کارزاری که هنوز در کمرکش آن قرار داریم اما با هر افت و خیزی ادامه دارد. اعتراضات غارت شدگان موسسه های اعتباری که از قضا هیچ اعتباری هم نداشتند، خروش مردم اهواز در اعتراض به سالها تبعیض، تحقیر و ظلم مضاعفی که بر آنان روا میشود و تظاهرات مردم دردمند اصفهان و کشاورزانی که حق آبه را مطالبه میکنند از نمونه های بارزی است که کارگزاران نظام را هرروز درمانده تر و نگران تر کرده است.
آخوند جنایتکار روحانی که با شعار مردم فریبانه اعتدال و میانهروی با رای سازی کارگزاران نظام به قدرت رسید حال با رشته شدن همه پنبهها و وعدههای توخالی بهویژه برجامش، هدف حمله باند رقیب قرار گرفته است و سقوط غیرقابل باور ارزش پول کشور و ارز نزدیک به ۷۰۰۰ تومان شرایط بسیار بحرانی بر جامعه حاکم کرده است که بیش از هر چیز به اقشار کم درآمد کشور فشار مضاعفی وارد میکند. به گزارش صندوق بینالمللی پول اغلب بانکهای کشور ورشکستهاند و یک تورم ۱۲ درصدی بسیار مرگآور در اقتصاد رژیم پیش بینی شده است.
از این روست در حالیکه کشوری هستیم نشسته بر دریایی از نفت و گاز و سرزمینی غنی از منابع طبیعی و ملی همراه با مردمی که نخبگان و بیشمار استعدادهای فراریش در دیگر کشورها از مبتکران و نامدارانند اما از سوی دیگر شاهد فقر و معضلات اجتماعی وحشتناکی همچون محروم بودن بسیاری از مردم حتی از داشتن ابتداییترین نیازمندیهای انسانی و اجتماعی و فرهنگی هستیم! در همین رابطه خبرگزاری حکومتی ایسنا گزارش کرده است: ۳۳ درصد جمعیت ایران در فقر مطلق بسر میبرد... در تایید این فاجعه ملی و اقتصادی حسین زاغفر خط فقر مطلق برای یک خانواده چهار نفره شهری در سال ۹۶ را حدود چهار میلیون تومان اعلام میکند و در گفت وگو با سایت حکومتی ایسنا اذعان میکند: "مطالعات نشان میدهد خط فقر مطلق برای مناطق محروم ۵٠ درصد مناطق شهری و حدود دو میلیون تومان است. وی با بیان اینکه منظور دولت از فقر مطلق برای یک خانواده پنج نفره ٧٠٠ هزار تومان است میگوید: این مبلغ برای یک خانواده پنج نفره حتی تامین کننده غذایشان نیست "!
حال باید پرسید که سرمایههای ملی کشور که باید صرف بازسازی جادههای خطرناک، رفاه و بهداشت و آموزش و درمان، کسب و کار و تولید و تجارت و غیره گردد در کجا و چگونه هزینه میشود؟
صدور تروریستم و دخالتهای بیجای حکومت آخوندی در کشورهای منطقه و نیز دامن زدن به جنگ و کشتار مردم بیگناه این کشورها بهویژه مردم سوریه و تغذیه و مسلح کردن گروههای تروریستی و بنیادگرا و توسعه آن در سراسر خاورمیانه که هدف از آن گسترش قدرت در تعادل قوای بینالمللی و منطقهای برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای متعدد داخلی و روحیه دادن به نیروهای وارفته خودش میباشد تا کنون هزینههای سرسامآوری را بر گرده مردم تحمیل کرده است. هزینههای میلیاردی سپاه پاسداران در رشد و گسترش موشکهای بالستیک و اتمی نیز آن روی سکه ترس و وحشت از سرنگونی است که از روز اول مقاومت ایران با هوشیاری سیاسی و منابع قوی اطلاعاتی، آخوندهای جنایتکار را زیر تیغ جامعه بینالمللی برد و باعث شد تا تضاد باندهای جنایتکار رژیم تشدید شود، جو اختناق شکسته شود و گسترش اعتراضات رو به رشد مردمی طی چند سال گذشته در شهرهای ایران با عبور از چنین پروسهای محقق شده است و این هوشیاری سیاسی مقاومت ایران را باید ستود.
بنابراین پرواضح است گرچه در بهار ۱۳۹۷ بسر میبریم اما بهار واقعی یعنی بهار آزادی مردم ایران هنوز در راه است. بهاری که نزدیک به چهل سال است توسط آخوندها به اسارت گرفته شده است و باید گفت هرروزی که از عمر حاکمان فاشیستی بر میهن می گذرد فاجعهای رخ میدهد، زنان همچنان زیر چکمههای سرکوب ملایان له میشوند و غارت مردم توسط باندهای حکومتی هرروز ابعاد بزرگتری میگیرد. هر آن گوشهای از جغرافیای ایران چوب حراج میخورد و دنیا جای ناامنتر و خطرناکتری برای زندگی میشود. به همین دلایل روشن مردم ایران با گذر از همه دجالیت های آخوندی دست به اعتراض و قیام زدهاند و دیگر به چیزی جز براندازی این نظام با تمامیتش نمی اندیشند.
اکنون که مردم ایران با شروع سال نو اراده کردهاند تا شب سیاه این سرزمین را ورق زده و طرحی نو دراندازند با وضع قوانینی برآمده از پیشرفتهترین و مدرنترین جوامع بشری که استعداد و جوهره آن از دیرباز در سرزمین ما وجود داشته است خواهان لغو اعدام، رفع تبعیض از زنان و همچنین اقلیتهای قومی و مذهبی، جدایی دین از دولت و حق انتخاب پوشش و آزادی بیان و نیز هزینه کردن ثروت ملی در همه ابعاد جامعه جهت تسهیل و بالا بردن سطح رفاه اجتماعی مردم هستند و در این راستا لازم است تا هر ایرانی آزادیخواهی در حمایت از قیامکنندگان و مردم ستمدیده که هرروز در خیابانهای شهرهای مختلف تظاهرات میکنند همراه و هم گام شود تا هر سحر و طلوع دوباره خورشید نویدبخش مهر و روشنایی در فردای ایران باشد.