به یقین «خانهنشینی بیبی» ولایت در این برهه که بود و نبود نظام به نخ نبات «تضمینهای اتحادیه اروپا» وصل شده، مبین خالی بودن چنته حکومتی است که تمامی سرمایههای خود را در تنور «برجام، صدور تروریسم و کشورگشایی» قرارداده است.
خامنهای در رأس یک دیکتاتوری مذهبی با دیدگاههای بغایت ارتجاعی و سرکوبگرانه بخوبی نسبت به محتوی این «بسته خالی» که بقول باند وی «اروپا مایل به نهایی کردن جزئیات تا قبل از پاییز و آغاز اقدامات عملی نیست»، اشراف و اطلاع کافی دارد.
بر این منطق رسانههای رژیم طی روزهای گذشته و بطور قطرهای گوشههایی از محتوی بسته تشویقی به دیکتاتوری تروریستی ولایت را اینگونه به بیرون ساطع کردهاند. خبرگزاری حکومتی ایرنا (۱۴ تیر ۱۳۹۷) در گزارشی اعتراف میکند: «در بسته برجامی پیشنهادی اروپا به ایران، اروپا خرید یک میلیون بشکه نفت از ایران را تضمین خواهد کرد و در قبال آن از کانال مشخصی به ایران ارز پرداخت میشود. اروپا پذیرفته است که میزان ۱۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری کند».
بدین سان ملاحظه میشود که اولا سقف واردات نفت رژیم به اروپا بر اساس این دادهها تنها به «یک میلیون بشکه» در روز خواهد رسید. این وضعیت بحرانی برای رژیمی که در بدر بدنبال «فروش نفت و گاز» به هر قیمتی است، موئید تنها افزایش قریب “۲۵۰ هزار بشکه «در روز میباشد. بر اساس دادههای بینالمللی میزان صادرات نفت رژیم به کشورهای اروپایی، بویژه اتحادیه اروپا اکنون رقمی بالغ بر “۷۵۰ هزار بشکه» در روز میباشد.
همچنین و به یقین از فردای راه افتادن تحریمهای ثانوی آمریکا که قرار است از آبان ماه آینده صادرات نقت، گاز و پتروشیمی رژیم را هدف قرار دهد، با افزایش “۲۵۰ هزار بشکه «در روز از سوی اتحادیه اروپا «هیچ مرحمی» برزخم های مقام معظم که هم اقتصادش و هم سیاستهای مخرب وی تماما به» دلارهای نفتی وابسته است، نبوده و بدین سان در میان مدت نیز «درمانی» صورت نخواهد گرفت.
آه و نالههای آخوند روحانی مبنی بر اینکه «بسته پیشنهادی اروپا دربرگیرنده خواستههای ایران نیست», خود بهترین بینه بر وضعیت بغایت لرزان و بسیار بغرنج رژیم برای گرفتن تضمینهای اقتصادی، مالی و سیاسی از فردای براه افتادن تحریمهای آمریکا میباشند.
آخوند روحانی که یکبار نشان داده، نه از «ریاست دولت» و نه از «دیپلماسی جهانی» بویی برده است، بخوبی بر این واقعیت و متزلزل بودن وضعیت بسیار آگاه است. تمام تلاش وی برای گرفتن تضمین مالی و فروش نفت از اتحادیه اروپا استوار شده تا بدین سان رژیم زهوار دررفته ولایت را با مجموعه عظیمی از ارگانهای سرکوبگر، تروریستی و سیاستهای موشکی و توسعهطلبانه در منطقه، سرپا نگه دارد.
خبرگزاری حکومتی ایرنا (۱۴ تیر ۱۳۹۷) در گزارشی از تماس تلفنی میان روحانی و صدراعظم آلمان به نقل از رئیسجمهور ارتجاع مینویسد: «راهکار عملیاتی و شیوه مشخصی برای ادامه همکاریها وجود نداشت و یک سری تعهدات کلی در حد بیانیههای سابق اتحادیه اروپا» ارائه شده است. مشابه چنین موضعگیری هایی نیز در تماس تلفنی میان آخوند روحانی با رئیسجمهور فرانسه بیان شده است.
بدین سان ملاحظه میشود که بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا که در شرایط حملات تروریستی رژیم با «نیم کیلو» بسته انفجاری علیه گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس، به دیکتاتوری ولیفقیه ارائه گردید، اساسا دارای هیچگونه «تضمین و راهکارهای مشخص» برای برون رفتن دیکتاتوری از مجموعه بحرانهای یاد شده نبوده و نیست.
چنین وضعیتی نیز در زمینه تضمینهای مالی برای هرگونه سرمایهگذاری از سوی اتحادیه اروپا صادق است، زیرا درحالیکه در بسته پیشنهادی اتحادیه اروپا سخن از سرمایهگذاری “۱۰ میلیاردی «به میان آمده و در حالیکه پارهای از نمایندگان پارلمان اروپا، در مصوبهای خواستار آن شدهاند که «بانک سرمایهگذاری اروپا با ایران داد و ستد مالی داشته باشد», اما بدلیل آنکه مصوبه پارلمان اروپا برای بانک سرمایه گذاری این اتحادیه دارای هیچگونه» الزام و تعهدی نیست، بدین سان ملاحظه می شود که در زمینه تضمینهای مالی نیز، سر مقام معظم به سنگ خورده و تمامی آنچه که خانم مورگرینی به رژیم متعهد شده، به مانند «کوبیدن آب» در هاونگ میباشد.
بزرگترین مشکل در اروپا، هراس شرکتها، سرمایهگذاران و بانکها از تحریمهای آمریکا در صورت تخطی از مصوبات خزانهداری این کشور میباشد. آنان در دور قبلی تحریمها با تبعات سنگین هرگونه «دور زدن» و یا «داد و ستد» با دیکتاتوری خامنهای روبررو شدهاند. پرداخت غرامتهای سنگین و یا محکومیت مالی تنها گوشه کوچکی از این پازل میباشند. خروج کمپانیهای نفتی، غول های تجاری و سرمایهداران اروپایی طی یک ماه گذشته از ایران، تماما مهر تائیدی بر این واقعیت میباشند که دستگاه تجاری و بازرگانی اروپا و بویژه بخش خصوصی اساسا تمایلی به درگیر شدن به «قوانین و مصوبات» تحریمها از سوی آمریکا را ندارند.
بدین سان شمشیر دامکلوس که اکنون برسر هرگونه رابطه تجاری، اقتصادی و یا مالی با رژیم آخوندی قرارگرفته، خود اکنون به بزرگترین چالش برای طرفهای اروپایی تبدیل شده است.
سخن آخر آنکه، در ورای تمامی این واقعیات نیز باید توجه داشت که هرگونه داد و ستد و ریختن یوروهای نفتی به جیب خامنهای، هیچگونه کمکی به مردم ایران و اقتصاد بشدت ضربه خورده کشور که اکنون به گسترش بیکاری، فقر و فلاکت در میان تودههای بجان آمده راه برده است، نمیکند، بلکه بزرگترین مشوق برای دیکتاتوری پابگور خامنهای بوده و بطور مستقیم تنها به جیب سیاستهای مخرب سپاه پاسداران، نیروی تروریستی قدس در زمینه بحران سازی، موشکی، اتمی، سرکوب داخلی و تروریسم میباشد.