سهیلا دشتی: باز هم ویلپنتی دگر

اطلاعیه برگزاری بزرگترین مراسم سالانه شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین در پاریس از سیمای آزادی پخش شد. برپائی این چنین مراسمی در چنین ابعادی که عاشقان آزادی را از سرتا سر جهان و حتی از خود ایران گرد هم می آورد، نه عادت است ونه تکرار، تعهد است و تجدید عهد! فارغ از تمامی چرتکه اندازی تمام محاسبه گران، تا سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه از هر جناحی ادامه دارد.

با توجه به شرایط متحول سیاسی؛ اجتماعی ایران گردهمائی امسال از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ادامه قیام دلیل روشنی است. مردم ایران در قیام دیماه سال گذشته با شعار " اصلاح طلب، اصولگرا ـ دیگه تمومه ماجرا "، براندازی و سرنگونی را فریاد زدند. و با شعار مرگ بر خامنه ای، خواست خود را نشان دادند.، تظاهرات کشاورزان اصفهان، تظاهرات معلمان در ۳۲ شهر، قیام کارزون و اعتصابات سراسری رانندگان کامیون ادامه قیام را نشان می دهد؛ و رژیم هم با صبعیت تمام یا تظاهر کنندگان را خودکشی می کند و یا مثل کارزون با شلیک مستقیم به تظاهرات مسالمت آمیز مردم که خواسته شان حفظ جغرافیای تاریخی و انسانی شهرشان جان جوانان ما را بگیرد.
شرایط چنان متحول و متغیر است که هر روز باید شاهد و منتظر حرکت اجتماعی دیگری بود. این شرایط را می توان از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد و چرائی ها و چگونگی را تحلیل کرد. ولی این کار افراد سیاسی فعال و متعهد نیست. نه اینکه افراد مقاومت تحلیل از شرایط نمی دهند شاید بهتر بود بگویم که عالم بی عمل نیستند. در فردای پیروزی ایران مورخین باید تاریخ ایران را همانگونه که هست بنویسند. به دور از سانسورها و ممیزی های شاه و شیخ تا فردای ایران و جهان بداند که مقاومت چگونه از سدهای نا ممکن عبور کرد و به امروز رسید که تصادفی نیست و معجزه ای هم درکار نیست.
در مثل مناقشه نیست به این مفهوم که می توان برای ادعای بالا نمونه ای را توضیح داد که بحث روند مبارزاتی سالیان مقاومت روشن شود. در پائیز گذشته کشورهای اروپائی با جنبشی برای احقاق حقوق زنان به اسم " من هم همین طور " روبرو شدند. این جنبش زلزله ای درشرایط اجتماعی کشورهای پیش رفته اروپائی ایجاد کرد که هنوز هم در برخی از کشورها شاهد پس لرزه های آن هستیم. به نظر زنان فعال در این حرکت اجتماعی، این جنبش می رود تا مناسبات قرون مرد سالارانه را به هم بزند؛ اما سئوالی که بسیار مطرح بود که چرا این جنبش در این مقطع سر بلند کرد و روزنامه ها و دیگر وسایل ارتباط جمعی این مسئله را بسیار تصادفی می دانستند و در اخبار خود به بیشتر به این مسئله می پرداختند و بسیاری حتی زنانی را که با شجاعت تمام از درد خود می گفتند را مورد توهین قرار می دانند. در یک گفتگوی خصوصی یکی از شناخته ترین افراد این جنبش در سوئد که محقق و استاد دانشگاه است، مورد این سئوال قرار گرفته بود که به چه علت این خبر هم زمان در اروپا و آمریکا در صدر اخبار اجتماعی قرار می گیرد. جواب این خانم بسیار جالب است و باید مورد توجه خاص قرار بگیرد. او گفته بود:" برای ما که جزو دست اندرکاران این جنبش بودیم، اصلا این مسئله تصادفی نیست. جنبش زنان با به قدرت رسیدن مارگات تاچر در جوامع اروپائی و آمریکا به محاق رفت و اما خاموش نشد. گروه زیادی شبانه روز خود را وقف این مسئله کردند تا روند کار تعطیل نشود و با جمع آوری اسناد ومدارک زیادی با دست پر به میدان آمدند. ما می دانیم که باز همین زنان در معرض بدترین اتهامات قرار می گیرند، ولی برای ما این مهم نیست. مهم این است که فرزندان ما در جامعه ای سالم، دمکراتیک و برابر بزرگ شوند." چقدر این کلمات به نظر آشنا می آیند گوئی که از دهان گلرخ ایرائی بیرون می آید. انگار این مریم اکبری منفرد است که این حرفها را می زند.
و اما امسال می رویم که به دنیا بگوئیم رژیم ایران سرنگون خواهد شد و آلترناتیوی قدرتمند و مردمی دارد که دست آوردش دمکراسی خواهد بود؛ که در تاریخی مبارزاتی خود اسیر بازیهای قداره بدان سیاسی نشد؛ و با اراده ای محکم سکان خواست مردم ایران را درست گرفت و هدایت کرد. مبارزه مقاومت ایران با ولایت فقیه بر سر قدرت نیست، بر سر تغییر رابطه قدرت است؛ یعنی قدرت از انحصار ولی فقیه واعوان و انصارش خارج شود وبه مردم برسد. همان طور که مسعود رجوی بارها گفته است مبارزه با رژیم ضد بشری موضعی و محدود نیست و انتقال قدرت به مردم مد نظر است.
با هم به دنیا نشان خواهیم داد که آلترناتیوی مردمی داریم که صدای مردم را به گوش جهانیان می رساند.