شرایطی که مبتنی بر اوضاع داخل کشورمان چه از جهت بسط و تعمیق قیام علیه حاکمیت آخوندی و چه از منظر بحرانهای فزایندهای که روز به روز رژیم فاسد و عاجز را بیشتر در خود فرو میبرند، فرا رسیدن لحظهی رهایی میهنمان را بسیار نزدیک کردهاند!.
طی چهل سالی که از سلطهی نظام آخوندی بر میهنمان میگذرد، اوضاع سیاسی چه در داخل و چه در مناسبات دیپلماتیک، شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی ایران هرگز به وخامت امروز نبوده است. بهویژه از آغاز سال جدید، سقوط آزاد در همهی زمینهها شتابی مضاعف گرفته است. سیر شتابان تورم، افزایش سرسامآور نقدینگی، رشد انفجاری قیمتها، گسترش فزاینده بیکاری و سقوط بیسابقه ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی، توأم با فساد و دزدیها و غارت و چپاول ثروت مردم ایران از سوی گردانندگان حاکمیت آخوندی، شرایط انقلابی را ایجاد کرده است.
واکنش مردم ایران به عملکرد ایران سوز این رژیم از همان روزهای آغازین خمینی خور شدن انقلاب ضد سلطنتی، لحظهای توأم با سکوت نبوده و رنگی از سازش و درماندگی نداشته است. گروههای انقلابی در هر فرصتی اعتراض خود را نسبت به ویرانگریهای ضد ایرانی نظام آخوندی با اعتصابها و ترتیب دادن تحصنها و راه انداختن تظاهرات خیابانی نشان داده و در بیشتر موارد امواج اعتراضها را بهسرعت تبدیل به قیام کردهاند. قیامهائی که نظام برای جلوگیری از گسترش شعلههای آن به بزرگترین جنایتها روی آورد. کشتار دهها هزار تن از مجاهدین و مبارزین در دههی شصت و فرمان خمینی به قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ و اجرای آن در کمتر از سه ماه، یعنی اعدام بیش از سی هزار مجاهد زندانی و مبارزان آزادی، اوج این جنایتها بودند؛ اما آنچه خمینی کرد و آنچه جانشینان جنایتکارش تا همین امروز علیه مردم ایران کردهاند، نه تنها عشق به آزادی و عزم مردم برای ریشهکن ساختن این بنای ستمگر و فاسد را نکاسته است بلکه امروز شاهدیم که شعلههای قیام و شورش در سرتاسر میهنمان ریش و ریشهی حاکمان فاسد و جنایتکار را هدف گرفته است.
از دیماه سال گذشته قیامهای سراسری وارد مرحلهای تازه شده و در مداری بسا فراتر از پیش، شرایط را به سوی تعیین تکلیف نهائی مردم با این رژیم ضدبشری پیش برده است. در جریان این قیامها و در تداوم آن و با تشکیل و گسترش روزافزون کانونهای شورشی، مردم در سراسر کشور یک خواسته را فریاد کردند: "سرنگونی رژیم آخوندی". آنها شعارهای مشابهی را فریاد کردند: مرگ بر خامنهای، روحانی، خامنهای حیا کن، مملکتو رها کن، اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا! بهویژه گسترش اعتراضات در روزهای اخیر در تهران لرزه بر اندامهای رژیم آخوندی انداخته است. تظاهرات هموطنانمان در اهواز، اصفهان، کازرون، تهران، سنندج و بوشهر، صحت استراتژی مقاومت ایران و نقش تعیینکننده کانونهای شورشی در سازمان دادن و استمرار قیام را بنمایش گذاشت.
همراهی با آلترناتیو دموکراتیک نظام حاکم
برگزاری شکوهمند و بینظیر گردهم آبی ایرانیان پشتیبان مقاومت در روز نهم تیرماه امسال در ویلپنت پاریس با حضور نمایندگان بزرگ و صاحب نام و پرنفوذ کشورها و مجامع بینالمللی در این تجمع عظیم، بار دیگر به جهانیان نشان داد که مردم ایران در هر زمان و تحت هر شرایطی، بر تصمیم درست و بر حق خود برای سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار یک نظام دموکراتیک و منطبق با اصول و موازین حقوق بشر پای میفشارند و از این خواست عادلانه نه عقب مینشینند و نه انحراف میپذیرند.
این گرد هم آبی اعجابانگیز بار دیگر نشان داد که امروز خواستها و شعارهای مردم همان خواست و شعارهای مقاومت ایران است که با مبارزه بیامان در برابر حاکمیت فاسد و جنایتکار آخوندی حقوق به غارت رفته مردم ایران را مطالبه میکند و پرچم سرنگونی نظام ضدبشری را افراشته نگه داشته است. گره خوردن شعارهای مردم با شعارهای سی و هفت سالهی مقاومت و برجسته شدن نقش رهبری قیام برای سرنگونی نظام و استقرار آلتر ناتیو دموکراتیک آن از ویژگیهای روشن این مرحله از مبارزه مردم ایران است. مردم ایران و مقامت پایدار و تسلیم ناپذیرشان، متناسب با شرایط داخلی و واکنش بینالمللی، نسبت به عملکرد توسعهطلبانه، تروریستی و مداخلهجویانه رژیم آخوندی در همه جای جهان، سرنگونی آن با همه باندها و جناحهای جنایتکارش را عاجلترین و ضروریترین هدف خود قرار دادهاند.
مردم ایران راه و مسیر خودشان را انتخاب کردهاند. نفی سازشکاران و نفی کسانی که چشم امید به نیروهای سرکوبگر بسیج و پاسداران جهل و جنایت دارند. نفی و رد ارتجاع غالب و مغلوب، نفی و رد رویکردهای ضد دموکراتیک که در قالب شعار "نه شاه و نه شیخ" متبلور و متجلی گشته است. آلترناتیو این رژیم نیرویی است که در پروسه ۴۰ سال گذشته پرچمدار مبارزه با رژیم بوده است. نیرویی که علیه دیکتاتوری شاه و شیخ بوده و ریشههای عمیق در میان مردم ایران دارد. نیرویی که از بستر مبارزه صدوبیست ساله مردم ایران سر برآورده و از سرچشمهی جوشان و پایانناپذیر پشتیبانی مردم ایران مینوشد. نیرویی که از یک تشکیلات قدرتمند برخوردار است و دارای پلاتفرم سیاسی اعلام شده برای آینده ایران میباشد، نیرویی که از اعتماد جامعه ایران برخوردار است و مبتنی بر این اعتماد، قدرت انتقال آرام قدرت را بعد از سرنگونی رژیم فاسد و ضد بشری کنونی دارد.