از خواست و عزم شما برای آزادی و پیشرفت ایران و تربیت نسلی که مشتاق برپایی جامعهیی بر اساس آزادی و دمکراسی و برابریست، تقدیر میکنم.
در آستانه روز ۵مهر، خاطره سرخ نبرد درخشانی را که در سال ۱۳۶۰ در همین روز، توسط نسل جوان ایران خلق شد، گرامی میداریم. یاد دلیرانی همچون عبدالله صفا، سودابه پازاک، فریدون بخشی و افسانه شمسآبادی در تاریخ مقاومت برای آزادی همیشه میدرخشد. در آن روز آنها با نثار جانهای خود شعار «مرگ بر خمینی» را اجتماعی کردند. بهتمام آن ستارگان تابناک آسمان انقلاب و آزادی ایران درود!.
بازگشایی مدرسهها و دانشکدهها در سالی که با قیام و جنبش اعتراضی آمیخته است، اهمیت ویژهیی دارد. قیام ۱۴۲ شهر در دی ماه ۹۶، قیام دست کم ۲۷ شهر در مرداد امسال و قیامهای تهران، کازرون، اهواز، خرمشهر و برازجان پیام مهمی دارد. این قیامها بیش از هر زمان دیگری درس آزادی را بالاترین و مبرمترین درس جوانان و نوجوانان ایران کرده است.
درس اول درس آزادی است.
درس دوم از خودگذشتگی برای آزادی است. صد و بیست هزار تن از فرزندان دلیر ایران در مبارزه با این رژیم جان خود را فدا کردند. از جمله سی هزار زندانی سیاسی قتلعام شده در سال ۶۷ و نیز دهها شهید و هزاران دستگیری در خلال خیزشهای امسال. همة اینها بهایی است که نسل جوان ایران برای آزادی پرداخته و میپردازد.
اما سومین درس، اتحاد و همدلی برای آزادی است که در برپایی کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت بارز میشود و قیامها و جنبش اعتراضی را بهپیش میبرد.
امروز دانشآموزان و دانشجویان و جامعه فرهنگیان و دانشگاهیان از وضعیت بسیار عقبمانده مدارس و دانشگاهها و همچنین از اوضاع اسفناک اقتصادی و اجتماعی کشور بهستوه آمدهاند.
سال بهسال شمار بیشتری از کودکان و نوجوانان از آموزش محروم شده و قربانی بهرهکشی وحشیانه میشوند. تخمین زده میشود که شمار کودکان کار بههفت میلیون نفر رسیده است.
ترک تحصیل فزاینده بخش قابل توجهی از دانشآموزان بهخصوص دختران و سرکوب و اختناق حاکم، آموزش و پرورش را بهناکارآیی و بنبست رسانده است. شمار جمعیت بیسواد و کمسواد بهدست کم ۲۵ میلیون نفر رسیده است.
از طرف دیگر رشد قارچگونه دانشگاهها، تنزل کیفی سطح علمی آنها و بیکاری حداقل دو سوم فارغالتحصیلان، آموزش عالی را بهشکست کشانده است.
نسل جوان ایران میپرسد چرا نظام آموزشی سقوط کرده است؟ و راستی این همه جاسوس و مزدور سرکوبگر در دانشگاهها چه میکنند؟
چرا آموزگاران و دبیران شریف تحت تبعیض و سرکوباند و اکثرشان زیر خط فقر زندگی میکنند؟ چرا حق مشارکت در اداره امور مدارس و دانشگاهها از دانشآموزان و دانشجویان و معلمان و استادان بهکلی سلب شده است؟ چرا از داشتن حق تشکل و آزادی بیان و اجتماعات محروماند؟
بنای یک نظام آموزشی پیشرفته و دمکراتیک فقط با سرنگونی رژیم ولایت فقیه بهدست میآید. خواستهای معلمان معترض برای آزادی و عدالت، ایجاد تشکل و پایان یافتن حبس و تبعید همکارانشان، و رفع فقر و تبعیض، در گرو بهزیر کشیدن استبداد دینی است.
راه حل در دست جایگزین دمکراتیک این رژیم، شورای ملی مقاومت ایران است. راه حل در دست نسلی است که در همین مسیر با شعار سرنگونی برخاسته است. همانطور که مسعود رجوی گفته است: روزگار دیو و دد و آخوند خمینیصفت رو بهپایان است. و سحرگاهان آزادی و عدالت فرا رسیده است.
دانشآموزان و دانشجویان،
بازگشایی مدرسهها و دانشکدهها نیروی تازهیی بهقیامها و جنبش اعتراضی اضافه میکند. و میتواند رژیم پوسیده را بهمحاصره درآورد.
برای ادای دین بههموطنان محروم و ستمزده بهخصوص کودکانی که در این رژیم قربانی شدهاند، برای استمرار قیامها و برای آزادی ایران از اشغال آخوندها بهپا خیزید.
کانونهای شورشی را در مدرسهها و دانشگاهها گسترش دهید.
هر مدرسه را یک کانون شورشی، هر دانشکده را یک کانون شورشی و هر شهر ایران را یک شهر شورشی کنید.
آزادی و پیروزی در دستان شماست!