کامل نابدل ـ «حجاب اجباری: شیشه عمر رژیم»

«حجاب اجباری: شیشه عمر رژیم»

کامل نابدل

 در آستانه سالگرد قیام سرفراز و سراسری مردم ایران در خردادماه, مقامات ارشد نظام شاخ شکسته آخوندی بار دیگر به نهاد و سرشت متعفن زن ستیز خود تمسک جسته و در بالای منابر به مصداق «بوزینگان جهیده بر منبر», در یک کُر هماهنگ جار «بدحجابی» و «بی عفتی» و «حیازدایی» را می زنند. لازم به یادآوری است که قبل از این آخوند عهد حجری صدیقی جهت فراهم کردن آتش تهیه سرکوب هم به کشف مشعشعی در زمینه زلزله شناسی نائل آمد مبنی بر اینکه عامل وقوع بلایای طبیعی همچون زلزله و آتش فشان بدحجابی زنان می باشد, که خود این موجبات انبساط خاطر و تفریح مطبوعات مهم بین المللی از قبیل تایمز لندن را فراهم آورد. البته بخوبی پیداست که عبارات «شرم» و «حیا» برای این سفلگان طفیلی و هرزه, حق ستیز و خانه عفاف نشینان و نرینه های وحشی از اساس تهی از معنا است. بطوریکه خود اذعان می کنند در جنگ نرم علیه قیام آفرینان و جبهه مقاومت در مقابلشان اولین خاکریز بی حجابی و بدحجابی است.

 

 گازری از بهر چه دعوی کنی
چونکه نشویی خود دستار خویش

 کیست که نداند هر آخوند خمینی صفتی که انگشت کوچکش را در دریا بزند, دریا را پر از نجاست و کثافت می کند؟ کیست که انواع هتک حرمت و نمونه های پستی و رذالت و بدرفتاری آخوندهای گرگ صفت را در زندانها در حق زنان شنیده باشد و مو بر اندامش راست نشود؟

 بنابراین, همگان می دانند که مقصود از هذیان گوییها و گربه رقصاندن در بازار شام آخوندی تنها نیاز مفرط و مبرم رژیم به سرکوبی نیمی از جمعیت کشور و همچنین تحت انقیاد و اطاعت درآوردن کل جامعه است. از آنجا که طی تظاهرات پیاپی سال گذشته نقش رهبری کننده زنان همانند آتش بر قله کوه برای همه مبرهن و مسجل شد, کینه شتری و هراس آخوندها از زنان اکنون ابعاد تازه ای پیدا کرده است. امروز از هر زمان دیگری روشن تر شده است که حجاب اجباری براستی شیشه عمر رژیم است.

 و حق هم دارند چراکه از یک طرف با زنانی مواجهند که در مصاف با گله های وحشی پاسداران چه در زندان و چه در خیابان, بدون سلاح و شتابان, شجاعت و قدرت چشمگیر خود را آن هم پس از تجربه سی سال خفقان کم نظیر نمایان می سازند. و از طرف دیگر عمامه ولی فقیه هم دیگر پشم ندارد.

 روز 17 اردیبهشت, امام جمعه موقت رژیم در تهران, احمد خاتمی, با اظهار نگرانی در رابطه با عدم توانایی رژیم برای مقابله با قیام زنان به نیروهای وارفته آخوندها اینطور روحیه داد: «ملت ما همانطور که جریان فتنه سیاسی را به عقب راند، با همان قدرت و قاطعیت در مقابل جریان بدحجابی که یادگار رضاخان قلدر است خواهد ایستاد.» بیچاره نتیجه منطقی حرفش را نمی فهمد که اگر فرضا گفته اش حقیقت داشته باشد, پس حجاب اجباری هم یادگار قلدری امام ملعونش است.

 خاتمی در ادامه با اعتراف به اهمیت تحمیل حجاب اجباری برای رژیم گفت: «برخلاف نظر بعضی‌ها حجاب یک مسئله شخصی نیست، بلکه یک مسئله کاملا اجتماعی است و منکر آن سازنده ده‌ها گناه کبیره است».

 یکی دیگر از گل های سرسبد کلکسیون نمایندگان ولی فقیه, «حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد حاج علی اکبری», در «نشست خیمه معرفتی خواهران عضو اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان» نطق نموده و از او نقل شده است که: «ترویج بی حیایی در جامعه ما تهدید درجه نخست حساب می شود». حق را نباید انکار کرد, درست می گوید: مگر ترویج بی حیایی آخوندی یکی از تهدیدات اصلی جامعه نیست؟

 اما در ادامه با توسل به نوعی نادر از تقسیم بندی حجاب و گناه می گوید: «دشمن به دنبال دستیابی به این امر در مراتب بعدی به دنبال ترویج بی عفتی, بی حجابی, بدحجابی و کم حجابی در جامعه است». باید از خودش بپرسید که فرق بین بی حجابی و بدحجابی و کم حجابی چیست و چه دسته بندی فراگیری دربرگیرنده همه اینها می شود.

 حاجی اکبری با شکایت از رویکرد فمینیستی و مترادف ساختن آن با «رویکرد مردستیزی» و «جنگ جنسیتی» می گوید: «یکی دیگر از رویکردهای دشمن دامن زدن به مردستیزی و به راه انداختن جنگ های جنسیتی است» و با اعتراف به سرکوبگری آخوندها هم اظهار می کند: «امروز در جامعه ما این شیوه منسوخ شده است»!

 اما تخلفات و «دهها گناه کبیره» بانوان ایرانی در ذهن متعلق به ماقبل اسلام آخوندهای غوطه ور در لجنزار ولی فقیه به اینجا ختم نمی شود. یکی دیگر از مصادیق جرائم زنان ایرانی از نظر آنها پا از آشپزخانه بیرون گذاشتن و ورود به پهنه اجتماعی و اقتصادی است: «زنان ما باید به قواره های نقش اجتماعی خود نگاه ویژه ای داشته باشند و با به راه انداختن جنگ و جدل در کسب شغل و دستیابی به مشاغل مختلف از تهدید که خانواده ها را فرا گرفته است, دوری کرده و به رسالت اصلی خود عمل کنند».

 حاجی اکبری «عاطفه زدایی از روح لطیف زنان و دختران» را هم از سوی دشمنان با «تولید بازی های اکشن و فیلم های کذایی» تقبیح نموده و در ادامه اینطور اظهار نظر می کند: «حیا سرمایه اصلی زنان ما است». چه خوب بود که کمی از این سرمایه, جدا از مال و ثروت و حکومت غصب شده مردم ایران, نصیب امثال این آخوندک هرزه هم می شد! کسی که در پایان مزخرفات منزجرکننده اش «همسرداری» را «افتخار بزرگ زنان» دانسته و با در نوردیدن مرزهای وقاحت می گوید: «اینکه بانوان ما به دنبال شغل بگردند و پیدا کردن مشاغل را برای خود شرف و افتخار بدانند در حقیقت تضعیف نقش اصلی خود و خانواده است که گاه زمینه بی عفتی را نیز فراهم می آورد»!

 براستی هر دم از این باغ آخوندی بری, تازه تر از تازه تری می رسد. طرف بسیار خوشبو بود, دم باد هم نشست و سخنرانی کرد! بعد بر طبل تهی نظام آخوندی هم می کوبد و تهدید می کند «ما معتقدیم در جنگ نرم فرهنگی دشمن بهترین دفاع حمله است». لطفا قاچ زین وارفتگی نظامت را بچسب, اسب سواری و حمله پیشکش!

 از دیگر مقامات رژیم که مثل شپش لحاف کهنه به مردم آزاری و ترویج اذیت زنان در این ایام پرداخته اند آخوند جنتی, دبیر شورای نگهبان, است که در نمایش جمعه این هفته «عفاف و حجاب» را از مسائل روز خواند و گفت: «مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی 2 سال قبل در این خصوص به امضا رسید اما آن را در قفسه گذاشته و درش را بسته اند». جنتی با بی شرمی بی حد و حصری در ادامه گفت «دانشگاه و دانشجو در اختیار شماست ... دانشجو نمره می خواهد ناچار است دستور دهید عمل کند. در بیمارستانها و دانشگاه ها باید این عملی شود»! این البته دست آویزی است برای آغاز موج سرکوب علیه قشر پیشتاز و فعال قیام یعنی دانشجویان ایران. او همچنین با وحشت از تظاهرات زنان نیز هشدار داد: «بیش از 20 سال شل گرفته اند به اینجا رسیدیم، بیش از این شل نگیرید».

 همانطور که رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران, خانم مریم رجوی, گفته اند, زنان «نیروی تغییر» در جامعه فعلی ایرانند. در پرتو اظهارات بیشرمانه و در عین حال هراسناک و غیظ آلود آخوندهای دانه درشت رژیم بیش از پیش روشن می گردد که سرکوب زنان تا چه اندازه برای رژیم نقش حیاتی ایفا می کند. حجاب اجباری در ردیف یکی از وجوه برجسته سیاست سیستماتیک زن ستیزی در نظام ستمگر آخوندی به مثابه شیشه عمر آن است و مقامات ریز و درشت نظام آخوندی گردن گذاری به آن را بیجهت در بوق و کرنا نمی کنند. براستی که آخوندها نهایتا ضربه کاری و اساسی را از نیرویی دریافت خواهند کرد که, بقول رئیس جمهور برگزیده مقاومت, «اصلا به حسابش هم نمی آوردند». قیام یک سال گذشته و نقش تعیین کننده زنان در آن مقدمه ای بر صحت این ادعا بود و بدون شک قیام های متعاقب این پیش بینی را در عمل به اثبات خواهند رساند.