جمشید پیمان: صبوری قابل ستایش است، نه آنگاه که باید شتابید

 

یک ـــ برای من صحنه‌ی رویاروئی آزادی خواهان ایران و رژیم آزادی کُش جمهوری اسلامی، روشن روشن است! کسی اگر در این روشنی هنوز دچار ابهام است و یا خود را در گرگ و میش سحری می‌بیند که مدت‌هاست خورشید حقیقت بر آن تابیده است، باید فکری برای چشمانش بکند. پس از چهل سال حاکمیت مطلق جهل و جنون و جنایت و با تجربه‌ای لبریز از خون و درد، باورم نمی‌شود کسی ذرّه‌ای احساس و عاطفه در وجودش باشد و با دیدن این تجربه‌ی تلخ، هنوز نسبت به عملکرد رژیم آخوندی دچار توهم باشد. هنوز فکر کند می‌شود از دل تیره‌ی این رژیم جرقه‌ای را شاهد شود، هنوز می‌شود نرم نرمک این رژیم را صلاح کرد و سرانجام آنرا با سلام و صلوات به سفر تفریحی فرستاد و در بدرقه‌اش یک سینی آب و شمعدان و قرآن، چرخاند! ورشکستگی بورس اصلاح‌طلبی برای متوهمانش باید مدت‌ها پیش آشکار شده باشد. امروز کسانی در این بازار می‌چرخند بسیار بعید است که هنوز و همچنان متوهم باشد! بیشترین این چرخنده‌ها دلالان و کارچاق‌کنان همین رژیم سراپا جنایت هستند، به امید تور کردن خام‌خیالی و خواب زده‌ای!

دو ـــ دوستی که بسیار هم دوستش دارم به من گفت، چرا از پاسداران و بسیجی‌ها و ارتشی‌ها و نیروهای انتظامی نمی‌خواهید به مردم بپیوندند؟ آیا آنها ایرانی نیستند؟ فکر نمی‌کنی بین آنها هم ناراضی از دستگاه حاکمیت فراوان است؟ در پاسخش گفتم؛ چشم آنها بهتر از من و تو صحنه را می‌بیند، آنها رنج و درد و ذوب شدن مردم در کوره‌ی مصیبت‌های رژیم آفریده را بیشتر از من و تو می‌بینند و حس می‌کنند؛ اما از خودت پرسیده‌ای چرا آنها جای پیوستن به ستمدیدگان، همچنان چماق سرکوب آنها هستند؟ دوستم گفت؛ یعنی از نظر تو راهی برای اینها نیست، نباید آگاهشان کرد؟
گفتم؛ من مطمئنم که آگاهند. راه هم این است که از رژیم بکنند و به مردم بپیوندند و این از نظر من نیازی به دعوت جداگانه ندارد. هرکدامشان در هر موقعیت و مقامی هستند اگر به جنبش براندازی نظام جمهوری اسلامی روی بیاورند، من به آنها خیر مقدم می‌گویم؛ اما هرکس از این جماعت، دستش به خون مردم آغشته است و مرتکب جنایت شده است نباید انتظار و توقع داشته باشد که از بازخواست و محاکمه عادلانه معاف شود!
گفت اگر اینطوری برخورد کنیم که...گفتم این داستان امّا و اگر ندارد! من و تو و همه‌ی آزادیخواهان ایرانی حق تصمیم‌گیری درباره آینده‌ی اینها را نداریم. وظیفه‌ی ما فقط براندازی نظام جمهوری اسلامی است. محاکمه و مجازات جنایت‌کاران در هراندازه و جایگاهی که هسند، بر عهده‌ی دولت دموکراتیک و غیرمذهبی و دادگاه قانونی بر آمده ی پس از آن است!

سه ـــ مبارزه با این نظام به نظر من باید از دو ویژگی اساسی سرشار باشد. ویژگی نخست؛ کاربرد هر گونه وسیله و شیوه‌ی مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر، و ویژگی دوم؛ آراستگی به اخلاق متعالی انسانی و پرهیز از هر گونه عکس‌العمل ضد انسانی نسبت به دشمن!
مقاومت ایران طی سال‌های طولانی رویارویی با نظام ضد بشری حاکم بر میهنمان، همواره به این دو خصوصیت آراسته و پایبند بوده است! بخش عمده و شاید همه‌ی تبلیغات رژیم جمهوری اسلامی بر این مبنا قرار دارد که نشان دهد مقاومت ایران فاقد این ویژگی‌هاست. دروغ‌های عجیب و غریب، داستان سرائی ها و شیطان سازی‌ها و استفاده از پلشت‌ترین ابزار و افراد و ساختن صدها سریال تلویزیونی و فیلم سینمائی در این راستا، همه و همه با هدف بی‌اعتبار ساخت و مخدوش کردن چهره مقاومت برای مردم ایران و جامعه‌ی جهانی است؛ و البته همراه با این هدف، می‌خواهد و می‌کوشد تا دست و پوز آلود به جنایتش را پنهان سازد. رشد فزاینده مقاومت و ذلت‌های روزافزون رژیم مبین شکست تمام عیار اینگونه توطئه و ترفندهای رژیم و بارز شدن هرچه بیشتر چهره‌ی پاک و بر حق مقاومت است!

با نگاه به صحنه‌ی رویاروئی مردم ایران و رژیم جمهوری اسلامی، با عنایت به گسترش قیام در سرتاسر میهنمان، با فرو غلتیدن هر چه شتابناک‌تر رژیم در گرداب بحران‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، با رو شدن تمام عیار دست حاکمیت تروریستی و توسعه‌طلب و جنگ‌افروز برای جامعه جهانی، دیگر نه جائی برای دامن زدن به توهم باقی مانده است و نه بهانه ای برای سوزاندن آگاهانه و نا آگاهانه فرصت ها ی شورش و قیام علیه نظام. صبوری امر پسندیده و قابل‌ستایشی است اما نه در زمان و مکانی که شتاب ضروری می‌شود. هر روز غفلت و زمان سوزی ما، ایران را بیشتر و بیشتر به پرتگاه سقوط نزدیک می‌کند!