سینا دشتی:‌ یک روحانی در نیویورک



امروز حسن روحانی، تدارکچی ولایت‌فقیه، در مجمع عمومی ملل متحد به حرافی خواهد پرداخت.

در بعد از قیام کمرشکن دی‌ماه و آتشفشان مرداد ماه در نزدیک به دویست شهر بزرگ و کوچک کشور، مشخص شد که رژیم در محاصره‌ی مردم ایران گرفتار شده و راهی جز تسلیم و یا نابودی ندارد. قدرت‌های بین‌المللی با درک شرایط داخل کشور و برای تطابق خود با مسیر تحولات و هم چنین منافع دراز مدت خود در منطقه، پرونده‌ی امدادهای غیبی، علنی، نقدی، تسلیحاتی، نفتی، مالی و سیاسی خود را بستند. پرونده‌ی شرم‌آور که در آن بمب باران، کشتار و به بند کشیدن مقاومت ایران به نیابت از جانب رژیم بخش‌های سیاه و عمده‌ای را تشکیل میدهد که واقعا هدفی جز نابودی تام و تمام مقاومت را دنبال نمیکرد.
در صحنه‌ی کنونی هنوز تظاهرات بزرگ هموطنان علیه حضور روحانی آغاز نشده است، اما تجمع بزرگ نمایندگان انجمن‌های ایرانی در نیویورک و تظاهرات موضعی برخی از هموطنان در مقابل کاروانسرای محل اقامت روحانی در صدر اخبار بین‌المللی قرار گرفته است. چرا؟ مگر نه اینکه مدعی بودند، نه فقط رژیم جنایتکار، بلکه تمامی هیئت تعزیه‌داران پلید و آرایشگران رنگ رنگ مزدور و مخالف نماهای بد نژاد، که مجاهدین در ایران پایگاهی ندارند؟ مگر نبود که میگفتند مردم ایران چهل سال شکنجه و سنگسار و دار و تجاوز و شلاق و فساد و اختلاس را به نوید دهندگان برابری زن و مرد و لغو حکم اعدام و منادیان آزادی‌های سیاسی و برابری‌های اجتماعی را ترجیح میدهند؟ مگر نبودند که میگفتند و هنوز هم البته با تزلزل در صدا و تذبذب میگویند که اگر قرار است مجاهدین رژیم را سرنگون بکنند انها در کنار رژیم قرار خواهند گرفت؟ "ها! چه شد؟" *.
رهبر مقاومت ایران، آقای مسعود رجوی، در پیامهای متعدد خود در فردای قیام دی‌ماه به چند نکته‌ی مهم اشاره کردند که شاید برجسته‌ترین آنها این بود که قصد جامعه‌ی بین‌المللی از فشار آوردن به رژیم تغییر عادت رژیم است و هدف مقاومت تغییر خود رژیم، و هم اینکه کل حکومت ولایت‌فقیه با تمامی دسته بندیهای درونی آن، قادر به ارائه راه حل جدی برای تفوق بر بحران سرنگونی را ندارد و رژیم در استیصال محض به سر میبرد.
البته که جنایت و سرکوب تا روز آخر این حکومت ادامه خواهد داشت و مسیر سرنگونی رژیم با اتکا به کانونهای شورشی با مسیر یک راهپیمائی در روز آفتابی بهاری متفاوت خواهد بود، اما جالب اینجاست که همین حرفها را از جانب دیگرانی بشنویم که تا دیروز روز در جمع سینه چاکان روباه بنفش، مشغول تکرار هذیانهای سیاسی بودند که الان حکومت ولی‌فقیه مسلط بر نصف جهان اسلام است و بقیه‌ی انهم به حول تلاش حزب‌الله از گلوی ولی‌فقیه هم خواهد گذشت! اما الان نشان داده میشود که سیاست مماشات در حفظ حکومت ضد بشری ولی‌فقیه تا چه حد مؤثر بوده است. به محض اینکه دست خود را از پشت آخوندها برداشته‌اند، و آن هم از منظر منافع خودشان، جیغ و داد ملایان حکومتی و نیمکت ذخیره‌ی ایشان درآمده که ای وای جنگ میشود و مجاهدین، وای مجاهدین، رژیم را میخواهند سرنگون بکنند و وای وای!!
CNN از نماینده‌ی آمریکا در ملل متحد میپرسد چرا آقای جولیانی در تجمع نیویورک مخالفین ایرانی با خواست سرنگونی همراهی کرده است؟ جواب دیپلماتیک خانم هیلی بسیار جالب است، او سیاست تغییر رفتار رژیم را نمایندگی میکند اما در جواب میگوید مشاور روحانی هم در این چند روز خیلی به ما حمله کرده است!
سایت رادیو فرانسه مینویسد: "اینک توکل او (روحانی) به اروپا نیز با شکست روبرو شده است، زیرا شرکت‌های اروپائی یکی پس از دیگری ایران را ترک می‌کنند ....حسن روحانی راه حلی برای خروج از بن بست ندارد، زیرا در سیاست خارجی چیزی جز همان سیاست سنتی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد نمی‌کند. سیاستی که بر پایه مخالفت با آمریکا شکل گرفته است و او چیزی برای برون رفت از این خصومت با آمریکا پیشنهاد نمی‌کند»."
به زبان دیگر رژیم در بحران قادر به ارائه ی راه حل نه در حل بحرانهای خارجی و بالطبع و مهمتر در داخل هم ناتوان از ارائه یک راهبرد به غیر از سرکوب بیشتر، برای حفظ خود و رهایی از قیام است.
تفاوت کیفی تعداد شرکت کنندگان و وزن سیاسی تجمعات مقاومت ایران، در حمایت از خانم رجوی و برنامه‌ی ده ماده‌ای ایشان، الان در مقابل همه‌ی چشمهای هست که باز هستند! این صدای رسای کانونهای شورشی ایران است که اکنون در میدان داگ هامر شولت، در مقابل سازمان ملل متحد در نیویورک طنین خواهد افکند. چرخ حرکت تغییر رژیم در تاریخ و اجتماع ایران به راه افتاده است، هیچ نیرویی توان مقابله با خواست مردم و مقاومت ایران برای رسیدن به یک ایران آزاد را ندارد. "مگر میشود خورشید را کشت؟ مگر میشود بهار را از آمدن باز داشت؟" *
تجمع بزرگ نیویورک، قبل از اجراء پیروز شده است! مبارک مردم ایران و فرزندان پاکباز مجاهد و مبارزش باشد.
*-از کلام های مشهور مسعود رجوی