ایران سرزمینی با ریشه در ژرفای فرهنگ و تمدن بشری، مبشر آزادی و مبتکر نخستین منشور حقوق بشر و کشوری سرشار از منابع ملی و طبیعی است که در اثر حاکمیت آخوندهای فاسد و به دلیل اعمال سیاستهای غلط و سرکوبگرانه و همچنین در پی فساد و چپاول گسترده باندهای مختلف آن اینک چنان غرق در فقر و تنگدستی و مشکلات بیشمار اجتماعی و اقتصادی است که چاره کار دیگر نه در رفرم های به اصطلاح اصلاحات قلابی بلکه قطعا در سرنگونی است. چراکه مردم ستمدیده ایران در حکومت ملاتاریستی از فرط فشارهای اقتصادی اکنون فراتر از فروش جسم و جانشان به فروش نوزادانشان تن دادهاند و اعتیاد و کارتنخوابی و زباله گردی دیگر تبدیل به امری روزمره شده است.
در چنین شرایطی که رژیم سخت در تنگناهای داخلی و اجتماعی قرار گرفته است، آخوندها برای جلوگیری از پیشرویهای بیشتر مقاومت به شیوههای مختلفی اقدام میکنند. در همین راستا رژیم آخوندی حداکثر تلاش خودش را برای استفاده از طرف حسابهای بینالمللی به عمل میآورد و یا از لابیها و مزدورانی که برای چنین روزی جیره و مواجب میگیرند استفاده میکند تا علیه مقاومت سنگاندازی کنند. در نهایت نیز از موضع استیصال به حربه تروریسم که ذات این رژیم است در خاک اروپا متوسل میشود.
اما با این همه مقاومت ایران به یمن داشتن تشکلی منسجم و قدرتمند همواره به عنوان نیروی اصلی و اپوزسیون جدی که از پرداخت هیچ بهایی دریغ نکرده و تمام عیار در برابر خفاشان خون آشام میهن چنگ در چنگ انداخته در برابر این نظام مطرح است و به همین دلیل در صف نخست سرنگون طلبان سرفراز ایستاده است. این رویارویی در مصافی نابرابر با آدمکشان سپاه پاسداران و باندهای مافیایی و زیر مجموعه آن همچون نیروی قدس، بسیج، سازمان حفاظت و اطلاعات، وزارت اطلاعات و نیروهای انتظامی و بخشی از مواجب بگیران داخلی و خارجی و ارتش سایبری رژیم که وظیفه اش لجن پراکنی و دادن آدرس عوضی برای به بیراه کشاندن مسیر اصلی مبارزه مردم ایران است صورت میگیرد و پرواضح است در این راه بس دشوار که باید از جانمایه گذاشت چه بیشماران فرزندان پاک ایرانزمین جانشان را در راه آزادی مردم ایران فدا کردهاند و چه زنان و مردان شریفی که از همه چیز گذشتند و پروانهوار برای آزادی ایرانزمین سوختند تا سد محکمی شوند در برابر حکومت آخوندیسم خمینی که میرفت تا با استفاده از نام دین و مذهب و با سو استفاده از عواطف و احساسات دینی و مذهبی مردم ایران و منطقه پایههای یک امپراتوری اسلامی را برای سالیان دراز پایهریزی کند.
در ادامه چنین مبارزه سهمگینی برگزاری باشکوه و عظیم گردهمایی مقاومت ایران در ویلپنت پاریس همزمان با خیز و خروش بزرگ مردم شهرهای ایران که رژیم آخوندی را در ضعیفترین و شکنندهترین نقطه داخلی و منطقهای و بینالمللی خود قرار داده است قبل از هر چیز بیانگر این مسئله است که مردم و مقاومت ایران در سرنگونی این حکومت نامشروع و ضد مردمی همراه و هماهنگ و بی شکافند. حجم گزارشها و گستردگی انعکاسات مردمی و بینالمللی از این میتینگ بزرگ و باشکوه مبین این نکته است که مقاومت ایران آلترناتیو بیبدیل جمهوری اسلامی است. در این راستا کمپین دشمن نیز خاموش نبوده است و سوز و گدازهاست که از دل سوخته اشان برخاسته است و میبینیم که به روشنی دم خروس کسانی بیرون میزند که هر چه مبارزه رادیکالتر میشود میطلبد تا پرده از رخ بگشایند و آنچه که هستند را بنمایند. آنها از مدتها قبل از طریق عوامل و ایادی و جاسوسان خود دست به کار بودهاند. همآنانی که دستان غرق به خون پاسداران جنایتکار را شسته و آنها را فرزندان مردم ایران توصیف میکنند یا آنهایی که بنام دیپلمات در حال طراحی عملیاتهای تروریستی بودهاند و همآنانی که به هر طریق ممکن در مدیا و شبکههای اجتماعی به نام هنرمند، شاهزاده و واداده به جای گرفتن یقه جنایتکاران آخوندی تمام هم و غمشان سنگاندازی بهسوی مردم و مقاومت ایران است باید گفت چه سود که عرض (آبرو) خود میبری و زحمت ما میداری؟ تاریخ سیر تکاملی خود را چه بخواهید یا نخواهید طی خواهد نمود و زمستان سرد و سیاه حکومت پاسداران سپری خواهد شد و روسیاهی بر زغال خواهد ماند. مردم ایران تشنه آبوهوا و آزادیاند و اکنون با قیامها و شعارها و اعتراضهایشان در کف خیابانها فریاد برداشتهاند که این حاکمیت ضد مردمی و ضد ایرانی را همراه و همگام با مقاومت ایران بهزودی سرنگون خواهند کرد.