جنگی که تنها در طرف ایران ۱ میلیون کشته و ۲ میلیون معلول و مجروح و۴ میلیون آواره و بیش از هزارمیلیارد دلار خسارت بر جای گذاشت.وزیر آموزش و پرورش رژیم در سال۶۷ اعلام کردکه در این جنگ،۴۵۰ هزار دانش آموز به جبهه ها فرستاده شدند.این دانش آموزان در تاکتیک «حمله با امواج انسانی» با عنوان «سربازان یک بار مصرف» مورد استفاده قرارگرفتند. رفسنجانی درنماز جمعه روز ۹ آبان سال ۱۳۷۶ اعتراف کرد که ۳۶۰۰۰ تن از این کودکان دانش آموز در جبهه ها جان خود را از دست دادند. رفسنجانی همچنین اعتراف کرد که یک قرن درآمد نفت ایران یعنی متجاوز از ۱۰۰۰ میلیارد دلار به تنور این جنگ ریخته شده است.
۳۰ سال پیش اما جام زهری که ارتش آزادیبخش ملی ایران با فتح شهر مهران و یکصدرشته عملیات دیگر به حلقوم خمینی و تنور جنگ ضد میهنی او ریخت ،اثرکرد و او وادار به قبول قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت ملل متحدکرد که آن رااز تیر ماه سال ۱۳۶۶قویا و قاطعانه، رد کرده بود. خمینی، از ۶سال قبل از آن، یعنی از سال ۱۳۶۱ متوالیاً قطعنامه های سالانه ی شورا ی امنیت ملل متحدبرای آتش بس و خاتمه دادن به جنگ را رد میکرد و می گفت: «اگر این جنگ ۲۰ سال هم طول بکشد ما آماده ایم
-اما ارتش آزادیبخش کار را به آنجا رساند که احمد خمینی بعداً گفت: «امام وقتی در معادلات به این نتیجه رسیدند که قطعنامه را قبول کنند ، من جام زهر قطعنامه را می نوشتم، من کنار امام بودم . امام مرتب مشتشان را بر روی پایش میزدند و آخ میگفتند....بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ چند روز امام بدرستی نمی توانستند راه بروند.
نکته بسیار قابل توجه در سخنان خمینی بهنگام پذیرش قطعنامه این بود که میگفت دلیل آنرا نمیتواند بگوید. اما بقایای خمینی منجمله ولایتی وزیر خارجه و محسن رضایی سرکرده پاسداران و شمخانی بعداً فاش کردند که ترس خمینی پس از فتح مهران از مجاهدین بود و بس.
اما از فردای آتش بس ،مقامات رژیم از قبیل رفسنجانی در موضع رئیس مجلس و موسوی اردبیلی رئیس قوه قضاییه، که تا آن زمان برای ادامه جنگ یقه درانی میکردند، بشدت از آن فاصله گرفتند.
رفسنجانی در گفتگو با روزنامه جمهوی اسلامی در تاریخ ۷ مهر ۱۳۷۹ به صراحت گفت «امام به عنوان فرمانده کل قوا با مسائل نظامی آشنا نبود...».وقتی عملیاتی مانند والفجر شکست میخورد و ناموفق میشد «اسمش را والفجر مقدماتی گذاشتند که درعملیات بعد جبران کنند» «نظر امام بر ادامه جنگ قاطع بود. حتی اجازه نمی دادند که این بحثها خدمت ایشان مطرح شودو میگفتند باید تا کیفر متجاوز پیش برویم».«بعضی ها میگفتند ادامه جنگ تا استقرار حکومت اسلامی در عراق/بعضی ها میگفتند تا رفع فتنه در عالم که امام هم همین را میگفتند/بعضی ها هم میگفتند تا تنبیه متجاوز و گرفتن حق ایران». رفسنجانی میگوید که هیچیک از اجزاء رژیم «در این سه خواسته تنزل نداشت».
آخوند خاتمی و سپس کمال خرازی در آن زمان به ترتیب ریاست تبلیغات سپاه جنگ ضد میهنی را بر عهده داشتند و باگوشت و پوست فرزندان ملت ایران تنور جنگ خمینی را می تابیدند.
در روزگاری که هیچکس را یارای درافتادن با خمینی و مقابله با جنگ ضد میهنی نبود، رهبر مقاومت ایران آقای مسعود رجوی پرچم صلح و آزادی را به اهتزاز درآورد و با شعار صلح و آزادی، به مقابله باخط خمینی یعنی جنگ ،جنگ ،اختناق روی آورد.همزمان مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران به برگزاری هفته ها و ماههای صلح در داخل ایران مبادرت کردندو طلسم جنگ افروزی خمینی و شعار توسعه طلبانه «فتح قدس از طریق کربلا» را درعرصه اجتماعی در هم شکستند.
پاسدار شمخانی وزیر دفاع سابق آخوندها روز ۴ مهرماه ۱۳۸۴ اذعان کرد «هیچکس هیچکس غیر از مجاهدین، در داخل کشور وجود ندارد که بعد از خرمشهر، اطلاعیه یی یا بیانیه یی داده باشد که جنگ باید خاتمه پیدا کند. برخلاف ادعای فعلی احزاب سیاسی. هیچکس… هیچ سندی وجود ندارد که بعد از اتمام عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، گروه سیاسی خواهان وضعیتی باشد که امروز اعلام میکند».
در دی ماه ۱۳۶۱،۶ماه پس از عقب نشینی قوای عراقی از خاک میهنمان در خرداد همان سال، بیانیه صلح بین مسئول شورای ملی مقاومت ایران و نایب نخست وزیر عراق امضاء شد و همگان فهمیدند که صلح در دسترس است اما رژیم خمینی از آن روی بر می تابد.صفحه اول مجاهد شماره ۱۳۵
در اسفند۱۳۶۱، طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران به تصویب رسید و متعاقبا طرف عراقی آنرا به عنوان مبنای قابل قبول برای آغاز مذاکرات صلح، پذیرفت. صفحه اول مجاهد شماره ۱۴۴. به این ترتیب طلسم جنگ خمینی به لحاظ سیاسی در هم شکسته شد.
در قدم بعد مقاومت ایران یک جنبش جهانی حمایت از صلح براه انداخت که بیش از ۵۰۰۰ حزب و شخصیت سیاسی در سراسر جهان به آن پیوستند.
به این ترتیب طلسم جنگ خمینی در عرصه بین المللی نیز در هم شکست.
در آخرین مرحله ،این ارتش آزادیبخش ملی ایران بودکه از اسفند ۱۳۶۵ تا ۳۰خرداد۱۳۶۷ طی یکصد رشته عملیات کوچک و بزرگ که به فتح شهر مهران منجر شد طلسم جنگ ضد میهنی را به لحاظ مادی و عینی در عرصه نظامی در هم شکست. جالب این بودکه خمینی در پیام خوددر ۲۷تیر ۱۳۶۷ با استیصال و در ماندگی اذعان کرد که مصلحت نمیداند دلیل زهر خوردن و قبول آتش بس را علنی کند.اما متعاقبا اطرافیان خمینی، به بیانهای مختلف فاش کردندکه دلیل، قبل از هر چیز، کابوس به تحقق پیوستن شعارهای «امروز مهران، فردا تهران» از سوی رزم آوران آزادی و اغلب هموطنان بوده است.
ارتش آزادی بخش در فتح مهران متجاوز از ۲ میلیارد دلارتسلیحات و مهمات و تجهیزات لشگر۱۶زرهی قزوین و لشگر ۱۱ ضدامیرالمومنین را به غنیمت گرفت.
این چنین بودکه در کمتر از یک ماه ،خمینی که از این پیشتر بارها قسم و آیه خورده بودکه تا ۲۰سال هم که شده ،و تاوقتی که حتی یک خانه در تهران سالم مانده باشدبه جنگ ادامه خواهدداد،همین که هوارا پس دید،با ذلت و بی آبرویی در چنبره تعادل قوای جدید که به زیانش بوددر هم پیچید و در ۲۷تیر ۱۳۶۷ به گفته خودش جام تلختر از زهر آتش بس را سر کشید.