تمامی جعلیات ساخته و پرداخته ی رژیم از سال ٥٨ تا بحال از جعبه ی جادو مدعیان بیرون اورده میشود، کر یکنواخت و کسالت بار در مورد وابستگی مجاهدین به شرق و غرب عالم و نداشتن نه پایگاه در ایران و ونه اقبال در خارج و داستانهای بی سر و ته و مملو از تناقض در مورد بدی مجاهدین و اینکه این رژیم بر مجاهدین ارجح هست و به قولی "امت نالان، البته خمینی گویان" بالا میگیرد. در فردای مراسم هم این که همه از شرکت کننده و سخنران همه در لیست حقوق بگیران شرکت مجاهدین هستند و همه به هوای دیدن پاریس آنجا بوده اند و خلاصه هیچ اثری و ثمری و هدفی نبوده و نیست!
در دوران قبل از انتقال مجاهدین به اروپا، این حملات سیاسی زمینه سازی عملیات نظامی علیه مجاهدین در اشرف و لیبرتی بود.
امسال حجم این هجمه ی تبلیغاتی بسیار زیاد تر از گذشته بود، ابتدا تصور بنده این بود که موج قیام های مردم در داخل کشور باعث گرم شدن فضای مجازی شده و از این طرف از جانب محافل معلوم الحال سینه چاک دیکتاتوری مدفون شاه، چنان این هجوم مملو از لمپنیسم و رذالت بی حد و مرز بود که این سئوال پیش می آمد که هدف این ترور شخصیتی و جنگ روانی چیست؟ در سال ١٣٦٤ هم وقتی مقامات وقت وزارت خارجه آمریکا علیه مجاهدین به موضع گیری های بدون دلیل پرداخت، در ابتدا تصور میشد که شاید این موضع گیری ها تحت تاثیر بقایای رژیم سابق باشد اما بعد از چند ماه افتضاح مشهور به ایران گیت افشاء شد و معلوم شد که این رژیم بوده است که در پشت قضیه بوده است.
الان خبرگزاری ها اعلام کردند که چند نَفَر در بلژیک و آلمان دستگیر شده اند و هدف انها انجام عملیات تروریستی علیه تجمع بزرگ ایران آزاد در ویلپنت در روز شنبه، بوده است. مواد منفجر و چاشنی انفجاری از جانب یک دیپلومات (بخوان تروریست رسمی) رژیم بنام اسدالله اسدی که در سفارت رژیم در وین مشغول به فعالیت علیه مجاهدین هست، به دو مزدور در بلژیک تحویل داده شده تا در مراسم برای ترور اعضا و هواداران مقاومت استفاده بشود.
اینکه رژیم با تقبل بالاترین ریسک سیاسی، دیپلومات های شناخته شده را وارد صحنه کرده است، بیانگر تهدیدی است که رژیم از مجاهدین احساس میکند. این تهدید دیگر یک تهدید بالقوه نیست، بلکه در راستای استراتژی موفق هزار اشرف به یک تهدید بالفعل تبدیل شده است. طرح ریزی و تصمیم برای اجرای این عملیات، بنا به تمامی تجربیات پیشین، در بالاترین سطوح رژیم بوده است. حجم بیسابقه ی فحاشی و ترور شخصیتی علیه رهبری مقاومت، بدون هیچ تردیدی، بخشی از این برنامه ریزی بوده است که زمینه سازی ترور نظامی را انجام بدهد.
از اهمیت دستگیری دیپلومات تروریست نباید گذشت، این نخستین باری هست که خنثی کردن یک عملیات تروریستی علیه تجمع سالیانه مقاومت که با شرکت مستقیم دیپلومات تروریست رژیم بوده، توسط پلیس چند کشور اروپائی، به طور علنی اعلام میشود. چند ماه پیش مقاومت ایران نسبت به افزایش فعالیتهای تروریستی رژیم علیه مقاومت در چند کشور اروپائی هشدار داده بود. واضح هست که این هشدار بنا بر تحلیل و اطلاعات دقیق مجاهدین از رژیم، داده شده و الان آفتاب آمد دلیل آفتاب!
باز مشخص میشود که تهدید اصلی رژیم در کجاست، باز روشن میشود که در مقابله با این تهدید رژیم وارد محاسبات معقول دیپلوماتیک نمیشود، این نوع برخورد که به نظر معقول و منطقی نیست ناشی از ماهیت ضد بشری رژیم و ترس بنیادی این نظام ارتجاعی از مجاهدین و مقاومت است. رژیم الان اعلام میکند که ادرس الترناتیو کجاست!
نباید شک داشت که هر فردی و جریانی که بخواهد این دستگیری ها و عواقب آن برای رژیم را لوث بکند، دست در دست رژیم دارد.
باز هم در این مورد باید نوشت.