتحده برای اصلاح نقایص عمده در توافق هستهای و حمایت از مردم ایران همراه شوند. اگر سایر کشورها در خلال این زمان اقدام نکنند، من به توافقمان با ایران خاتمه خواهم داد». (منبع سایت حکومتی اقتصاد آنلاین ۲۲ دیماه ۱۳۹۶)
همچنین علائم سیاست نزدیکی با ایالاتمتحده را مقاومت سه کشور اروپایی یعنی ایتالیا، اسپانیا و اتریش هفته گذشته به بیرون ساطع کردهاند. این سه کشور بر این باور هستند که طرح پیشنهادی از سوی سه قدرت بزرگ این اتحادیه یعنی فرانسه، انگلیس و آلمان برای راهاندازی تحریمهای جدید علیه رژیم آخوندی کافی به نظر نمیرسد و در نهایت نظر مطلوب ایالاتمتحده برای باقی ماندن در برجام را جلب نخواهد کرد، زیرا در متن پیشنهادی این سه کشور، تنها از «تحریم شخصیتها و گروههایی که در برنامهی موشکی یا در جنگ سوریه نقش بازی کرده و یا فرماندهان نظامی و نیروهای شبهنظامی» رژیم آخوندی سخن به میان آمده است.
پیشتر رئیسجمهور آمریکا شرایط این کشور برای ماندن در توافق اتمی را در چهار مورد اصولی ارائه داده بود.
نخست: اجازه بازرسی از تمامی سایتهای نظامی و غیرنظامی رژیم.
دوم: رژیم آخوندی باید تضمین بدهد که «هرگز به سلاح اتمی» نزدیک نمیشود
سوم: توافق هستهای و مفاد آن طرح نبایستی تاریخ انقضا داشته باشند.
چهارم: برای اولین بار- در قوانین آمریکا ذکر کند که موشکهای دوربرد و برنامههای تسلیحات اتمی، جدانشدنی هستند و ساخت و آزمایش موشک توسط ایران بایستی مشمول تحریمهای شدید شود.(همان منبع بالا)
حال با نیم نگاهی به روند شتابان تحولات باید اذعان نمود که اساسا فاکتور زمان به نفع خامنهای و سیاستهای مخرب حکومت در زمینههای یاد شده نیست. آنچه که «رهبر موقت» نظام آخوندی می طلبد، حفظ برجام در چارچوبهای فعلی آن است.
اما وی یک واقعیت را به یقین فراموش کرده و آن واقعیتی بنام «چرخش دوران» و فروریختن دیواری بنام «سیاست مماشات» میباشد که در سایه آن دیکتاتوری ولیفقیه تا به امروز توانسته بود نه تنها مردم ایران مورد آماج سرکوب خونین حکومتی قرار دهد، بلکه فراتر از آن نیز دست به کشورگشایی، بلعیدن پارهای از پایتختهای کشورهای منطقه با سس «موشکهای بالستیک و سلاح اتمی» بزند.