در این کنفرانس محققین و استادان دانشگاه در رشتههای علوم انسانی، جامعهشناسی، اقتصاد، روانشناسی و تعلیم و تربیت تحقیقات جدید خود را معرفی میکردند و در مورد مطالعات خود به بحث و گفتگو نشستند. عنوان این کنفرانس سهروزه " نیاز به تغییر و شناخت موانع موجود" بود. مسائل بسیار گستردهای مطرح شد و اینکه چگونه سیستمهای تحصیلی را ارتقاء داد که همه آحاد جامعه بتوانند از امکانات آموزشی و امکانات شغلی با توجه به علاقه، تحصیلات و تجربه کاری خود بهطور مساوی از آن استفاده کنند. محور اصلی و یا موضوع اصلی کنفرانس عدالت اجتماعی بود.
یکی از مهمترین پایههای تئوریک این مباحث تئوری آماریترا سن اقتصاددان هندی الاصل بود که در سال ۱۹۹۸ برنده جایزه اقتصاد نوبل شد. آماریترا سن میگوید که توانائی افراد در مراحل مختلف اجتماعی متفاوت است و بروز توانائیها به شرایط اجتماعی و فرهنگی ـ سیاسی بستگی مستقیم دارد. سن تا آنجا پیش میرود که میگوید آنچه که حتی در کشورهای بسیار عقبمانده باعث قحطی مواد غذائی و درنتیجه باعث مرگ مردم میشود، شرایط طبیعی و یا کمبود باران و مواد غذائی نیست، نبود عدالت اجتماعی باعث مرگ میشود. نظریه "سن" که به دسترسی به استعدادها شهرت دارد، بیشتر بر روی پارامترهای زیر استوار است.
اهمیت آزادیهای واقعی در ارزیابی و تقابل با مزیتهای آزادیهای فردی
تفاوتهای فردی در توانایی تبدیل منابع و امکانات قابلدسترس به فعالیتهای ارزشمند
تفاوت و ماهیت گزینههای مختلف که در افراد باعث شادی آنان میشود
تعادل عوامل مادی و انتزاعی در ارزیابی رفاه بشری
نگرانی در مورد توزیع فرصتها در جامعه
در این کنفرانس چالشهایی را که نئولیبرالیسم برای حل معضلات اجتماعی با آن روبرو است، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در تمامی روزهای کنفرانس محور اصلی بر این بود که رویکرد نئولیبرالیسم با آموزش و خصوصیسازی مدارس و دانشگاهها باعث ضربات جبرانناپذیری بر پیکر جامعه میشود و نشان از نبود "عدالت اجتماعی" در جامعه دارد. پایه بازگرداندن عدالت اجتماعی به جامعه و کسب اعتبار دولتها، در اختیار گذاشتن امکان تحصیلی مساوی برای همه شهروندان است.
باید یادآوری کنم که در این کنفرانس هیچ نمایندهای از ایران شرکت نداشت و مقالهای تحقیقی از ایران به کنفرانس ارائه نشده بود. میتوان این مسئله را قبل از اینکه متوجه استادان جامعهشناسی و تعلیم و تربیت و دیگر رشتههای علوم انسانی باشد، چالش حلنشده آموزشوپرورش در نزدیک به چهل سال از سوی سیاستگذاران و دولتمردان رژیم شناخت.
در هفتههای اخیر اعتراض و تحصن معلمان و دانشجویان ایران را شاهد بودیم یکی از مهمترین مسائلی که معلمان و دانشجویان بر آن انگشت گذاشته بودند و بر آن شوریدند خصوصیسازی تمام نهادهای آموزشی از دوران ابتدائی تا دانشگاه بود. انجام این عمل به شکاف طبقاتی موجود بیشتر دامن میزند.
یکی از دست آوردهای نظام ولایتفقیه این بود که عنوان آموزش اجباری را از قانون اساسی حذف کرد و تنها آموزش رایگان را در قانون گنجاند. در قانون اساسی چنین آمده است: "حق آموزش رایگان و همگانی ازجمله حقوق شهروندان است که در زمره حقوق بنیادین بشر میباشد و اعلامیه جهانی حقوق بشر بر این حق تأکید دارد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ملهم از آموزهها و تعالیم دین مبین اسلام و همسویی با توافقات بینالمللی بخصوص میثاق بینالمللی حقوق فرهنگی اقتصادی و اجتماعی که دولت ایران از طریق مرجع قانونگذاری اجازه الحاق به میثاق مذکور را یافته است حق آموزش رایگان و همگانی را برای شهروندان به رسمیت میشناسد.
رژیم با حذف کلمه اجبار از قانون آموزش همگانی مسئولیت آموزش عمومی را از خود سلب کرد و به همین دلیل بنا به گفته رئیس سازمان نهضت سوادآموزی ۵۳ درصد ترک تحصیل را در دوران ابتدائی ناظر هستیم. اما بر اساس همین قانون هنوز آموزش "رایگان" است.
حال رئیسجمهوری که امید درمانی را تجویز میکند، از فروش منابعی که حق طبیعی مردم شمرده میشود هیچ ابایی ندارد و پا را از این هم فراتر گذاشته با وقاحت تمام خصوصیسازی آموزش را توجیه میکند و آن را با کشورهای پیشرفته همتراز میشمارد. این در حالی است که همانطور که اشاره شد، در کشورهای پیشرفته، آنان که برای آموزش مرتبهای قائل هستند برای دستیابی فرد فرد شهروندان به آموزش رایگان در تمامی سطوح تحصیلی واجباری بودن آن، فعالیت میکنند. باید این مورد را اضافه کرد که در تمامی این کشورها بین نه تا ده سال آموزش اجباری و رایگان است. به این مفهوم که اگر نوجوان و یا جوانی به هر علت از حضور در مدرسه خودداری کند، باید به او و خانوادهاش کمک کرد و تسهیلات لازم را برای رفتن او به مدرسه آماده کرد.
اما مهمترین نکته این است که کلیت نظام حتی با فروش هر چه که به فکر آنان برسد درخطر است و سرنگونی در دسترس! معلمان ایران همراه با دانشجویان و دانش آموزان آگاه برآنند که با تجمعات و اعتصابات خود شیرازه ظلم و ستم آخوندی را از هم بگسلند.