جهانگیری معاون آخوند بنفش که اختیار تعویض حتی منشی خودش را هم ندارد گفته است مهمترین مشکل این است که کسی به‌نظام اعتمادی ندارد. به زبان آخوندی می‌خواهد بگوید رژیم سرتاپا فساد ملاها دچار بحران مشروعیت است. به دلیل حاکمیت وطن‌فروشانه وغارتگرانه آخوندها، شیرازه اقتصادی مملکت به‌کلی از دست همه خارج‌شده است.
حسین راغفر اقتصاددان حکومتی، با ترس‌ولرز مدعی است: قحطی و شورش درراه است.
محمود صادقی نماینده مجلس ارتجاع می‌گوید: باید هشدار دهیم که روزهای سختی را در پیش داریم.
عباس عبدی بازجوی شکنجه گراصلاح طلب! اظهار نگرانی می‌کند و می‌نویسد: " رژیم در فشل‌ترین وضعیت خود در طول تاریخ قرار دارد و مانند ماشینی که بنزین تمام کرده در حال فروپاشی است".
آنچه آمد فقط به‌عنوان مشت نمونه خروار، از فلاکت اقتصادی است که تماماً به خاطرعملکرد خائنانه آخوندهای ضد ملی و ضد بشراست. جایی می‌خواندم که درصد و اندی سالی که طلای سیاه -نفت خام- در ایران کشف‌شده است بیش ازهزاروصدوشانزده میلیارد دلاردرعرض صدو سه سال گذشته عایدی نصیب حکام ایران شده است البته بنام ملت.
جالب است که بدانیم از این مبلغ بیش ازهشتصد میلیارد دلار در دوران گماشته ولی‌فقیه یعنی احمدی‌نژاد می‌بایستی به خزانه دولت واریزمی‌شد. به‌رغم همه این ثروتی که متعلق به مردم ایران است؛ شوربختانه چیزی نصیب مردم تحت ستم نشده است؛ و همه را آخوندها برای خود وصدورتروریزم در جهت منافع و ماندگاری نظام نکبتی خویش خرج کرده‌اند. به‌رغم این اوضاع‌واحوال، جنگ گرگ‌ها در هرم قدرت تشدید می‌شود، آن‌ها در حال دریدن یکدیگرند. قانون جنگل مصداق عملی پیداکرده است.
سردسته عمامه بسران وغارتگران بیت‌المال که مقام عظمی باشد اخیراً گفت هرکس حرف مذاکره با آمریکا را بزند خائن است(سه بارهم تاکید کرد) و من تازنده باشم اجازه چنین کاری را نخواهم داد.
یکی از پایوران سینه‌چاکش بنام احمد خاتمی گفت: " توفان بپا شده، غوغا بپا شده، همه به هم میگویند خائن، این به آن می‌گوید وآن به این ..."
یکی دیگرازامام جمعه‌های خامنه‌ای در قزوین هم عربده کشید که تمام کسانی که در مجلس ارتجاع برای تصویب اف ای تی اف رأی مثبت داده‌اند از اعضای مجاهدین خلق هستند. یکی از نمایندگان هم در پاسخ گفت، بهتراست سراغ لیاخوف قزاق برویم برای بمباران مجلس و خلاصی از دست مجاهدین خلق ایران که دشمنان اصلی نظام هستند!
عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی نظام ناله کرد که استعفا می‌دهد؛ به خاطر اینکه کاری از دستش برنمی‌آید. به‌این‌ترتیب هر دو جناح نظام تائید می‌کنند که در انجام هر کاری هدفی به‌جز مقابله با سازمان مجاهدین خلق ایران ندارند؛ امری که در ۴۰ سال گذشته مهترین اشتغال سلطنت ولایت مطلقه فقیه بوده است. اگر تحریم‌های فلج‌کننده در چشم‌انداز و انزوای مطلق بین‌المللی و منطقه‌ای را نیز بر بحران‌های لاعلاج مشروعیت، فروپاشیدگی اقتصادی، اعتراضات گسترش‌یاینده و... بیفزاییم قطعاً بدین جا خواهیم رسید که عمر ننگین رژیم روبه پایان است. دیگر نه امدادهای غیبی ازمابهتران، نه شکنجه اعدام، نه لشکر اجنه و سایبری‌های جیره‌خوار نمی‌تواند کاری برای نجات کشتی غرق‌شده ملاها از امواج سهمگین دریای خروشان خشمگین مردم ستمدیده ایران بنماید. حسن ختام این نوشته کوتاه را ازرئیس جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی قرض میگیرم که گفت:" سرنگونی دردسترس است. پیروزی حتمی است. ایران آزاد می شود".
