در گردهمایی سراسری جوامع ایرانیان که با ارتباط زنده از ۲۰ شهر اروپا و آمریکای شمالی از طریق ویدئو کنفرانس برگزار شد، شرکتکنندگان و سخنرانان و شاهدان قتل عام و جنایات رژیم، از کشورهای فرانسه، آلمان، انگلستان، هلند، سوئد، نروژ، دانمارک، فنلاند، سوییس، ایتالیا، بلژیک، اتریش، رومانی و کانادا، ضمن گرامیداشت یاد شهیدان قتل عام ۶۷ و تجدید پیمان با آنها، بر حمایت خود از قیام مردم بپاخاسته در سراسر ایران تأکید کردند. آنها جامعه جهانی را به اتخاذ سیاستی قاطع در قبال رژیم آخوندی و حسابرسی از آن بهخاطر جنایاتش علیه مردم ایران و قیامکنندگان و بهخاطر اعمال و توطئههای تروریستی و جاسوسی علیه مقاومت ایران در کشورهای اروپایی و آمریکا فراخواندند.
پاتریک کندی
از همه شما متشکرم
در برنامههای گذشته هم گفتهام آن وقت که بحث بر سر ایستادن در حمایت از کسانی بود که در اشرف تحت محاصره بودند.
آن وقت که موضوع مبارزات دیگری مطرح بود، برای حقوق بشر، برای ایران گفتهام که این یک مسئله ایرانی نیست یک مسئله حقوق بشری است و به همین دلیل ما افرادی را از سراسر جهان بههمراه داریم که در اینجا گردهم آمدهاند تا سیامین سالگرد واقعهیی را گرامی بدارند که طی آن ۳۰ هزار زندانی سیاسی خودسرانه اعدام شدند، آن هم توسط یک رژیم استبدادی و فاشیستی.چرا که باید آنها را به یاد بیاوریم چون اگر این واقعه بتواند در ایران رخ بدهد آن هم در عصر معاصر، پس میتواند
در هر کجای جهان هم رخ بدهد آنگاه که مردم نایستند و از حقوق بشر و کسانی که درد و رنج میکشند دفاع نکنند.
مارتین نیمولر، یک نویسنده سرشناس درباره هولوکاست یهودیان روزی درباره نازیها گفت:
اول آمدند سراغ کولیها ولی کولی نبودم، لذا اعتراض نکردم.
بعد آمدند سراغ اعضای اتحادیههای کارگری ولی من عضو اتحادیه کارگری نبودم.
لذا اعتراض نکردم. بعد آمدند سراغ مسیحیان بعد آمدند سراغ یهودیها و من یهودی نبودم و لذا اعتراض نکردم
و سرانجام آمدند سراغ من و کسی نمانده بود که اعتراض کند. ما امروز اینجا هستیم تا یاد این ۳۰ هزار شهید را گرامی بداریم
چون مهم است همه ما بدانیم که فضل الهی، سرنوشت همه ما و خانوادههایمان را رقم میزند.
به همین دلیل میگویم که این فقط یک آرمان ایرانی نیست بلکه یک آرمان جهانی حقوق بشری است و همچنان که خیلی اوقات میگویم به همین دلیل است که من اعلام میکنم: من ایرانی هستم.
چقدر شگفتیآور است که در سیامین سالگرد این شهیدان که برای آزادی در ایران جان باختند ما با نسل جدیدی مواجهیم از افرادی در داخل ایران که حاضرند بایستند و حمایتشان را از یک ایران جدید اعلام کنند که آزاد و دموکراتیک باشد
و به آزادی مذهبی و نقش زنان در جامعه احترام بگذارد. همانطور که مریم رجوی گفت هیچکدام از اینها محقق نمیشد
مگر بهیمن سازمانی که از این کانونهای مقاومت حمایت میکند و من میخواهم از همه شما تشکر کنم که این برنامه را تماشا میکنید میخواهم تشکر کنم از سازمان مجاهدین و از خانم رجوی چون شما کسانی هستید که شعلههای مقاومت را پرقدرت برافراشته نگه میدارید. شما کسانی هستید که از جوانانی در ایران حمایت میکنید که دست به اعتراض میزنند.
و شما از صداقت در اعتقاداتتان برخوردارید چون شما همان کسانی هستید که علیه شاه مبارزه کردید و امروز هم شما کسانی هستید که به مبارزه علیه یک دیکتاتوری استبدادی دیگر برخاستهاید. پس سازمان مجاهدین خلق ایران در طرف آزادی حضور داشته است چه در مبارزه با سرکوب شاه و چه امروز مبارزه با رژیم مذهبی آخوندها و سرانجام، یکی از علائمی که نشان میدهد چقدر شما مؤثر بودهاید.
شما خانم رجوی این امر خارقالعاده یعنی شجاعت جوانان امروز در ایران است. آنها در خیابان هستند و شعار میدهند: مرگ بر خامنهای و روحانی / مرگ بر دیکتاتور
آنها هر دو جناح رژیم را رد میکنند و میگویند: اصلاحطلب، اصلوگرا دیگه تمومه ماجرا
آنها دیگر فریب کسانی را نمیخورند که میگویند «مدره» هستند. ما میدانیم که همه آنها در طرف سرکوب هستند، همه آنها در طرف دیکتاتوری هستند.
حال اگر هیچوقت گمان نمیکردید که سازمان مجاهدین عامل تأثیرگذار است تنها چیزی که باید بدانید این است که سازمان مجاهدین، هدف و در واقع در رأس اهداف آخوندهاست چون آنها تلاش کردند دست به بمبگذاری بزنند.
هم در آلبانی و هم در گردهمایی پاریس در آمریکا نیز فعالیتهای مجاهدین را هدف قرار میدهند. چرا این رژیم این میزان زمان و انرژی را صرف هدف قرار دادن مجاهدین میکند اگر که نداند مجاهدین تهدید وجودی آنها برای استمرار دیکتاتوری فاشیستیشان در ایران است. سازمان مجاهدین باید افتخار کند به این واقعیت که آنها هدف شماره یک این رژیم مذهبی و فاشیستی هستند.
چون این علامت آن است که تلاش آنها برای تحقق تغییر در ایران تهدیدی برای آنان است.
به معترضان جوانان در سراسر ایران که یاد شهیدان را گرامی میدارند ۳۰ هزار شهید در بیش از ۳۰ سال قبل:
آنها فداکاری آنان را گرامی میدارند وقتی به خیابانهای سراسر ایران میآیند. اجازه بدهید یک کلام شخصی را بیان کنم: امروز همچنین سالگرد درگذشت پدر من است. ولی من بسیار خوشبخت بودم که پدرم زندگیاش را بهطور کامل سپری کرد
و بر اثر یک دلیل طبیعی جان سپرد. نمیتوانم تصور کنم که جای یکی از اعضای این خانوادهها باشم که عزیزانشان را از دست
دادهاند آن هم بهخاطر فتوای (خمینی) نمیتوانم تصور کنم که چهطور میتوانم زندگی کنم در حالی که میدانم در محل
نامعلومی در ایران پیکر پدرم، مادرم، خواهر یا برادرم در زمینی نامعلوم پراکنده شده که هیچکس هنوز آنرا شناسایی نکرده
است. پس من میگویم: به همین دلیل همه ما امروز اینجا هستیم تا تعهدمان را تجدید کنیم نسبت به فداکاری صورتگرفته
در ۳۰ سال پیش تحقق برقراری یک ایران جدید و آزاد و دموکراتیک.
درود بر کانونهای شورشی.
ژان فرانسوا لوگاره-شهردار منطقه یک پاریس
خانم رئیسجمهور،
پاتریک کندی عزیز،
دوستان عزیز مقاومت ایران،
ما قبل از هر چیز اینجا آمدهایم تا به ثبتبرسانیم که وظیفه و کرامت انسان در این است که از یاد نمی برد. ۳۰ سال بعد از این جنایت پست و دهشتناک، جنایت علیه بشریت، ما از آن یاد میکنیم. این تصاویر تکاندهنده، این چهرههایی که از تاریکی سر بر میآورند، توحش حکومت، پستی شبه قضات و دادستانها، قساوت جلادان و شجاعت شهیدان را گواهی میدهند. این مال سی سال پیش بود و ما هرگز نباید آنرا به فراموشی بسپاریم. و این وظیفه به یاد آوردن، بی نتیجه نبوده است. چرا که سال به سال، به یمن کازار منتخبان مردم فرانسه، به یمن نمایشگاهها و بزرگداشتهایی که در شهرداریهای فرانسه منجمله در پاریس برپا شدند، بستگان شهیدان موفق شدند وقایع را تشریح کنند، عکسها را بیابند و به ما برسانند. به بیانی میشود گفت آنها این جانباختگان را احیا کردند.
و این یک کار خارقالعاده و باورنکردنی و کار خستگیناپذیر و تحسینبرانگیزی است که مقاومت ایران انجام داده.
این سیهزار شهید مربوط به سال ۱۹۸۸ بودند، سی سال پیش. اما مبارزه ادامه دارد. همانطور که اشاره کردید، در تاریخ سی ژوئن در ویلپنت ما در کنار یکدیگر بودیم و سوءقصد زبونانه علیه آن ناکام شد و البته ممکن بود ما قربانی آن بشویم. آیا به این دلیل باید تسلیم شویم؟ آیا به این دلیل باید قاطعیتمان را کنار بگذاریم؟ دیگر کارزاری برپا نکنیم؟ هرگز!
بر عکس، این نشان استیصال حکومتی در حال زوال است که تمام اعتماد مردمش را از دست داده. این دلیل مضاعفی است برای اینکه بپاخیزیم و دریابیم که این روح مقاومت را باید هر روز تقویت کرد و گسترش داد.
غیر از این ما شاهد توحشی روزانه هستیم. نفی و حاشا کردن کشتار، ممنوعیت اعمال شده به خانوادهها در رابطه با صحبت کردن از این کشتار، ممنوعیت نام بردن، نشان دادن چهرههای شهدا. هر کاری میکنند که بگویند این کشتارها صورت نگرفته، کشتاری در کار نبوده. وسرانجام وجدان جهانی چندان هم جریحهدار نمیشود. مطبوعات جهانی، منجمله مطبوعات فرانسه صحبتی از آن به میان نمیآورند.
ما اینجا آمدهایم تا فریاد سر بدهیم، سخن بگوییم، تبادل نظر کنیم، همدرد باشیم و این واقعیت را منتشر کنیم. چون این یک وظیفه است، وظیفهای از منظر دموکراسی، از منظر عدالت و از منظر آزادی.
دوستان عزیز، امروز ما به بزرگداشت نشستهایم. چه کلمه زیبایی! مفهوم آن این است که همدرد میشویم با این خاطرات، با این عواطف؛ و همزمان همه احساسات قلبی واحدی را داریم، همان تصاویر به چشمانمان میآید. ولی دو واژه بسیار زیبای دیگر نیز هست که در هر زبانی زیباست: واژه «مقاومت» و واژه «آزادی».
در این روز که سالگرد مهمی برای شهر پاریس است، من این دو واژه را به زبان میآورم، چون ۲۵ اوت سالگرد آزادی پاریس است که ما امروز صبح در همه شهرداریهای نواحی مختلف پاریس آنرا گرامیداشتیم. این روز مفهوم خیلی با نفوذی در خاطره جمعی اهالی پاریس دارد. در این روز نمادین که در آن شاهد ورود فاتحانه و قهرمانانه ژنرال لوکلر و ژنرال دوگل به پاریس بودیم، که از دوران مقاومت به دوران آزادی عبور کردیم.
ما رزمندگان مقاومت هستیم و اینجا آمدهایم تا همدرد این روح مقاومت باشیم. آری! مقاومت دارای یک هدف است که عبارت است از آزادی. آزادی نزدیک است: آزادی خاطرهها، آزادی همه اصولی که اشاره کردین از حقوق بشر تا حقوق زنان و دموکراسی در ایران. با امید به اینکه این روز بزرگداشت مقاومت، مملو از امید برای آزادی باشد.