از هر سوی که بنگری، ولوله یی به جان صحنه سیاسی ایران در خارج کشور افتاده است که آن سرش ناپیداست . آدم به حیرت از خود می پرسد که مگر چه خبر شده است که هر سری از سوراخی درآمده به جیغ و داد؟. اعلامیه پشت اعلامیه و مصاحبه پشت مصاحبه. گویی که میراث مرده یی به وقت تقسیم است . بی مبالغه فقط سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت هست که آرام و متین به روال همیشگی سر در کار خود یعنی مبارزه بی امان با رژیم دارند و بر این هیاهوهای برای هیچ به خونسردی پوزخند می زنند. و این نیست مگر آنکه نتیجه یک اعتماد به نفس مطمئن است که هیچ چرخش سیاسی نمی تواند بدان خللی وارد کند.
عامل این ولوله و هیاهو سیاست دولت آقای ترامپ است و مهمتر قیام قیام آفرینان ایران و حضور فعال کانون های شورشی . حقیقتا افق دید خائنان درمانده تا بدان حد کوتاه است که به دلیل حضور شخصیت های بین المللی در کنار مریم قهرمان بدین باور رسیده اند که منتخب آقای ترامپ، مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت است و لاغیر پس باید خرابشان کرد . کاش من هوادار هم این اطمینان را داشتم تا پیرانه سر رقصی میانه میدان کنم . از بچگی شنیدیم که گفتند: سیاست پدر و مادر ندارد . برای خائنان و درماندگان سخت است باور کنند که مجاهدین خلق متکی بر توان مبارزاتی خویشتن می باشند و اینکه دست حمایت قدرت ها از پشت خمیده رژیم برداشته شود . همواره عوامل و موجبات سیاسی در تغییر محاسبات خرد و کلان می باشد و بنابراین نمی توان یک ارزیابی و برداشت مطمئن یگانه داشت . این سیاست بازان قشری و حرفه یی هستند که به کمترین نسیم سیاسی، توفان در فنجان ظرفیت شان می افتد که واقعا مثل شهر شهر فرنگه عهد کودکی مان باید دوید به تماشا.
بدنامان سابقه دار در خارج کشور پر رویی را چنان از حد گذرانده اند که انگار کاکا رستم کوچه خالی از داش آکل گیر آورده است. مطمئنم که اگر این وقیحان در داخل کشور دهان بدین ترهات باز می کردند از هر سوی از آزادیخواهان تو دهنی می خوردند تا دیگر جرأت نکنند که با زدن چوب در لجنزار خود، مشام خلق را بیازارند . آدم چه بگوید ؟ آنانکه به ننگ و نفرین ابدی با خمینی دجال جلاد بیعت کردند و آشکارا تیتر زدند که ضد انقلابیون را به پاسداران انقلاب معرفی کنید و تحویل دهید، امروز نگران سقوط رژیم اند که موجب جوی خون راه افتادن خواهد شد !! به دست چه کسانی ؟ مجاهدین خلق ایران!!. زهی بیشرمی، زهی وقاحت و دریدگی اخلاقی . اینان از یاد برده اند و نمی خواهند بیاد بیاورند که در سالیان پیش، این مسعود قهرمان بود که به رزمندگان مجاهد خلق گفت اگر پوتین پای ارتشیان و پاسداران اسیرشده پاره است، پوتین خود را به آنان دهید و اسرا را آزاد کرد تا به ایران بروند . این مریم قهرمان است که در ملاٌ بین المللی و در حضور شخصیت های سرشناس بین المللی به کرّات از لغو اعدام و هر گونه شکنجه سخن گفته است . چون ارباب سیاسی شان خمینی در نوفل لوشاتو دروغ های گنده گفت، پس دیگران هم دروغ می گویند . این قیاس مع الفارق است، این قیاس به نفس است. این است که قاتلان و شاگرد قاتلان نقش خویشتن را در جوی خون می بینند و وحشت می کنند . این خائنان جنایتکار از ذهنیتی بیمار و مضطرب برخوردارند که اگر ژن ملایی نداشتند باید امروز به دنبالشان در بیابان ها و تیمارستان ها می گشتند. در تقلای این بی بته های سیاسی یک نکته ظریف پنهان هم نهفته است که بدینگونه که می بینیم، بی قرارشان کرده است . آنان باور کرده اند و جدی گرفته اند که رژیم به دست قیام آفرینان و کانون های شورشی، سقوط خواهد کرد. باور کرده اند که در عرصه انقلاب این رزم آوران مجاهد خلق و مبارزان راستین اند که بی هراس از جان به نبرد جانانه برخواهند خاست و بنابراین به زعم فطرت ناپاک خود، ایران فردا را در جوی خون می بینند . نه جانم از این خبرها نیست . شمایان اگر عمر نمرود داشته باشید نمی توانید مجاهد خلق را آنچنان که هست و من بیست و چند سال است که امتحان کرده ام؛ بشناسید. از جنس خمینی و خامنه یی هستید و متحد آنان . سابقه مشعشع تان بر این امر دلالت دارد.
دیگر مانده است تا خمینی و جلاد خوش سابقه اش!! لاجوردی هم از اعماق دوزخ اعلامیه بدهند و علیه مجاهدین خلق مصاحبه راه بیاندازند.